احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سید احمد اشرفی/ 12 حمل 1393 - ۱۱ حمل ۱۳۹۳
این روزها که تبوتابِ انتخابات بالا گرفته و جز چند روزِ اندک به برگزاری آن باقی نمانده، بایسته است ما رأیدهندهگان به اهمیت و نقش خطیرِ رأی دادن از نگاه دینی و اخلاقی توجه کنیم، و قبل از رفتن به پای صندوقهای رأی، عمیقاً بیندیشیم و تحقیق کنیم که به کی رأی باید دهیم و چه کسی مستحق و شایستۀ رأی ماست.
ما قبل از رفتن به پای صندوقهای رأی، باید بدانیم که رأی دادن یک عمل بزرگِ دینی و اخلاقی و میهنی بوده و سرنوشت سیاسی و اجتماعیِ کشور و مردم ما را رقم میزند، پس باید آن را مطابقِ معیارهای دینی و اخلاقی بهکار بندیم. در این صورت، ما هم وجیبۀ دینی و اخلاقی خود را انجام دادهایم و هم مسوولیت ملی و میهنی خود را، که البته هر دو در طولِ هم قرار دارند نه در عرض هم. گذشته از آن، استفادۀ بهینه از حق رأی، دلالت میکند بر بلوغ عقلی و رشد سیاسی ما به عنوان یک ملت آگاه و بیدار.
رأی دادن از منظر اسلام، دو معنی را میرساند: یکی گواهی دادن، و دوم سپردن کار به اهل آن.
رأی، گواهی دادن است؛ زیرا ما با استفاده از رأی خود به نفع یک نامزد خاص، در حقیقت گواهی میدهیم که این نامزد، شخصی خداترس، پرهیزکار، متعهد و باکفایت است و شایستهگی زعامتِ مملکت را دارد. از این جهت، ما از نگاه دینی و اخلاقی، اولاً مأمور و مکلف هستیم که هر وقت و هرجا که به گواهیِ ما ضرورت میافتد، از اظهار آن دریغ نکنیم. چنانکه خداوند در آیۀ ۲۸۳ سورۀ بقره می فرماید: یعنی: «وگواهی و شهادت را کتمان نکنید، و هرکس آن را کتمان کند، قلبش گنهکار است».
همچنان در آیۀ ۱۴۰ همین سوره میفرماید: یعنی: «و کیست ستمگارتر از کسی که گواهی و شهادتی را که از طرف خدا نزد اوست کتمان کند؟!»
ثانیاً، ما مأمور و مکلف هستیم که این گواهی را راست و صادقانه و برای خدا انجام داده، مصلحت اسلام و منافع علیای کشور و مردم را در نظر گرفته، از هر نوع اغراض نفسانی و اهداف شخصی آن را دور نگه داریم. چنانکه خداوند در آیۀ ۲ سورۀ طلاق میفرماید: یعنی «گواهی را برای خدا برپا دارید، این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز آخرت به آن اندرز داده میشوند، و هرکی از خدا ترسید، راه نجاتی برای او فراهم خواهد کرد».
همچنان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ در حدیثی متفق علیه (مورد اتفاق بخاری و مسلم) گواهی ناحق را در جملۀ بزرگترین گناهان کبیره قرار داده و موجب خشم پروردگار و سقوط در جهنم دانسته است.
از طرف دیگر، رأی دادن در واقع سپردنِ امانت به اهل آن است، و چنانچه در قرآن کریم و احادیث نبوی تصریح شده، ادای امانت از ویژهگیهای مؤمنان و خیانت در آن از خصلتهای منافقان است.
با در نظرداشت حقایق فوق، این پرسش مطرح می شود که به کدام یک از نامزدان ریاستجمهوری افغانستان، رأی بدهیم تا در پیشگاه خدا و وجدان خویش مسوولیتی نداشته باشیم و از اینطریق در ساختار سیاسی کشورمان سهم بگیریم.
در پاسخ به این پرسش باید خاطرنشان نمود که نمیتوان در این مقام به شخص معینی اشاره کرد، اما میتوان در پرتو مواصفات و ویژهگیهایی که برای رهبری در قرآن ذکر شده، فردی را به طور نسبی بهتر از دیگران تشخیص داده و برای رأی دادن برگزید.
یکی از مواردی که قرآن به بیان ویژهگیها و برازندهگیهای یک زعیم لایق و با کفایت مدیر و مدبر پرداخته، آیۀ ۵۵ سورۀ مبارکه یوسف است. زمانی که حضرت یوسف، پس از ماجرای زندان و تعبیر خواب و سایر حوادث، به دربار فرعون مصر راه مییابد و به عنوان مشاور خاص و معتمد پذیرفته میشود، به فرعون چنین پیشنهاد میکند: یعنی: «مرا خزانهدار و مسوول امور اقتصادی و مالی مصر مقرر کن؛ زیرا که من محافظتکنندۀ دانایم».
در این آیه، خداوند از زبان حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ دو صفت را از شروط رهبری خوب و شایسته میداند: یکی محافظت و نگهدارندهگی، یعنی امانتداری و تعهد که یک صفت اخلاقی است، و دوم، دانایی و علم، یعنی کارفهمی و تخصص که از جملۀ شروط و ویژهگیهای کاری و اداری است.
مورد دیگری که قرآن به این موضوع پرداخته، آیۀ ۲۶ سورۀ قصص است. در این آیت، یکی از دختران حضرت شعیب ـ علیه السلام ـ پس از اینکه با حضرت موسی ـ علیه السلام ـ روبهرو میشود و ایمانداری، پرهیزگاری و جوانمردی وی را مشاهده میکند، به پدرش چنین میگوید: »، یعنی: «ای پدر این شخص را استخدام کن، زیرا که او بهترین کسی است که میتوانی استخدام کنی، هم نیرومند است و هم امانتدار و در خور اعتماد».
در این آیت خداوند به زبانِ آن دختر پاکدامن و فرزانه، وجود دو صفت را برای مدیریت و رهبری شایسته مورد تأکید قرار میدهد: یکی «نیرومندی» است که شامل همۀ ویژهگیها و تواناییهایی میشود که به کارفهمی و تخصص تعلق میگیرد، و دیگر صفت «امانتداری» است که معنای تعهد و ایمانداری را میرساند.
به همین ترتیب، در آیۀ ۲۴۷ سورۀ بقره نیز خداوند این موضوع را مورد توجه قرار داده است. در این آیه آمده است که بنی اسراییل به پیغمبر وقتِ خویش پیشنهاد کردند که کسی برای ایشان به عنوان پادشاه برگزیند، اما زمانی که پیغمبرشان، «طالوت» را به پادشاهی برگزید، ایشان مخالفت نمودند و گفتند: چهگونه ما پادشاهیِ وی را بپذیریم در حالی که وی از نگاه اقتصادی، فقیر و ناتوان است؟ خداوند از زبان آن پیغمبر اندیشۀ غلط و معیار نادرستِ ایشان را تصحیح نموده، میفرماید که عوامل شایستهگی و برازندهگی، مال و ثروت نیست، بلکه علم و قوت است: یعنی «خداوند وی (طالوت) را بر شما برگزید و به او دانایی و توانایی بسیار بخشید، و خداوند فرمانروایی خود را به هرکس بخواهد ارزانی می دارد، و خداوند گشایشگر داناست».
اکنون در روشنایی آنچه بیان گردید، میتوان کسی را مستحقِ رهبری و ریاستجمهوری در افغانستان دانست که دارای صفات و ویژهگیهای زیر باشد:
ـ نسبت به سرنوشت مردم حساس و دلسوز بوده، گذشتۀ اسلامی و جهادیِ خوب و پُرافتخار داشته باشد و در سالهای دشوار در پهلوی مردم قرار گرفته، در غم و رنجِ آنان سهیم بوده باشد؛
ـ بیتالمال را چپاول نکرده، به عرض و ناموسِ مردم دست تطاول دراز نکرده باشد؛
ـ برنامههای معقول و منطقی برای حل معضلاتِ ملی در دست داشته، برای برقراری امنیت و آوردن صلح متعهد بوده، پالیسیها و راهکارهای عملی و قابل قبول در این راستا ارایه داده بتواند؛
ـ نسبت به احکام شرعی و تعالیم دینی آگاه و عالم بوده، سازوکارهای علمی و منطقی برای تطبیق شریعت اسلامی، با قرائت معتدلانۀ دور از افرط و تفریط در اختیار داشته باشد؛
ـ نسبت به ظلم و بیعدالتی حساس بوده، کمرش را برای از بین بردن فساد اداری و زدودن فقر و کاستنِ شکاف طبقاتی و تطبیق عدالت اجتماعی و کوتاه کردنِ دست غاصبان، رباخواران، دزدان و افزونطلبان، محکم بسته باشد؛
ـ دارای شخصیت اسلامی و ملی و افکار و آرمانهای مردمی بوده، از تعلقات تنگ قومی و قبیلهیی و تعصبات جاهلی و بدوی و اندیشههای زشتِ نژادپرستانه و برتریجویانه رها و پاک باشد و به آزادی، آبادی و سربلندی وطن بیندیشد؛
ـ خدمتکار، پاسخگو، متواضع، فروتن، اهلی و زمینی بوده، خود را از دیگران بالاتر، مقدستر و مربوط به کرۀ مریخ نداند؛
ـ قوی و نیرومند بوده، در معادلات و معاملات ملی و بینالمللی، منافع ملی و مصالح اسلامی را بهخاطر اغراض شخصی و گروهی به حراج نگذارد.
از خداوند لطیف و مهربان استدعا داریم که رهبری و زعامتِ کشور را به یک شخصِ صالح و با کفایت و دارای ویژهگیهای یاد شده بسپارد، و کشتی شکستۀ ملتِ ما را به ساحل سعادت، صلح و برادری رهنمون گردد!
Comments are closed.