احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:منوچهر - ۲۱ سنبله ۱۳۹۱
در دو روز گذشته، دو خبر مهم از راه رسانههای جمعی به نشر رسیدهاند که ظاهراً خیلی متفاوت از هم به نظر میرسند؛ اما در واقع دو روی یک سکهاند. البته این خبرها، متممهای دیگری هم دارند که چندان برجسته نبودهاند؛ اما اندکی تامل، زنجیرۀ بههم پیوستۀ یک تعاملِ در حال شکلگیری را نشان میدهد.
خبر نخست، سپردن مسوولیت زندان بگرام به حکومت افغانستان بود و دومی، آمادهگیِ مذاکرۀ برخی از رهبران طالبان، که آن را روزنامۀ گاردین گزارش داده است.
از گذشتهها طالبان پیششرطهای خود را مبنی بر مذاکره با ایالات متحده طرح کرده بودند که در مواقع مختلف، یکی از پایههای این مذاکرات میلنگید. بعضاً پاکستان حضور فعال نداشت؛ گاهی شرطهای طالبان خیلی سنگین بود و گاهی هم شرایط ایالات متحده برای چنین تعاملی، مناسب نبود.
اما به تازهگی سازماندهی این تعامل، صورت متفاوتتری پیدا کرده است که همه جناحها سهم معین و ظاهراً اثرگذاری دارند. آنجایی که طالبان در ازای بهدست آوردن قدرت سیاسی پس از ۲۰۱۴، با حضور ایالات متحده در افغانستان تا سال ۲۰۲۴ توافق کردهاند و برخی از شرطهای خُرد و ریزۀ دیگری را هم عنوان داشتهاند.
به نظر میرسد که در این تعامل، نقش پاکستان موثرتر بوده باشد؛ زیرا در گزارش دیگری که روزنامۀ داون پاکستان منتشر کرده، آمده است که پاکستان با عبور امن رهبران طالبان که حاضر به گفتوگوهای صلح هستند، موافقت دارد و این توافق پس از نشست مشترک مقامات پاکستانی و امریکایی، بهوجود آمده است.
در همین گزارش آمده است که در طی هفتههای جاری احتمالاً این بحث ادامه خواهد داشت و زمینۀ هر نوع شرایط عبور طالبان از پاکستان به افغانستان، آماده خواهد شد. ایالات متحده و پاکستان به توافق رسیدهاند که هرگونه تهدید فراراه منافع دو کشور را از میان بردارند.
منافع پاکستان در این تعامل آنجاست که از بمباردمان هواپیماهای بدون سرنشین نجات مییابد و افزون بر اینکه پس از انتقال طالبان از پاکستان به خاک افغانستان، اتهامات موجود علیهاش رفع میشود، میزان تنشهای به موقع و بیموقع با ایالات متحده و جامعۀ جهانی نیز پایین میآید.
از اینجا روشن میگردد که چنین دستاوردی، بدون پادرمیانی پاکستان، انجام نیافته و متحمل است که فعالیتهای استخباراتی در راستای تحقق این برنامه نیز، نقش کمی نداشته است.
هرچند ایالات متحده خیلی متمایل بود که تا هنگام خروج نیروهایش از افغانستان، یک حکومت قوی و متکی به خود ایجاد شود؛ اما نتیجۀ برعکس را بهدست آورد. بنابراین، از دو سالواندی به اینسو، همواره کوشیده تا به نحوی یک نظام ایتلافی که بخشی از آن، طالبان باشد را بهوجود بیاورد تا به اینگونه سرمایهگذاری دهسالهاش به هدر نرود. از اینرو، حضور طالبان در نظام کنونی افغانستان، خوابهای ایالات متحده را به واقعیت بدل خواهد کرد.
و اما افغانستان تنها مهرۀ مفعول این تعامل است. گرفتن مسوولیت زندان بگرام از سوی حکومت افغانستان، به مثابه مقدمۀ این تعامل است که تنها و تنها این مقدمه را حکومت افغانستان اجرا خواهد کرد.
طالبان از آغاز نمیخواستند با حکومت افغانستان گفتوگو کنند و به همین خاطر ایالات متحده قناعت کرد که طرف گفتوگو، جانب خودش باشد و به این ترتیب، افغانستان از دور خارج شد. اما یکی دیگر از پیششرطهای طالبان، آزادسازی زندانیان بود که اجرای چنین عملی با توجه به قوانین سختگیرانۀ ایالات متحده برای کاخ سفید دشوار مینمود. اکنون به نظر میرسد که این عمل از سوی حکومت افغانستان اجرا میگردد که بر سبیل عادتِ شکستن قانون، رهایی طالبان کار زیاد مهمی برای این حکومت نیست.
کارشناسان به این باور اند که با انتقال مسوولیت زندان بگرام، بنا بر فساد و طالبپرورییی که در دستگاه حاکم جریان دارد، همه طالبان زندانی در زندان بگرام، آزاد خواهند شد.
آقای کرزی و همراهانش به این تصور اند که این آزادسازیها میتواند فضای اعتماد را میان طالبان و حکومت بهوجود بیاورد و زمینۀ مذاکره با آنها را فراهم سازد؛ از همینرو با رغبت بیش از حد، در پی اجرای این عمل ـ که خود مقدمهیی بر یک تعامل کلان است ـ افتادهاند. در حالی که در این تعامل، هیچ نشانهیی از بهبود وضعیت و یا لااقل تامین منافع مردم افغانستان، دیده نمیشود. این تعامل تنها منافع پاکستان و ایالات متحده و در نهایت طالبان را برآورده میسازد. چنانکه نحوۀ تامین منافع پاکستان در بالا اشاره شد و به همین ترتیب، تسریع خروج و حضور پایدار در منطقه برای ایالات متحده و برگشت دوبارۀ طالبان برای خود آن گروه، تضمین خواهد شد.
در حالی که برای افغانستان هیچ تضمینی مبنی بر پایان خونریزیها وجود ندارد؛ بلکه برعکس، تصور میشود در صورتی که طالبان از مناطق تحت ادارۀ پاکستان به داخل افغانستان منتقل شوند و آزادسازیهای دستههای طالبان نیز از طرف حکومت افغانستان صورت گیرد، کتلۀ بزرگی از طالبان در افغانستان گرد آیند و دیگر همان چیزی اتفاق افتد که کاملاً قابل حدس است، آنهم در زمانی که ایالات متحده و ناتو بنا بر توافقی که با طالبان انجام دادهاند، شاید مثل دهۀ هفتاد خورشیدی، یک موضع خنثا اختیار کرده باشند.
Comments are closed.