انکارِ آرای سری و تجلیِ خشم‌آلودِ آرای علنی

گزارشگر:حلیمه حسینی/ 26 جوزا 1393 - ۲۵ جوزا ۱۳۹۳

مردم افغانستان اولین‌بار در تاریخ خود، رقابتی سخت و نفس‌گیر را برای انتخابِ شخص اولِ ادارۀ کشور تجربه کردند؛ رقابتی که برای نخستین‌بار وارد دومین‌مرحله شد و شهروندانِ ما برای تکمیل این روند، برای ‌بارِ دوم به پای صندوق‌های رأی رفتند و حماسه‌یی بزرگ آفریدند.
حماسه بودن این حرکتِ مردم شاید بیشتر از این‌که خواست و ارادۀ مردم برای تعیین سرنوشتِ خودشان را نشان دهدmnandegar-3 و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت را در کشور به تصویر بکشد؛ از این بُعد تاریخ‌ساز بوده که در فاصله‌یی کم و با وجود افزایش تهدیدهای امنیتی، مردم افغانستان برای دومین‌بار حاضر شدند با پذیرشِ همۀ خطرات وارد صحنۀ سیاسی شوند و به دنیا نشان دهند که آن‌ها به آن درجه از رشد سیاسی رسیده‌اند که دیگر حاضر نباشند به هیچ قیمتی به تماشاگرانی محض و منفعل در عرصۀ تعیینِ سرنوشتِ سیاسی‌شان تبدیل شوند.
با این‌که عمل‌کردهای کمیسیون‌های انتخاباتی به‌خوبی نشان داده بود که یک انگیزه و ارادۀ قوی برای مهندسیِ انتخابات به نفع نامزدِ مشخصی در بطنِ این تشکیلات جریان دارد و این خود می‌توانست به عنوان عاملی قوی و تعیین‌کننده، حضور مردم را نه تنها کم‌رنگ که بی‌رنگ سازد؛ اما مردمِ ما به دنیا نشان دادند که فضای سیاسیِ کشور با تحولی عمیق مواجه شده است و همه می‌خواهند به‌نوعی تعیین‌کننده باشند و نگذارند که دیگران در این میان رهبری جریان را به عهده بگیرند.
انتخابات برگزار شد و مردم به دشمنان دموکراسیِ افغانستان نشان دادند که نخواهند گذاشت این کشور به عقب برگردد و انگشتانی که برای زخم زدن به یک‌دیگر و برای تثبیتِ خود با خشونت فعال بودند، این‌بار در عرصۀ یک رقابت سالم و مدنی و سیاسی، خواستند حکومتی قوی و مردمی را تشکیل داده و به روی کار آورند.
طالبان هم بی‌کار نبودند و تمام تلاشِ خود را چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن به خرج دادند تا بتوانند این روندِ تاریخ‌ساز را مختل کنند؛ اما نیروهای امنیتی کشور با دستی بالاتر، هم این حمله‌ها را خنثا کردند و هم با پی‌گیری جدی، توانستند گوشه‌یی از تلاش‌ها برای تقلب و مهندسیِ انتخابات را برملا سازند. مواردی از عمل‌کردهای تروریستی‌یی که افشا شد و هم‌چنین به دستگیری کسانی که تلاش برای تقلب و مهندسی انتخابات داشتند انجامید، نشان داد که بخش بزرگی از نیروهای امنیتیِ ما خالصانه تلاش کرده‌اند تا این روند هرچه مسالمت‌آمیزتر و کم‌آسیب‌تر برگزار شود. اکنون پرسشِ اساسی این است که حالا که مردم برای دومین‌بار با تمام تهدیدها و مشکلاتی که وجود داشت، در صحنۀ سیاسی حاضر شدند و به دنیا ثابت کردند که آن‌ها مردمی هستند خواهانِ دموکراسی و رقم زدن سرنوشتِ خویش به دستان خویشتنِ خویش؛ با عاملانِ این خیانت‌ها چه باید کرد؛ کسانی که تصمیم گرفته بودند صندوق‌ها را به نفع نامزدی مشخص پُر کنند و یا این‌که دست به انتقال غیرقانونیِ برگه‌های رأی به این‌سو و آن‌سوی کشور زده بودند؟
بیش از یک ماه فرصت است تا به شکایت‌ها رسیده‌گی شود. این فرصت همان‌طور که می‌تواند برای رسیده‌گی به شکایات انتخاباتی صرف شود، به همان پیمانه، فرصت و فضای مناسب را برای مهندسیِ انتخابات و برگرداندنِ نتیجه به نفع نامزدِ از پیش تعیین‌شده می‌تواند ایجاد کند. این‌بار باید ارزش و دقتِ بیشتری برای مستندسازی توسط شاهدین و ناظرینِ داخلی و بین‌المللی قایل شد، به‌خصوص سه برگه‌یی که حکایت از آمار ابتدایی شمارش آرا در مراکز مختلف دارند، باید به‌دقت حفاظت شوند و به عنوان مستندی در مراحل بعدی مورد استناد قرار بگیرند. باید به شکایت‌هایی که درج شده، دقیقاً رسیدگی صورت بگیرد و حلقه‌هایی که تلاش برای تقلب داشتند و فقط بخشی از آن‌ها در سایۀ تلاشِ آن دسته از نیروهای امنیتی‌یی برملا شد که صادقانه کوشیدند تا انتخاباتی عاری از تقلب و دسیسه داشته باشیم‌ـ باید مورد پیگرد جدی و قانونی قرار بگیرند و به مردم لحظه به لحظه و با شفافیت گزارش‌دهی شود که رسیده‌گی به پروندۀ آن‌ها به کجا رسیده است و آن‌ها به نفع چه کسی و با حمایتِ چه کسانی یک‌چنین برنامه‌های ضد ملی را روی دست گرفته بودند.‌
بدون شک در دور اولِ انتخابات به اثبات رسید که کارمندان کمیسیون مستقل انتخابات، می‌توانند با دستی بازتر خود جزوِ حلقه‌های تقلب و تلاش برای مهندسی انتخابات باشند. این‌بار چه‌گونه می‌توان تضمین کرد که یک بارِ دیگر این تلاشِ سیستماتیک و همه‌گیر نخواهد توانست نتیجه را خلافِ خواست مردم و به صورت سفارشی تعیین کند؟ رسانه‌ها، مردم و همۀ جریان‌هایی که در انتخابات آن‌هم از نوع سالم و شفافش ذی‌نفع هستند، لازم است تا با همکاری هم، ارزیابی دقیق‌تر و فشاری بیشتر بر روی کمیسیون مستقل انتخابات داشته باشند تا این نهاد نتواند به‌راحتی و دستی باز در نتایج دست‌کاری کرده و یا آن‌ها را به‌نوعی مهندسی کند.
طالبان تلاشِ خود را داشتند، نیروهای ضد دموکراسی در داخل هم تمام تلاش خود را به خرج دادند، اما آن‌چه برای دنیا و برای مردمِ ما مهم بود، حضور گسترده و خیره‌کنندۀ مردم در پای صندوق‌های رأی بود. این‌بار هم باید دید که در فاصلۀ تقریباً چهل‌روزه‌یی که تا اعلام نتیجۀ نهایی باقی مانده است، چه تردستی‌ها و چه بازی‌های غریبی به راه خواهد افتاد که نتیجۀ سفارشی ـ نه مردمی ـ از دل صندوق‌های رأی به‌در آید.
اما رفتن انتخابات به دورِ دوم و برگزاری آن و میزان اشتراکِ مردم به‌خوبی به اثبات رساند که افغانستانی‌ها حاضرند تا جایی که چهارچوب و گسترۀ قانون به آن‌ها اجازه و صلاحیتِ حضور و دفاع از حقوق‌شان را بدهد، در پروسه‌های ملی شرکت کنند و از جان مایه بگذارند. یک‌چنین مردمی، شایستۀ حکومت و دولت‌داریِ بهتر و سالم‌تر و مردمی‌تر از آنی هستند که دیگران بخواهند با تقلب و مهندسی انتخابات، انتصاب را بر انتخاب‌شان تحمیل کنـند. اگر گستره و دامنۀ تقلب بیرون از حدِ تحمل شود و نتیجه همان که مردم خواسته بودند نشود، رای‌های سریِ مردم به‌سرعت می‌تواند به فریاد‌های خشماگین و تجمعاتِ اعتراض‌آمیز بدل شود.
هرچند هیچ‌کس خواهانِ بازگشت به فصل خانه‌جنگی و بی‌ثباتی نیست؛ اما همۀ کسانی که امروز به‌نوعی وسوسۀ مهندسی انتخابات را در سر می‌پرورانند، باید هوشیار باشند که نباید با صبر و حوصلۀ مردم بیش از این بازی کرد و رأی و ارادۀ آن‌ها را به بازی گرفت و با سرنوشتِ آن‌ها معامله کرد که در این صورت همه مجبور به پرداختِ هزینه‌یی گزاف خواهند شد و بدون شک هیچ پاسبان و محافظی امین‌تر و دل‌سوزتر از خود مردم نسبت به آرایی که در بدل به مخاطره انداختنِ جان‌شان به صندوق ها ریخته‌اند، نخواهد بود. اگر خیانتی به این امانت صورت بگیرد؛ آرایی که به‌آرامی و به‌صورتِ سری به صندوق‌ها ریخته شده بود، می‌تواند تجلیِ پُرهیاهویی خارج از مکانیزمِ انتخابات پیدا کند و مردم ناچار خواهند شد برای تثبیتِ آرای خود این‌بار فریاد را به جای رنگ کردنِ انگشت تجربه کنندـ که بدون شک این وضع به نفع هیچ‌کس نیست!

 

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.