احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عطاءالرحمن سلیم/ 10 جوزا 1393 - ۰۹ جوزا ۱۳۹۳
استخاره در لغت به معنای طلبِ خیر است و در اصطلاح به معنای طلبِ راهنمایی به مسیریست که در آن رضای خداوندِ متعال نهفته باشد. دلیل مشروعیتِ استخاره هم حدیثیست در صحیح بخاری که به روایتِ حضرت جابر «رض» نقل شده است: «رسول اکرم «ص» استخاره را برای ما میآموختاند، همانگونه که یکی از آیههای قرآن کریم را میآموختاند».
در این رابطه مذاهبِ چهارگانه را نیز اتفاق بر این است که استخاره در کاری صورت میگیرد که انسان خوبی و بدیِ خود را در آن نبیند؛ پس چیزی که خیر و شرش معلوم باشد، استخاره پیرامونِ آن جایز نیست.
استخاره یکی از ارزشهای اصیلِ دینی است. دینِ اسلام به عنوان کاملترین دین، در هیچ موردی نیست که دیدگاه یا راهگشایی برای پیروانِ خود نداشته باشد. استخاره به عنوان یک روش برای بیرونرفتن از شک و تردید در میان مسلمانان جایگاه دارد. دقیقاً در تعریف استخاره میگویند: طلبِ خیر در دو یا چند موردی که شرعاً جایز، حلال، مباح و روا باشد، امّا استخاره در مورد کار گناه و ناروا شرعاً جواز ندارد.
با این حال نمیشود در هر امری استخاره کرد. استخاره درست زمانی روی کار میآید تا بتوانیم در تصامیمِ خود مبنی بر انجام کاری دچار لغزش نشویم. باید توجه کرد که در مورد تصمیم و انجام کاری که برای آن استخاره میکنیم، نصوصِ شرعی وضاحت نداشته باشند. مثلاً نمیشود به خاطر انجام کاری که در مغایرت با شریعت قرار دارد، استخاره کرد. نمیشود در مورد حق و باطل استخاره کرد، چون حق و باطل روشن است و نیازی به شک و تردید ندارد. برای روشن شدنِ این مبحث باید مثال واضحتری را بگویم. فرض کنیم شخصی میخواهد معاملۀ تجاری انجام دهد. این شخص تردید دارد که اگر به آن مبادرت ورزد، احتمال دارد که زیان کند، اینجاست که اسلام برایش راه روشنی نشان میدهد و به آن شخص میگوید ابتدا باید با اهل مشوره در آن مورد مشورت کند، سپس با نیت استخاره و با خواندنِ دو رکعت نماز شب و دعای استخاره، فردا با تمایل قلبی، آن کار را عملی کند یا خیر. با این حال نمیشود برای کُشتن شخصی یا انجام عمل ناشایستهیی استخاره کنیم، چون جرم و گناه آن واضح است و نیازی به استخاره ندارد.
قسمی که همه در جریان قرار دارند، امروزه برای سوءاستفاده از ارزشهای دینی و برای فریبِ مردم گاهی بعضی از شخصیتها و نامزدان ریاستجمهوری خود را در لباس مسلمانِ مخلص و گاهی در لباس مجاهد دلسوز میاندازند و گاهی بعضی از مسلماننماهای بیباور، ارزشهای اسلامی را قربانی امیال و منافع شخصی و سیاسیِ خود میکنند.
آنچه اینروزها سر زبانِ همه افتاده و در محافل سیاسی و اجتماعی بر آن میخندند، «بهاصطلاح» استخارۀ حضرت صبغتالله مجددی مبنی بر پیوستنش به داکتر اشرفغنی احمدزی است. مجددی که بهعنوان روحانی از او یاد میگردد، معلوم میشود که یا هنوز شرایط استخاره را نمیداند و یا اینکه میخواهد مردم را به ترکستان بفرستد. آنچه در بالا پیرامون استخاره گفتم، واضح میسازد که برای جهتگیری و حمایت از دو نامزد فعلی برای ریاست جمهوری، نیاز به استخاره نیست و معلوم است کی را انتخاب باید کرد.
مفهومِ یکی از آیههای قرآن مجید چنین صراحت دارد: «شما کمک کنید در کار خیر و کمک نکنید در کار گناه و تجاوز»، همچنان در جای دیگری چنین صراحت دارد: «به طرف ظالمان تمایل نکنید که آتشِ دوزخ به سراغتان میآید».
هر عاقلی بهخوبی صدها تفاوتِ اساسی را بین دو نامزد مشاهده کرده و اگر ریگ سیاسی در کفش نداشته باشد، میتواند راه خود را طوری انتخاب کند که برای فریبدادنِ مردم از ارزشهای شرعی سوءاستفاده نکند.
من نمیدانم آقای صبغتالله مجددی با کدام مبنا استخاره کرده است و با کدام مبنا راه خود را انتخاب کرده است؟ هرچند استخارهها و تصامیم گذشته مجددی صاحب نیز نمایانگر بیارادهگیاش میباشند، استخارهیی که برای آقای کرزی کرد، بعد در لویهجرگه در مقابل تصمیم کرزی ایستاد، هجرتش به کشورهای غربی ـ بودوباش خانوادهاش در غرب ـ، نشان میدهند که آقای صبغتالله مجددی به کهولتِ سن رسیده و هرکه هر طوری که میخواهد از او استفادۀ ابزاری و سیاسی میکند.
شاید آقای صبغتالله مجددی میداند که سوءاستفاده از ارزشهای دینی چه عقوبتی دارد. چون وعدۀ پیامبر و وعدۀ پروردگار حق است و هیچوقتی سراغ کتمانکنندهگانِ حقایق را رها نمیکند. سوءاستفاده از دین و ارزشهای دینی، فکر میکنم بدترین کاریست که امروزه سیاسیون آنرا بهکار میبرند؛ سیاسیونی که به تواناییها و پایگاه مردمی خود شک دارند و میخواهند از طریق احساساتِ پاکِ مردم افغانستان، بر سرنوشت سیاسی حاکم شوند. هرچند این امیدواری وجود دارد که مردم افغانستان دیگر فریبِ هیچیک از این دلقکان را نخورده و راهشان را از قبل تعیین کردهاند. راه مردم افغانستان؛ راه جهاد، راه آزادی، راه رفاه، راه انکشاف، راه ترقی، راه برادری، راه همگرایی و… است. هیچیک از این روشهای میانتهی نخواهد توانست ارادۀ طفلی را تغییر بدهد، چه رسد به اینکه این دروغهای سازمانیافته ارادۀ مردم افغانستان را تغییر بدهد.
Comments are closed.