احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:27 اسد 1393 - ۲۶ اسد ۱۳۹۳
جدیدترین فلمِ وودی الن سینماگرِ معروف و پیر شدۀ (۷۹ ساله) امریکایی که «جادو در نور ماه» نام دارد و اکران آن بهتازهگی در امریکای شمالی شروع شده و از ۱۰ شهریور در اروپای غربی، آسیای شرقی و امریکای جنوبی هم به نمایش درمیآید، مثل سایر کارهای بسیار پُرشمارِ کارگردانی که از سال ۱۹۷۴ به اینسو هر سال یک فلم و گاهی هم در یک سال دو فلم ساخته، نظرهای موافق و مخالفِ فراوانی را برانگیخته است.
در قیاس با بیش از ۴۰ فلم قبلی آلن، این کمدی باز به تلخی گراییده و خالق کمدی ـ درامهای گاه موفق و گاه ناموفقِ چهار دهۀ اخیر، Magic in the Moon Light هم موضوعی متفاوت و کمی تا قسمتی ماورایی دارد و هم او مثل زمانهای وسیعی طی ۱۵ سال اخیر از نیویارک و منهتنِ محبوبش دوری گزیده و یک بار دیگر فلمی را در اروپا ساخته است و نه در امریکایی که محل وقوع اتفاقاتِ حدود ۹۰ درصد فلمهایش بوده است.
الن بعد از فراز و نشیبهای فراوانِ فلمهایش طی دو دهۀ ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ در چهار پنج سال اخیر دو سه فلم قابل اعتنا ساخته که آن را بازگشت به ایام اوجش توصیف کرده اند، اما این یک عادت در ارتباط با کارهای اوست که در عین تحسین شدن توسط عدهیی، برخی دیگر آن را میکوبند و نمیتوان فهمید چرا ایدهها و نظرات دربارۀ فلمهای او این قدر متفاوت است. در این بین، دو نکته قطعی مینماید. یکی این که در میان تعدد موضوعات مشابه در کارهای آلن و رویدادها و قصههای شبیه که فقط نام و چهره کاراکترها و زمانی هم شهر محل وقوع اتفاقات فرق می کرده، اکثر فلمهای آلن طی این مدت شرح دغدغههای صوری طبقۀ مرفهی بوده که عوام و طبقۀ متوسط برای برقراری ارتباط با آن مشکل دارند و دوم اینکه تبدیل شدن وی از کمدیساز صرف اواخر دهۀ ۱۹۶۰ و اوایل دهۀ ۱۹۷۰ به کمدی ـ درامسازی که انیگمار برگمان وار قصد کنکاش در روحیات بشری را دارد، خیلیها را پس زده و نه او را تبدیل به آن سینماگر بزرگ از دست رفتۀ سویدنی کرده و نه چیز زیادی از کمدیساز صرفی باقی گذاشته که در زمان ساخت کمدیهای عامهپسندی مثل «موزها»، «پولها را بردار و فرار کن» و «عشق و جنگ» و یا در ابتدای روال تغییر ماهیت دادنش با کارهایی تقریباً شاهکارآسا همچون «آلن هال» و «منهتن» بسیار موفقتر از امروز بود و اصرار او بر نشان دادن روابط آدمهای عصبی بیهدف و ثروتمندان فاقد هویتِ مشخص، او را به آدمی تبدیل نکرده بود که خیلیها می گویند ۳۰ سال است ابتدا برای خودش فلم میسازد و نه برای مردم.
عدول از روندی مبهم
با این اوصاف باید تأکید کرد که فلمهایی چون «مچ پوینت»، «نیمهشب در پاریس» و «یاسمین غمگین» در سالهای ۲۰۰۵، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ نوعی عدول موفق از روند مبهمنمایی خصوصیسازی کارهای آلن بوده اند و از این منظر قابل اعتنا هستند. «مچ پوینت» در فستیوال معتبر کن فرانسه همان قدر تحسین را بر انگیخت که مخالفت و صدای سوتِ ناراضیان را و «نیمه شب در پاریس» با بیشتر ساختن تعداد موافقان سومین اسکار عمر پُربار اما بحثبرانگیز الن را در شاخۀ برترین سناریوی اورژینال نصیبِ وی کرد و «یاسمین غمگین» که قصه ظاهراً رنجهای زنی متارکه کرده از همسرش و پناه برده به خواهرش در شهر سن فرانسیسکو امریکا است، به لطف بازی حرفهیی و پختۀ کیت بلنشت، اسکار برترین بازیگر زن سال را نصیب این هنرمند با کلاسِ استرالیایی کرد.
از دوران جلوهگری کارهایی چون «برادوی دانی زر»، «زلیگ»، «رز ارغوانی قاهره» و «هانا و خواهرانش» در میانۀ دهۀ ۱۹۸۰ و همچنین تک فروغهای «جنایات و تخلفها»، «گلولههایی بر فراز برادوی»، «دزدان خرده پا» «همه میگویند دوستت داریم» طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۹۶ و حتا «Curse of the Jade Scorpion» که در سالهای ابتدایی دهۀ ۲۰۰۰ پخش شد، مدت زیادی می گذرد و مردم معمولی دیگر توجهی به کارهای هر سالۀ آلن که پایههای آن همیشه یکی است ندارند و بینندهگان فلمهای او که با بودجهیی اندک ساخته می شوند و درآمد کمی هم دارند، کمشمارند و شاید به همین خاطر باشد که آلن در کار جدیدش به سوی سوژۀ تازهیی رفته که از سحر و جادو نشأت میگیرد و وهم را بر صحنهیی حاکم میکند که الن عادت داشته همیشه آن را سرشار از کنکاش پیرامون دغدغههای ملموس انسانهایی شبیه خودش و روشنفکران ملامتبار کند.
سفری به دهۀ ۱۹۲۰
در قصۀ جدید وودی الن که به کلی با فلم سالِ ۲۰۱۲ او یعنی «از رم با عشق» هم فرق دارد و از بدترین فلم او هم که شاید «Scoop» محصول ۲۰۰۶ باشد، بسیار دور و بهتر و ایمنتر نشان میدهد، ما به اروپا در اواخر دهۀ ۱۹۲۰ سفر می کنیم و این کمکی قابل ملاحظه به آلن است؛ زیرا او این بار مجبور نبوده دیالوگی را برای جوانترها و میانسالان در فلمش جور کند که با گویشهای عجیب و غریب امروز که ادغامی از کلمات مختلفِ ناهمسو و ملغمهیی تأسفبار هستند، برابری کند و از همان جنس باشد. در مرکز داستانِ ما یک شعبدهباز و جادوگر صحنه به نام استنلی که در سالنها و مجامع مختلف به اجرای برنامه می پردازد، با بازی کالین فرت ایرلندی برندۀ جایزۀ اسکار سال ۲۰۱۰ قرار دارد. یک دوست قدیمی از وی می خواهد سفری به جنوب فرانسه داشته باشد و آنجا خانوادهیی را از طلسم زن جوانی به نام سونیا که ادعا می کند با ارواح و امور ماوراءالطبیعه در ارتباط و صیاد اشباح است، رهایی بخشد و بهخصوص پسر کوچکِ خانواده را که میراثدار فامیل و بزرگ بعدی خاندان است، از دست و شرِ این زن نجات بدهد. استنلی به محض رسیدن به آنجا مأموریت دشوارش را شروع میکند، اما از اولین برخوردهایش با سونیا مشخص می شود که استحکام روحی و قدرتِ برخورد خود را از دست داده و در این تقابلِ نمادین کم آورده و حریفِ این زنِ غیرعادی که مدعی ارتباط داشتن با دنیای مردهگان است، نمیشود. تحقیقات وسیع استنلی به قصد یافتن ریا و کلک در کارها و برنامههای سونیا نیز بیحاصل می ماند و اعتراف می کند که این زن واقعاً آنچه را که در ارتباط با ارواح می گوید، انجام می دهد. آیا این همان استنلی است که پیش از رویارویی با سونیا به وضوح از متقلب بودنِ وی گفته و تأکید کرده بود که این زن با انواع کلکها از ساده اندیشی مراجعانِ خود سوء استفاده و آنها را سرکیسه میکند. استنلی تا آنجا پیش میرود که حتا از خدا به خاطر روشن ساختنِ دل و عقلش در این زمینه و از طریق این آزمون تشکر میکند و بدیهی است که بینندهها بلافاصله از خود بپرسند آیا این عرضِ ارادت و قبول و تحسینِ هر چه را که پیشتر رد میکرد، نشانۀ نظر مثبتی نیست که او به این زن غیر عادی پیدا کرده است؟
یک طرز تلقی غلط
حقیقتِ امر هر چه باشد و هر بلای تازهیی بر سر استنلی آمده باشد و به ایجاد و یا عدم خلقِ هر تحولِ روحی در این مرد معتقد باشیم، رسیدن برخی تماشاگران و اهالی فلم و سینما به این باور که حتماً تحولهایی از این دست در خود الن هم به وجود آمده و او در مرز ۸۰ سالگی و در فاصلۀ نه چندان زیادی تا مرگ به معنویات روی آورده، باور غلطی است؛ زیرا نمونۀ این تغییر نگرشهای فرهنگی و متحول و اندیشمند شدن در برخی فلمهای قبلیِ این هنرمند ریزنقش هم بارها مشاهده شده ولی از حد همان قصه و فلم فراتر نرفته بود.
از قضا ضعفها در قصه و در مسیر رویدادهای «جادو در نور ماه» (یا «جادو زیر نور ماه») از زمانی حادث میشود که تغییر فوق در کاراکتر استنلی به وجود میآید و از آن پس حتا تک عبارات طعنهدار و ضربه زنندۀ آلن از دهان برخی کاراکترهای قصۀ او نیز فلم را از افتادن در ورطۀ ملال نجات نمیدهد. کسی نمیگوید Magic in the Moon Light فلم بدی است و هنرپیشههای مکمل مثل ایلین اتکینز در رُل عمۀ فکورِ استنلی و همیش لینک لیتر در نقش نامزد سونیا هم بازیهای موفقی دارند اما از یک نقطۀ مشخص جادوی جاری در این فلم بیثبات شده و رو به محو شدن می رود و مثل نور ماهی که دیر یا زود باید جایش را به نور بسیار قویتر خورشید بدهد، از صحنه خارج و حذف میشود و آلن میماند و یک رویای دیگر سوق یافته به سوی کابوس و یک تحول ناتمامِ ماندۀ دیگر.
مشخصات کوتاه فلم
عنوان: «جادو در نور ماه»
ژانر: کمدی ـ درام ـ رمانس
سناریست و کارگردان: وودی الن
مدیر فلمبرداری: داریوش فنجی
طول مدت: ۹۷ دقیقه
بازیگران: اما استون، کالین فرت، مارسیا گی هارون، همیش لینک لیتر، جلی ویور، سایمون مک برنی و ایلین اتیکینز.
منبع: Film Comment
بانی فلم / مد و مه / مرداد ۱۳۹۳
Comments are closed.