احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدولی مسعود/ 1 ثور 1393 - ۳۱ حمل ۱۳۹۳
سالها قبل، برای اولینبار طرحِ ایجاد «دولت وحدتِ ملی» را در کتاب آجندای ملی بهحیثِ یگانه گزینۀ بیرونرفت از وضع نابههنجارِ کشور در چارچوب قانون اساسی و روند نظامسازی پیشنهاد کرده بودم و تا به امروز بر تطبیقِ آن مصرانه تأکید دارم.
گرچه اکنون بسیاری از گروههای سیاسی، رهبران و نهادها این عنوان را بهحیث یک ضرورتِ تاریخی پذیرفتهاند، اما هنوز با ماهیت اصیلِ طرحِ دولت وحدت ملی و تفاوت آن با ائتلافهای افغانی، آشناییِ زیادی ندارند. این بزرگواران به این معترفاند که پس از این، هیچکس بهتنهایی نمیتواند کشور را اداره و رهبری کند، از اینرو مشارکت، یک اصل ضروری بهشمار میآید. اما نحوه، مکانیزم، ماهیت و اهدافِ مشارکت را نمیتوانند با شرایط موجود در کشور و جهان وفق دهند و همواره دچاره خطاها و مغالطههای عمیق میشوند. اگر آنها خدای ناخواسته در این برهۀ حساس و در مقام رهبران سیاسی، نتوانند دقیق و عالمانه عمل بکنند، بهیقین کشور به مسیرهای کاملاً بحرانزا و ویرانبار کشانده خواهد شد.
اما وقتی میگوییم دولت وحدت ملی، هیچگاه منظور ائتلاف بر سرِ تقسیمِ چوکیها یا معامله با آرای مردم نیست. از اینرو در این نبشتۀ مختصر، به چند مورد تفاوت میان دولت وحدت ملی و ائتلافهای افغانی اشاره میشود تا طرح تشکیلِ چنین دولتی تبیین گردد و تصامیم کشوری بر مبنای آن اتخاذ شود.
مسلماً ماهیت ائتلافها در افغانستان که همواره جنجالبرانگیز و ناکام بودهاند، با طرح دولت وحدت ملی، دارای تفاوتهای بسیار و بنیادین میباشد. در ذیل، به وضعیتهای خاصی که ایجاب تشکیل دولت وحدت ملی را میکنند، اشاره میشود:
ـ دولت وحدت ملی، زمانی در کشورها ایجاد میگردد که آنها با بحران، تهدید و چالشهای بیشمار مواجه باشند و دولت بر سرِ اقتدار بهتنهایی نتواند همۀ این معضلات را مهار کند؛
ـ مملکت در وضعیت نابههنجار بهسر بَرد و بحران اعتماد، بحران مشروعیت، بحران هویت، بحران مشارکت، بحران اقتصاد و امنیت در جامعه بیداد کند؛
ـ جامعه در شرایط جنگی و اضطراری قرار داشته باشد و اختلافات قومی، زبانی و قبیلهیی به اوج رسیده باشند.
در همچو اوضاع و احوال، رییس دولت باید با فراخوانِ همۀ نیروهای ملی، مردمی و تأثیرگذار و استفاده از همۀ پتانسیلهای موجود در کشور، طی یک توافقِ سرتاسری برای رسیدهگی به همۀ معضلات، به تشکیل دولت وحدتِ ملی اقدام کند.
متأسفانه افغانستانِ کنونی در یک وضعیتِ نابهسامان و مواجه با بحران ها قرار دارد؛ وضعیتی که ایجابِ تشکیل دولت وحدت ملی را میکند. چندی پیش، ما شاهد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و حضور چشمگیرِ مردم در آن بودیم. این حضورِ چشمگیر، نشاندهندۀ آگاهی و آمادهگیِ کافی مردم، برای تغییر در وضعیت است. اکنون بهترین فرصت برای نامزد پیروزِ انتخابات درمقام رئیس جمهوراست تا تمام نیروها و جریانهای مفید و موثرِ کشور را در پیروزیِ خود سهیم سازد و این انتخابات را به یک نقطۀ عطف در تاریخ افغانستان بدل کند. نامزد پیروز باید دستِ یاری به سوی همه دراز کند و تمامِ ظرفیتها و تواناییهای ملی را پیرامونِ خود بسیج نماید. با روش جمعگرایی، برنامهمحوری و نفیِ خودمحوری و انحصارطلبی، میتوان زمینۀ همکاری و مشارکتِ سراسری را در راستای ایجاد یک دولتِ کارآمد، ملی و برنامهمحور فراهم آورد. تشکیل دولت وحدت ملی، یک طرحِ کارآمد برای بیرونرفت از وضعیت نابههنجارِ کنونی میباشد و این امر فقط در التزام به مفهوم وحدتِ ملی و حضور دیگران در عرصۀ سیاست، عملی است. در غیر آن، انتخابات ۲۰۱۴ با همۀ جلوههای دلنواز و شیرین آن، نمیتواند یک آیندۀ مطلوب را برای افغانستان بهبار آورد.
اما انگیزۀ ائتلافها در افغانستان طی چند دهۀ اخیر، تقسیم چوکیها بر محور چهرههای قومی بوده است. این ائتلافها صرفاً بهمنظورِ ارضای مقطعیِ گروههای سیاسی بوده و هیچ برنامه و هدف عالیِ دیگری را دنبال نکردهاند؛ از همینرو همواره شکننده و آسیبپذیر بودهاند. ائتلافهای افغانی صرفاً از ابزارهای قومی، زبانی، مذهبی و سمتی رنگ میگیرند و با ایجاد حساسیتهایی از همین دست، به دنبال تثبیتِ جایگاهِ خود و تجارتِ قومی میباشند. این روند بهجای خدمتگزاری به مردم و نجات جامعه از بحران، نزاعها و کشمکشهای قومی و سهمخواهیِ درونائتلافی را رسمی و همیشهگی میسازد. این نوع ائتلافها، دولت را به حد یک شرکتِ سهامی تقلیل میدهد که هیچ تحولی برای بهبود جامعه را نمیتوان از آن انتظار داشت.
اما دولت وحدت ملی میتواند با کمک نخبهگان سیاسی ـ مدنی، حضور و مشارکتِ سازندۀ همۀ ظرفیتها را در ساحتِ قدرت و متنِ جامعه تضمین و تثبیت کند. دولت وحدت ملی، حول یک ایدۀ محوری شکل میگیرد و با ایجاد دیدگاههای واحد و تشخیص اولویتهای کلان ملی، چرخِ کشور را به پیش میبرد. دولت وحدت ملی، سرآغازِ تقویت روند دولت ـ ملتسازی و ایجاد احساسِ مشترک در متن جامعه است. دولت وحدت ملی با اشتراکِ همۀ نیروهای نخبه، متخصص و متفکر، میتواند روشنترین و علمیترین راهکارها را برای نجات افغانستان از بحرانها ارایه دهد. دولت وحدت ملی بدون هیچگونه باندبازی، فرقهگرایی، قومپرستی و فساد، از همۀ ظرفیتهای موجود در کشور استفاده میکند و مشارکت و همیاریِ ملی را به بالاترین سطحِ خود میرساند.
امیدواریم که ارگ ریاستجمهوری افغانستان به ریاست آقای کرزی، اجازه دهد که آرای واقعیِ مردم افغانستان، نامزد پیروز در انتخابات را به معرفی گیرد و رییسجمهور منتخبِ آینده بتواند ازهمین حالا با خیالِ راحت طرح ایجاد دولت وحدتِ ملی را روی دست گیرد تا کشور را از بحرانهای چندلایه بیرون آورد.
اما اگر مسوولین محترمِ ارگ زیر نامها و بهانههای مختلف، آرای مردم را مهندسی کنند و اراده و سلیقۀ خود را بر مردم تحمیل نمایند، یک خیانتِ بزرگ را در حقِ مردم افغانستان که تمام خطرات را به امید آینده ها و سرنوشت خویش به جان خریدند، مرتکب میشوند. بیش از همه، مسوولیتِ کمیسیونهای محترمِ انتخاباتی بهخصوص آقای امرخیل و سعادت که همه کاره کمیسیون ها می باشند،است که جلوِ هرگونه حقتلفی و دستبرد در آرای واقعی مردم را بگیرند. مسلماً سکوت در برابر دستبرد به آرای مردم، به عنوانِ یک سکوتِ خیانتبار درج تاریخِ افغانستان خواهد شـد!
یادداشت: مطلب فوق چکیدهییست از رسالهیی تحت عنوان جداگانۀ «طرح ایجاد دولت وحدت ملی در افغانستان» که قرار است بهزودی از چاپ برآید که میتواند یک راهکار مفید برای دولتداری و ایجاد ثبات در شرایط موجود کشور باشد.
Comments are closed.