رشد معارف؛ وام‌دارِ بیداریِ مردمِ افغانستان!

گزارشگر:حلیمه حسینی - ۰۵ حمل ۱۳۹۲

زنگ آغاز سال تحصیلیِ جدید در حالی زده شد که آقای کرزی از طالبان دعوت کرد که از این‌پس مکاتب را به آتش نکشند، و کمی آن طرف‌تر در ولایت هلمند نیز در نخستین روز سال ۱۳۹۲، پنج تن از کودکانِ این سرزمین در حال آموزش انتحار و انفجار، جان باختنند و تعدادی هم زخمی شدند.
طالبان تا چه حد توانسته‌اند آزادانه عمل کنند که در مدارسی در داخل جغرافیای افغانستان، کودکان را که باید سراسر معصومیت باشند و برای تحصیل دانش و رقم زدن فردایی بهتر کار کنند، با کشتن و کشته شدن آشنا می‌سازند!
باید از جناب آقای کرزی که آتش زدنِ مکاتب را دشمنی با انسانیت می‌خواند، پرسید که آیا برادر خواندنِ کسانی که این جنایت را انجام می‌دهند نیز دشمنی با انسانیت نیست؟ و دشمنی با صلح و ثبات و امنیت نخواهد بود؟!
در حالی گزارش‌ها به دنبال آغاز سال تحصیلی جدید، حکایت از رشد و پیشرفتِ معارف و سواد و آموزش در کشور دارد که دیده می‌شود بیشتر رشد در ساحۀ معارف در افغانستان، کمی بوده است تا کیفی. وضعیت دانشگاه‌های دولتی و خصوصی و حتا مکاتب ما، کاملاً گواه عدم ریشه‌یی و مبنایی کار شدن در این مراکز است. اما این‌که از لحاظ کمی، رشد قابل توجهی در معارف، مکاتب، دانشگاه‌ها و دیگر موسسات تحصیلات عالی و نیمه‌عالی به چشم می‌خورد، کمتر می‌توان آن را دستاوردی برای وزارت معارف و یا دولت و یا هر نهاد دیگری به حساب آورد. زیرا با ختم دوران طالبان و حاکم شدن فضای آزادی و امنیت نسبی، خود مردم تلاش کردند و انگیزه و اراده به خرج دادند و اولاد خود را روانۀ مکتب و دانشگاه‌ها ساختند. امروز هر زمستان و تابستان شاهدیم که خیل عظیمی از متعلمان از سراسر مناطق محرومِ کشور که حتا سرپناهی برای درس خواندن نداشته‌اند و زیر خیمه‌ها، در آفتاب سوزان و سرمای زمستان، به کسب علم و دانش مشغول بوده‌اند، راهی شهرهای بزرگ‌تر و امن‌تری چون هرات و کابل و مزار می‌شوند تا از لذتِ بودن در فضای علمی و فرهنگی این شهرها بهره ببرند.
کیفیتِ کم و سطح پایینِ آموزش و حتا عدم معیاری بودن و بیشتر جنبۀ تجاری داشتنِ بیشتر مراکز تحصیلی، آدم را به یاد دلالان و تاجرانی می‌اندازد که فقط در پی کسب سود خویش‌اند و بس! اما افزایش کمی متعلمان و محصلان ما، نشان‌دهندۀ یک انقلاب درونی و تغییر نگاه صدوهشتاد درجه‌یی در میان مردم است و این‌که همه امروز دریافته‌اند که بسیاری از مشکلات و ناهنجاری‌هایی که با آن دست به گریبان‌اند و به گفته و اعترافِ خود جناب آقای کرزی، سال‌ها ما را از کاروان ترقی بشر عقب انداخته است، ریشه در جهل و بی‌سوادی دارد. مردم دردکشیدۀ ما، سنگر علم و دانش و سلاحِ قلم را برای نجات خویش و تغییر سرنوشت‌شان برگزیده‌اند، ولی دریغ که دست‌های زیادی در تلاش‌اند که قلم را از دست کودکانِ ما گرفته و سلاح مرگ‌بارِ خویش را جانشینِ آن سازند، مدرسه و مکتب را بسته و کشت مواد مخدر و قاچاقِ آن را شغلی پردرآمدتر جلوه دهند، دانشگاه‌های ما را مکانی برای دامن زدن به تعصبات قومی و قبیله‌یی و زبانی بسازند و آتش مذهب را داغ‌تر از آن کنند که بتوان نانی در آن پخت. آری، همیشه کسانی وجود دارند که از آگاهی و دانشِ این مردم در هراس‌اند و شهروندانی غافل، جاهل، متعصب و دگم‌اندیش را برای ادامۀ سلطنت و حیات و قدرتِ خود مناسب‌تر می‌دانند.
درست در یک چنین فضایی، تلاش برای مصادره کردنِ این حرکتِ مردمی و امتیازِ این درجه از شعور و آگاهی ملی، از سوی هر کسی که صورت بگیرد، کاری مضحک و نافرجام است؛ زیرا همه شاهدند امروز مردم خود حاضرند گرسنه‌گی، برهنه‌گی و بی‌خانمان بودن و سخت کار کردن را تحمل کنند، اما اولاد خود را به مکتب روان کنند. امروز در بخش دولتی، هم‌چنان مشکلات عدیده و درناکِ نبود مکاتب و امکانات در ولایات و قصبات را شاهد هستیم و کسی نیست که به آن‌ها رسیده‌گی کند و در بخش خصوصی هم اگر رشد نسبی‌یی را شاهدیم، بازهم کار چندانی صورت نگرفته؛ زیرا تجارت از هر نوعش که باشد، علاقه‌‎مندانِ خود را خواهد یافت و برای کسب پول و ثروت اگر لازم باشد، تجارت علمی و فرهنگی را هم به‌راه خواهند انداخت. یعنی امروز هیچ‌کس به اندازۀ ملت افغانستان، برای رشد جمعیتِ دانش‌آموزان و دانشگاهیان ما، شایستۀ تقدیر نیستند که حاضر شده‌اند هر سختی و هر مشکلی را به جان بخرند اما نگذارند نسل بعدی این سرزمین، به درد تعصب و بی‌سوادی و جهل مبتلا باشند.
خوب است در سال ۹۲، دولت‌مردانِ ما برای تحقق شعار امسال: «معارف برای انکشاف متوازن و صلح پایدار»، کار جدی و دل‌سوزانه‌تر انجام دهند و خبر از چادرنشینان و اطفالی که در آرزوی داشتنِ مکتب و درس و معلم می‌سوزند، بگیرند و به این آرزوی آن‌ها جامۀ عمل بپوشانند؛ تا اگر عمری بود و از انفجار و انتحارهای سال ۹۲ جان به سلامت بردند، با وجدانی راحت‌تر بدون شرمنده‌گی، در پیشگاه ملت و اولاد این وطن، زنگ آغازِ سال تحصیلی ۹۳ را به صدا درآورند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.