احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





انتـخابات و ورود به فاز بحران

گزارشگر:احمـد عمران/ 30 حمل 1393 - ۲۹ حمل ۱۳۹۳

با گذشتِ هر روز که به اعلام نتایج اولیه و نهاییِ انتخاباتِ سرنوشت‌سازِ ۱۶ حمل نزدیک‌تر می‌شویم، فضای سیاسیِ کشور نیز ملتهب‌تر می‌گردد: از یک‌سو ادعاهایی‌ که از سوی برخی نامزدانِ انتخابات در مورد میزانِ آرای‌شان مطرح می‌شود؛ از سوی دیگر مسایلی که از سوی کمیسیون‌های انتخاباتی دال بر تقلبِ گسترده در انتخابات شنیده می‌شود؛ و از سوی دیگر گفت‌و‌گوهایی که در بحبوحۀ فضای داغ سیاسی میان جناح‌ها و تیم‌های مختلفِ انتخاباتی و حکومت صورت می‌گیرند. mnandegar-3این مسایل در مجموع باعث می‌شوند که تصوری مه‌آلود و گنگ از فضای سیاسی و انتخاباتیِ افغانستان ارایه شود؛ فضایی که به راه یافتنِ یأس در دل بسیاری از شهروندان، انجامیده و عده‌یی را هم نگران کرده است که نشود بازهم با آرای مردم بازی شود و انتخابات به بی‌راهه رود.

از دل فضای مه‌آلود فعلی، هر احتمالی ممکن است بیرون شود و به همین دلیل، دغدغه‌ها در آستانۀ اعلام ابتدایی نتایجِ انتخابات به‌شدت بالا گرفته است. بسیاری‌ها این پرسشِ آزاردهنده را با خود دارند که آیا در آستانۀ سبوتاژ انتخاباتی قرار گرفته‌ایم؟
فضای فعلی جامعه، چنین پرسشی را در لابه‌لای سروصداهای انتخاباتی به‌شدت مطرح می‌کند و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. شماری از تیم‌های انتخاباتی، نگران وضعیتِ به‌وجودآمده اند و تلاش می‌کنند که با موضع‌گیری‌های به‌موقع، جامعه را در روشنیِ رخدادهای انتخاباتی و پس از آن قرار دهند.
موضوع نخست که به آن اشاره رفت، بحث میزان آرایی است که برخی از تیم‌ها مدعی داشتنِ آن استند. این تیم‌ها در میز گردها و محافل سیاسی، از داشتن میزان بالایِ رای در انتخابات سخن می‌گویند و بدون آن‌که منتظر اعلام نتیجه از سوی کمیسیون انتخابات باشند، تبلیغ می‌کنند که از تیم‌های برترِ انتخاباتی استند. در این میان، البته بازار شایعه‌پراکنی نیز به اندازۀ کافی گرم است و برای چنین وضعیتی، ممد واقع می‌شود.
در این‌که تیم‌های انتخاباتی نتایجی را در اختیار دارند، جای شک وجود ندارد؛ ولی این نتایج هنوز نتایجِ تأییدشده نیستند و نمی‌توان نسبت به صحت‌وسقمِ آن‌ها داوری منصفانه داشت. در این میدان، همه تقریباً هم‌صدا استند و از میزانِ بالای رای خود در انتخابات صحبت می‌کنند. آن‌هایی هم که به هر دلیل می‌دانند رای بالایی را به خود اختصاص نداده‌اند، از میزان بالای تقلب و حرکت‌های سازمان‌یافته علیه خود و آرای خود در جریان شمارش و پس از آن سخن می‌گویند.
فضای شکل گرفتۀ فعلی، بدون دلیل و انگیزه هم نیست. کمیسیون‌های انتخاباتی در گام نخست، و حکومت در گامِ دوم چنین فضایی را شکل داده‌اند. این نهادها بدون آن‌که به نتایج اقدام‌های خود فکر کنند، سبب شده‌اند که چنین فضای متورم و گنگ نسبت به انتخابات به وجود آید.
دومین موضوعی که به آن اشاره شد، اظهارات مسوولانِ کمیسیون‌های انتخابات و شکایات در مورد میزان بالای تقلب در انتخابات است. این نهادها که در آغاز با احتیاط نسبت به میزان تقلب سخن می‌گفتند، در روزهای پسین از تقلب‌های گسترده در جریان انتخاباتِ ۱۶حمل حرف می‌زنند. شواهد و اسنادی هم که در این خصوص پیدا شده، دال بر صحتِ چنین ادعاهایی است؛ اما در این‌میان یک نگرانی کلان می‌تواند وجود داشته باشد و آن سوءاستفاده از چنین ادعایی به هدف مهندسیِ انتخابات به نفعِ یک نامزد خاص است!
هنوز نمی‌توان در مورد بی‌طرفیِ نهادهای انتخاباتی و یا شماری از کارمندانِ ارشدِ آن مطمین بود. برخی‌ها از حمایت عده‌یی از کارمندانِ ارشد انتخابات، از نامزدها و یا هم یک نامزد مشخص سخن می‌گویند. چنین سخنانی بدون شک می‌تواند روند انتخابات را با چالش‌های بزرگ روبه‌رو سازد و حجمی از مشکلات را در برابر آن قرار دهد. اقدام‌هایی را هم که کمیسیون انتخابات و شکایات نسبت به قرنطین و باطل کردنِ آرا در دستِ اجرا دارند، چنین شایبه‌هایی را تقویت می‌کند.
و اما موضوع سوم که از همه بیشتر نگران‌کننده می‌نماید، مصادرۀ نتیجۀ انتخابات به نفعِ یک جناحِ بیرونی است. برخی شایعات حاکی از آن‌اند که تلاش‌هایی به هدف تساوی آرا در جریان است که در نتیجۀ آن، هیچ‌یک از نامزدهای انتخابات خود را نه تنها پیروزِ این میدان ندانند، بل برای رفتن به دور دوم نیز دچار تردید شوند. این طرح عمدتاً از سوی حکومت و حلقۀ ارگ طراحی و حمایت می‌شود.
بحث ایجاد دولت مشارکت ملی، دقیقاً برآیند چنین طرحی می‌تواند باشد. در چنین طرحی هیچ‌یک از نامزدان انتخابات برندۀ نهایی نخواهند بود و مجبور می‌شوند که بر سر یک تعاملِ بینابین میانِ خود به توافق برسند. حاصلِ این طرح نیز ایجاد دولت به‌اصطلاح مشارکت ملی خواهد بود.
هرچند دولت مشارکتِ ملی جای بحث و مشاجره نمی‌تواند داشته باشد، ولی زمانی این موضوع نگران‌کننده می‌شود که بحثِ ایجاد دولت مشارکت ملی، به ایجاد دولتِ سازش و مصلحت و قربانی کردنِ آرای مردم ختم شود. دولت مشارکتِ ملی دقیقاً باید از درون سازوکارهای دموکراتیک که انتخابات مهم‌ترین شکل ظهور آن است، بیرون شود و نه در نتیجۀ معاملۀ گروه‌های شکست‌خوردۀ پیشین با تعدادی از تیم‌های انتخاباتی که محلی از اعراب در چینش سیاسی کشور نداشته‌اند. در نتیجه با ترسیم چنین فضایی می‌توان گفت که پس‌لرزه‌های انتخابات آغاز شده و انتخاباتِ سرنوشت‌ساز و پُراهمیت شانزده حمل در مرحلۀ سبوتاژ عملی قرار گرفته است. در این‌میان البته نقش گروه ارگ از همه بیشتر آشکار است و تلاش‌هایی هم که تا به حال انجام شده، عمدتاً از سوی این گروه صورت گرفته است.
در شب و روزهای اخیر، ارگ ریاست‌جمهوری به محلِ معامله‌های پساانتخاباتی تبدیل شده و هر روز یک طرح و برنامۀ جدید از خود ارایه می‌دهد‌ـ که عمدتاً در آن‌ها منافعِ این گروه بیشتر از همه مد نظر است‌. ارگ به‌صورت جدی وارد فازِ به بحران کشاندنِ انتخابات شده است و این خطر را باید به شکلِ دقیق دنبال کرد. آن‌چه که می‌تواند به دنبال این طرح و برنامه به اجرا گذاشته شود، واقعاً برای آینده و سرنوشت سیاسی کشور، یک خطر نابودکننده خواهد بود!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.