احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نثاراحمد فیضی غوریانی ـ عضو کمیسیون دفاعی و تمامیت ارضی مجلس نمایندهگان/ 21 ثور 1393 - ۲۰ ثور ۱۳۹۳
در این نبشته تلاش میشود که چند عامل اساسی برای عدم برگزاری دور دومِ انتخابات مطرح شود که با توجه به شرایط و وضعیت سیاسی و امنیتیِ کشور قابل درکاندـ هرچند بر اساس قانون اساسی افغانستان، در صورتی که انتخابات در دور اول به نتیجه نرسد، کمیسیون انتخابات موظف است ظرف دو هفته انتخاباتِ دور دوم را برگزار کند.
قانون اساسی و قانون انتخابات هر دو گزینۀ دورِ دوم را به عنوان اصلیترین راه تفویضِ مشروعیت برای دولت معرفی میکنند؛ اما هرگز نمیتوان وضعیتهای خاص را نادیده انگاشت. افغانستان در حال حاضر در یک وضعیتِ خاص بهسر میبرد، اما نه به هردلیل در وضعیت اضطراری.
۱ـ انتخابات بدون شک یک روند هزینهبردار است. حتا اگر قسمتی از امکانات در اختیار کمیسیون انتخابات قرار داشته باشد، بازهم برای برگزاری دور دوم به هزینههای تازه نیاز وجود دارد. از چاپ و انتقالِ ورقههای رایدهیِ تازه تا استخدام کارمندان در ساحات مختلف، بار دیگر هزینههای کلانی را در بر میگیرد، و از جانب دیگر نیاز است که فعالیتهای فشردهیی انجام یابند تا شمارش آرا و اعلام نتایج در زمان معینِ آن صورت گیرد. بر اساس گزارشهایی که از کمیسیون انتخابات میرسد، این کمیسیون به دلیل آتشسوزی در یکی از گدامهای تجهیزات انتخاباتی، قادر به برگزاری انتخابات ظرف دو هفته پس از اعلام نتایج نهایی نیست. مسوولان کمیسیون میگویند، وضعیت پیشآمده غیرمترقبه بوده و به همین دلیل نیاز است که امکانات و وسایل تازه خریداری شود. پیش از این، مسوولان کمیسیون میگفتند برای برگزاری دور دوم انتخابات، به ۱۸ میلیون دالر نیاز دارند، اما با توجه به وضعیت پیش آمده، حتماً در رقمِ هزینهها تغییراتی وارد شده است. اما این تنها یک بخش از هزینههای انتخابات است که صرفاً از سوی کمیسیون برآورد شده است. انتخابات هزینههای جانبی فراوانِ دیگری هم دارد. تأمین امنیت و مبارزات انتخاباتی نیز میتوانند هزینههای دیگری برای انتخابات داشته باشند. در مورد اینکه نیروهای امنیتی در خصوص تأمین امنیت انتخابات چهقدر مصارف خواهند داشت، تا به حال ارقام دقیقی در دست نیست، ولی تأمین امنیت انتخابات نیز کمتر از برگزاری آن هزینه ندارد. نامزدهای انتخابات نیز برای اینکه بتوانند یک بار دیگر هوادرانِ خود را به پای صندوقهای رای بکشند، نیاز دارند که دست به پیکارهای انتخاباتی بزنند که این روند نیز در جای خود هزینهبردار است.
۲ـ چالش بسیار مهمِ دیگر بر سر راه برگزاری دور دومِ انتخابات میتواند تأمین امنیت آن باشد. در دور اول، نیروهای امنیتی از ماهها پیش تدابیر امنیتی گرفته بودند و ضمناً یک انگیزۀ بسیار قوی در نیروهای امنیتی برای تأمین امنیت انتخابات به وجود آمده بود. در همین حال زمان برگزاری انتخابات، فصل مناسب جنگی برای نیروهای مخالف نبود؛ اما در دور دوم انتخابات، احتمال اینکه نیروهای امنیتی بتوانند مثل دور اول امنیتِ انتخابات را تأمین کنند، وجود ندارد. هرچند مقامها در این خصوص باور دارند که مشکل جدی برای تأمین امنیت انتخابات وجود ندارد، ولی نمیتوان از یاد برد که دور دوم با فصل گرما مصادف است که زمانی طلایی برای گروههای شورشی شمرده میشود و همچنین ممکن است که برنامهریزیها در مورد تأمین امنیت به اندازۀ دور اول دقیق و سنجیده از آب بیرون نشوند. ضمناً گروههای شورشی و مخالف برگزاری انتخابات که در دور اول نقشههایشان به شکست منجر شد، احتمال میرود که اینبار بخواهند انتقام آن را بگیرند. گفته میشود که عبدالقیوم ذاکر مسوول امنیتی طالبان به این دلیل از سمتش برکنار شده که در مختل کردن روند برگزاری انتخابات ناکام بوده است.
۳ـ بحث مشارکت در انتخابات هرچند زیاد نگرانکننده نیست، ولی عوامل یادشده در بالا میتواند اثراتِ خود را بر آن بگذارد. در دور اول، رایدهندهگان در یک فاصلۀ زمانی تقریباً بلندمدت حاضر میشدند که به پای صندوقهای رای بروند و ضمناً نگرانیهایی که نسبت به وضعیت افغانستان در آینده به وجود آمده بود، سبب میشد که مردم انتخابات را به عنوان اصلیترین راه بیرونرفت از بن بستهای موجود بدانند. هرچند که در این گمانهزنی زیاد هم به بیراهه نرفته بودند، ولی بعید است که آن شور و هلهلۀ دور اول را بتوان در دور دوم ضمانت کرد. ریختوپاشها در تیمهای انتخاباتی و چانهزنیهای پشتِ پرده همین حالا اثراتِ خود را بر روحیۀ مردم گذاشته است. در همین حال، بحثهایی در مورد تقلب در انتخابات و اینکه کمیسیونهای انتخاباتی کاستیهای جدی در کار خود داشتهاند، به عنوان عوامل مأیوسکننده در میان رایدهندهگان باید شناخته شوند. ضمناً انتخابات در دور اول همزمان بود با انتخابات شوراهای ولایتی که این موضوع نیز در جلب مردم به پای صندوقهای رای میتوانست تأثیرگذار باشد. بنابراین، در دور دومِ انتخابات با توجه به عوامل یاد شده، به نظر میرسد که مشارکت به اندازۀ دور اول گسترده نخواهد بود.
نتیجهگیری:
با توجه به عوامل ذکر شده میتوان نتیجه گرفت که انتخابات در دور دوم با چالشهای جدی روبهرو است. از جانب دیگر، نمیتوان تمام هموغمِ یک کشور در حالِ جنگ و بحران را به برگزاری انتخابات خلاصه کرد. تنها در حادثۀ فاجعهبار بدخشان شاهد بودیم که چه مشکلات فراوانی بر سر راه افغانستان وجود دارد. در همین حال فراموش نباید کرد که پیروزی یک فرد در نتیجۀ انتخابات نمیتواند برای افغانستانِ ملتهب و بحرانزده کافی باشد. مشارکت در قدرت سیاسی، مشکل مهمی است که نخبهگان و دولتمردان کشور تا به حال آن را به گونۀ نسبی هم حل کرده نتوانستهاند. انتخابات بدون شک در افغانستان در گرو مناسبات سنتی و قومیست و برای گذار از این وضعیت، به زمان و کار فراوان نیاز داریم. بحثهایی هم که در این شب و روزها در مورد ایجاد ایتلاف میان نامزدهای پیشتاز صورت میگیرد، بیشتر از همه به نگرانیهایی مربوط است که در مورد وضعیت سیاسی افغانستان وجود دارد. این بحثها میتوانند به فرجام دقیق برسند اما زمانی که طرفهای ذیدخل با سعۀ صدر در آنها حضور داشته باشند و مکانیزمی را ارایه کنند که نه ارزشهای دموکراتیک صدمه ببیند و نه هم وضعیت سیاسی و امنیتی شکنندۀ فعلی.
Comments are closed.