گزارشگر:منو چهر/ 29 سرطان 1393 - ۲۸ سرطان ۱۳۹۳
روزها پیهم با سکوت و آرامش میگذرند؛ روزهایی که دیگر کمتر کسی انتظار نتایجِ انتخابات را میکشد و همه یک بارِ دیگر مطمین شدهاند که رایشان، برای سردمدارانِ سیاست و حکومت، پشیزی ارزش نداشته و آنان بیهوده خطر به جان خریدند و به قیمت بریده شدنِ انگشتشان رای دادند. چون در فرجام امر، سرنوشتِ حق و ناحق مدغم شد، صادق و کاذب برابر شدند و رای شفاف و ناشفاف یکی انگاشته شد.
اکنون کار به جایی رسیده که همه مجاب شدهاند به گزارههایی چون: آرای شفاف از غیرشفاف جدا میشود، بازنده رییس اجرایی نظامِ آینده خواهد بود و قانون اساسی طی دو سالِ دیگر تغییر خواهد کرد و در آن نظام صدارتی جاگزین نظام ریاستی خواهد شد.
اما پیشبینیها و گمانهزنیها بر بنیاد تجارب و شرایطی که جاریست، حکایتِ دیگری دارد:
ـ اینکه رای شفاف از ناشفاف با میکانیسم مبهم کنونی، با کمیسیونهایی که خودشان بحرانآفرین بودند و تقلب را رقم زدند و با حکومتی که در نهایت خودش سهامدار بحرانِ تقلب در انتخابات بود، جدا نخواهد شد.
ـ اینکه تعامل بر بنیاد یک معاملۀ سیاسی شکل گرفته و نقش انتخابات در آن کاملاً از میان رفته. کنار آمدنِ دو تیم رقیبِ انتخاباتی فقط بر اساسِ پادرمیانی ایالات متحده بوده و انتخابات صرفاً یک نقشِ فرمالیته را داشته و جداسازی آرای پاک از ناپاک هم بیش از یک ادعا چیزی نیست.
ـ اینکه تیم تقلبکار به جای محاکمه و پاسخگویی، فعلاً در قدرت سهیم است و هیچ کس به دنبال چرایی بحرانی که از سوی تیمِ تقلبکار به همکاری حکومت و کمیسیونها خلق شد، نیست.
ـ اینکه جایگاه قانونی ریاست اجرایی روشن نیست و نیز هیچ تضمینی مبنی بر تغییر نظام در آینده وجود ندارد؛ زیرا تیمی که در یک پروسۀ دموکراتیک و شفاف تقلب میکند، هیچ اعتباری ندارد که فردا به وعدۀ تغییر نظام پابند باشد.
تمامِ اینها دلایلیست که نشان میدهد توطیۀ کلانی در این کشور جاریست و بنابراین، آنانی که از مردم به قیمت جان و انگشتشان رای گرفته اند، بیش از تیم متقلب و ریاکار مسوول اند.
آنانی که از مردم رای گرفته اند، باید بدانند که یکجا شدن در پروژهیی که نتیجۀ یک تقلبِ کلان و گسترده در انتخابات است، تنها به دلیل بحرانی نشدنِ کشور صورت گرفته است. این پروژه با آنکه سخت سیاسی و غیر مردمی است، اما سود مردم بیش از همه چیز در آن مطرح میباشد. سود مردم این است که اگر رای آنها به دلیلِ تقلب گستردۀ حکومتی منفعل شد و به پشیزی بها داده نشد، دستِ کم ارزشِ آن طی این پروژه اعاده گردد. اما سوگمندانه که بعید به نظر میرسد. زیرا مثلث تقلبکار ارگ، کمیسیونها و تیم تحول و تداوم کاری کردند کارستان، که در نهایت مشروعیت حکومتِ آینده زیر سوال رفته است. بیگمان که آنان رای پاک را از ناپاک جدا نمیکنند و تغییر نظام را نیز نمیخواهند. اکنون اگر تیم اصلاحات و همگرایی زرنگی به خرج ندهد، ضربۀ بزرگی به اعتماد مردم وارد خواهد آمد. چنانکه از همین حالا گفته میشود که تغییر نظامی در کار نخواهد بود و تنها یک پست اضافی به میان میآید که در هیچ قانون و نظامی وجود ندارد؛ پست اجرایی صدر اعظمی. این نام از همین اکنون به دالِ بیمدلول شباهت دارد که کسی مثالش را در هیچ نظامی از نظامهای سیاسیِ دنیا سراغ ندارد. بیتردید این پست، یک پستِ بیمایه و بیپشتوانه است که تنها برای اغفالِ تیم اصلاحات و همگرایی طراحی شده است.
خوشباوریِ تیم اصلاحات و همگرایی در آن است که این تیم با وعده گرفتن از مثلث تقلب و ایالات متحده، مبنی بر تغییر نظام ریاستی به پارلمانی، گویا یک کارِ بنیادین و ارزشمند کرده که راه را در منازعات قدرت، در سالهای آینده همواره میسازد و این کار به ریسکش – که همانا گذشتن از رای پاک مردم باشد – میارزد. اما سوگمندانه باید گفت که این تصور، سرابی بیش نیست که به واسطۀ آن، مثلث تقلب به همکاری ایالات متحده، خشمِ مردم را فرو نشانده است.
اگر هوشیاری به خرج داده نشود، در این بازی، بازندۀ آخر مردم خواهند بود. و در صورتی که تیم اصلاحات و همگرایی ـ تیمی که با هزار وعده و وعید و امیدواری، مردم را به پای صندوقهای رای کشانده است و تیمی که دست کم اعضای اصلی آن یک بارِ دیگر در گذشته چنین زهر تلخی را نوشیده بودند و پنج سال آزگار مورد انتقاد مردم بودند ـ از رای شفافِ مردم دفاع نکند؛ مسوول همهچیز دانسته خواهد شد.
تا کنون دموکراسی و انتخابات از میدان بهدر رفته؛ به این معنا که این روند بهطور کامل در افغانستان مضحکه شده و در نهایت، تلقین گردیده که انتخابات و دموکراسی، در کشوری که سیاستهایش بر مبنای منفعتهای گروهی و قومی محاسبه میشود، دیگر کارایی ندارد. اما سردمداران تیم اصلاحات و همگرایی، در این میانه نباید بگذارند که مردم نیز مضحکه شوند. نگذارند که به مردم یک بارِ دیگر تلقین گردد که این تیم حتا توانِ دفاع از حق مسلمِ آنان را ندارد. اصلاحات و همگرایی اگر به همین خوشباوری پیش برود و فریب چربزبانیِ حریف را بخورد و از محکمکاری کار نگیرد، به یقین که سرنوشتِ ناگواری در انتظارش خواهد بود.
Comments are closed.