احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:خواجه احمد کاوان/ 27 حمل 1393 - ۲۶ حمل ۱۳۹۳
مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، ایجادگر و مدیر اجراییِ شبکۀ فیسبوک در پاسخ به این پرسش که چرا فیسبوک را ایجاد کرده، گفته است: «هدف از ساختن فیسبوک، برداشتنِ حصارها و فاصلهها و ایجاد فضای صادقانه و آزادتر است».
حضور بیش از یک میلیارد کاربر از نقاط مختلفِ جهان در قلمرو مجازیِ فیسبوک و ارتباطات گسترده و ثانیهیی آنها از امکاناتِ پیامرسانی سریع، خبرگزاری، انتقالِ تصاویر و ویدیوها از مناسبتهای مختلف، اشتراک در مباحث و تبصرههای گوناگون و تبادل پیامک و صدا و…، حصارهای بلند- و فاصلههای دور و دراز را مهار ساخته و جهان را به یک دهکدۀ کوچک و دستیافتنی مبدل کرده است که هرگاه و بیگاه میتوانیم با هزینه و زمان کم، از گوشه و کنارِ این کرۀ خاکی و از رویدادهای مختلف و از احوال و اوضاعِ اقشار و طبقات مختلفِ جامعۀ بشری اطلاع حاصل کنیم، نوشتهها و تصاویرِ خود را به اشتراک بگذاریم و از وقایع خوب و بدِ جهان آگاه شویم.
سالها پیش، جوانان عرب با استفاده از همین فیسبوک در خاورمیانه و شمال افریقا خیزشهای مردمییی بهراه انداختند که در نتیجۀ آن، دیکتاتورهای دنیای عرب را سرنگون کرده و بهار عربی را رقم زدند که با پیامدهای مثبت این انقلاب، امیدهای زیادی در وجود مردمانِ زیر سایۀ سایرِ نظامهای استبدادی زنده شد، و از سوی دیگر، لرزه بر اندامِ دیکتاتورها و مستبدانِ سایر کشورهای جهان افتاد، تا جایی که پادشاه عربستان سعودی تصمیم به خرید این شبکۀ اجتماعی در بدلِ میلیاردها دالر گرفتـ که با پاسخ منفیِ مدیر عاملِ این شبکه مواجه شد.
استفاده از فیسبوک در میان شهروندانِ افغانستانی نیز اقبالهای زیادی را به همراه داشته است. جوانان دانشجو و فعالان مدنی و اهلِ قلم و اصحابِ رسانهها در چند سال اخیر به کمک فیسبوک، جنبشهای اعتراضی و حرکتهای مدنی را در گوشهوکنارِ کشور سامان دادهاند: از راهاندازی صفحاتِ ضد طالبانیسم و نکوهشِ فساد و بیکارهگی دولتمردان تا بسیجِ هزارها جوان در راهپیماییها برضد سیاستهای تمامیتخواهانه و هدایتِ افکار عامه به حمایت از زبان و فرهنگِ ملی این مرز و بوم؛ از مبارزاتِ ضدخرافات تا افراطیستیزی، از افشاگریِ تخلفاتِ مأمورینِ بلندرتبه و پایینرتبۀدولتی تا رسوا ساختنِ چهرههای عوامفریب؛ و در این اواخر، تلاش پیگیر در بازتابِ کارزارهای انتخاباتی و تشویقِ مردم به اشتراک در پروسۀ مردمسالاری، که به حضور گسترده و بیسابقۀ مردم در پای صندوقهای رأی انجامید.
خلاصه، فیسبوک در افغانستان به ابررسانۀ مهمی بدل شده که در خدمتِ تبلیغ و ترویج و نشر و اشاعۀ داعیۀ حقطلبانۀ جوانانی قرار گرفته که از سکوتِ رسانههای دولتی و نیمهدولتی و علما و روحانیون خسته شدهاند و میخواهند صدای اعتراضِ خویش را به گوش همه برسانند.
اما در کنار این سهولتها و مزایای بسیار، در فیسبوک حریم شخصیِ افراد در معرضِ دستبرد دیگران قرار دارد و دادهها و اطلاعاتِ کاربران نیز میتواند از سوی سازمانهای بزرگ استخباراتی تجزیه و تحلیل شود. بنابراین، استفادۀ نابههنجار از فیسبوک، آسیبهای جدیِ روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را نیز به همراه دارد.
پیامدهای منفی روانی:
پژوهشگران دانشگاه میشیگان میگویند: تحقیقاتِ آنها نشان داده که صرف وقت در فیسبوک، شادی و رضایت از زندهگی را کم میکند و به اصطلاح “حال آدم بدتر میشود”.
پژوهشگران دانشگاه میشیگان برای این تحقیق، ۸۲ دانشآموز پیشدانشگاهی را مدت دو هفته زیر نظر گرفتند. محققان در این دو هفته، روزی پنج بار بهصورت آنلاین با این افراد تماس میگرفتند و از آنها سوالاتی میپرسیدند؛ از قبیل اینکه “در این لحظه حالتان چطور است، یا چه احساسی دارید؟ یا از آخرین دفعهیی که ما با شما تماس گرفتیم، چند بار به فیسبوک سر زدهاید؟”
در پایان دو هفته معلوم شد هر قدر این افراد بیشتر در فیسبوک وقت گذراندهاند، رضایتشان از زندهگی کمتر شده است.
به نظر پژوهشگران، فرقی نمیکند تعداد دوستانتان در فیسبوک چند نفر باشند یا چهقدر دوستان خوبی باشند. حتا فرقی نمیکند به چه دلیلی به فیسبوک سر زدهاید، زیرا نتیجه یکسان است.
اخیراً نیز تحقیقی دیگر منتشر شده که نشان میدهد نگاه کردن به پروفایل خود در فیسبوک، احساس بهتری نسبت به خود ایجاد میکند، ولی تحقیقاتِ دیگر به این نتیجه منتهی شده که دیدن پروفایل و فعالیتهای دیگران، حسادتبرانگیز است و حال آدم را خراب میکند!
با این حال، برخی پژوهشها هم میگویند: از فعالیت فیسبوکیِ افراد میتوان به شخصیت، خلقوخو ، جنسیت و علایقِ آنها پی برد.
پیامدهای اجتماعی:
اگر مجموع کاربران فیسبوک را در افغانستان ۱۰۰هزار نفر و اشتغالشان را در طول روز، یک ساعت در نظر بگیریم، هر روز دستکم ۱۰۰ هزار ساعت نیرو و انرژی کارِ ما به هدر میرود.
بر اساس یک نظرسنجی غیررسمی، نیمی از کارمندان ادارات دولتی افغانستان در ساعات اداری خود، مشغول گشتوگذار در شبکههای اجتماعی هستند و بیشتر اوقاتِ خود را در فیسبوک چکر میزنند؛ تا جایی که بسیاری اوقات، کارهای رسمی و وظایف محولۀشان را نمیتوانند بهدرستی انجام بدهند.
این میزان از هدر رفتنِ نیروی کار در کشورِ جنگزده و بیچارهیی چون افغانستان که حتا ثانیهها را نباید از دست دهد، یک فاجعۀ بس بزرگ است!
پیامدهای فرهنگی:
اکثریت قریب به اتفاقِ کاربران فیسبوک را در افغانستان، جوانان تشکیل میدهند. شمار زیادی از جوانانی که در این شبکه عضو هستند، ساعتها از شام تا بام و از بیگاه تا پگاه در پشت کمپیوتر و تلیفونِ همراهشان مصروف استفاده از فیسبوک هستند، میلولند و و میلایکند و میلایکند.
تحقیقاتِ صورتگرفته نشان میدهد: «دانشآموزان و دانشجویانی که از فیسبوک استفاده میکنند، نمراتشان بسیار پایینتر از آنهاییست که در این شبکه عضو نیستند. نمرات دانشآموزانی که از فیسبوک استفاده میکنند، نزدیک به ۲۰ درصد از آنهایی که از این سایت استفاده نمیکنند، پایینتر است. و دانشآموزانی که از سایتهای اجتماعی استفاده نمیکنند، موفقترند و ۸۸ درصد از آنها زمان بیشتری را صرف مطالعه و درسهای خود میکنند».
پیامدهای سیاسی :
اشتغال بیش از حد در فیسبوک و پخش و نشر مطالب و سرگرم شدن در بیاهمیتترین مباحث؛ به غفلتِ جوانان از مباحث محوری سیاست، فرهنگ و دین و ارزشهای ملی کمک کرده و زمینه را ابرای اِعمالِ سیاستهای مخربِ و نادرستِ حکومتی، فریبکاریِ رهبران قومی و تظاهرگراییِ فعالان مدنی فراهم میسازد. از سوی دیگر، مطرح شدنِ مسایل بیارزش قومی و سمتی و زبانی از سوی برخی از کاربران فیسبوک، باعث تحریک احساساتِ بسیاری از مردم شده و فضای وحدت و همبستهگی را ـ که نیاز جدی مردم افغاستان است ـ صدمه زده است.
حالا با اطلاع از فرصتها و چالشهای یاد شده، بر کاربران فیسبوک است تا استفادۀ درست از فیسبوک را تمرین کنند. کارمندان ادارات دولتی، که مسوولیتهای مهم را به عهده دارند، نباید اوقاتِ باارزش و سازندۀ خویش را صرف گردش در فیسبوک کنند. جوانانِ دانشجو و نوجوانانِ دانشآموز نیز باید استفادۀ هنجارمند و هدفدار از فیسبوک را بیاموزند و بر اساسِ یک برنامۀ زمانیِ مشخص و منظم، از این شبکه و سهولتهای آن بهره ببرند.
Comments are closed.