احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:پایندهمحمـد رهیاب/ 11 سنبله 1393 - ۱۰ سنبله ۱۳۹۳
۱ـ تعداد رأی دهندهگان در دور دوم انتخابات، نسبت به دور اول بیشتر است یا کمتر؟ اگر بیشتر است به کدام دلیل؟
۲ـ چهگونه ممکن است که سه ولایتِ هلمند، زابل و ارزگان با داشتنِ ۱۳۶۵۰۰۰ نفر جمعیت ۱۳۶۷۱۱ رأی، و سه ولایتِ پکتیا، پکتیکا و خوست با داشتن ۱۳۵۲۶۰۰ نفر جمعیت، ۱۱۳۹۱۲۷ رأی داشته باشند.
۳ـ آیا امکان دارد که ۳۰ درصد مردمِ ولایاتِ امن مانند بلخ، هرات و بامیان، و بیش از ۱۰۰ درصد مردمِ ولایات ناامن مانند پکتیا، پکتیکا و خوست در انتخابات شرکت کرده باشند؟
۴ـ آیا تقلب سازمانیافته توسط کمیسیون انتخابات که صندوقها را ماهرانه از آرای جعلیِ شبیه به اصلی پُر کرده است، با خطا یا اشتباهِ یکعده مردمِ بیسوادِ اطرافی که ورقِ رأیدهی را خوب نشانی نکردهاند، قابل مقایسه است؟
۵ـ انتخابات ۲۴ جوزا، دور دوم بود یا دور اول؟ اگر دور دوم بود، پس ۴۰۰۰ مرکز جدید رأیدهی برای چه ایجاد شد؟
۶ـ در پروسۀ ابطال آرا، آرای اضافی و جعلی از کدام نامزد باید کم شود؟
پاسخ واقعی پرسشهای فوق از این قرار است:
۱ـ تعداد رأیدهندهگان در دور دوم نسبت به دور اول، به مراتب کمتر بود. زیرا در دور اول ضمنِ اینکه مردم خوشبین و امیدوار بودند، وجود هشت نامزد ریاستجمهوری همراه با۴۰۰۰ نامزد شورای ولایتی، مردم را به شرکت در انتخابات تشویق نموده و حضور رأیدهندهگان را در پای صندوقهای رأی، تسهیل میکردند. اما در دور دوم ضمن آنکه مردم بهدلیلِ بینتیجه ماندن زحماتشان در ۱۶ حمل، انگیزۀ قبلی را از دست داده بودند، مشوقین مردم در انتخابات، از ۴۰۰۰ به ۲ نفر تقلیل یافته بود. از همینرو اکثریتِ ناظرین ملی و بینالمللی با تأکید گفتند که میزان مشارکت مردم در انتخابات دور دوم، نسبت به دور اول کمتر بوده است. بنابراین میتوان گفت: آرای واقعی مردم در دور دوم، با توجه به اینکه در دور اول ۶۶۰۰۰۰۰ رأی تثبیت شده بود، بیش از شش میلیون رأی بوده نمیتواند.
۲ـ نظر به تفاوت درصدی آرا و همسانی وضعیت امنیتیِ و لایات هلمند، ارزگان، زابل، پکتیا، پکتیکا و خوست، هر عقل سلیمی میتواند بهآسانی دریابد که به آرای سه ولایت اولالذکر دستاندازی صورت نگرفته، ولی آرای مردم در سه ولایت اخیرالذکر، به گونۀ قطرههای آبِ پاک در مرداب، با اوراق جعلی مخلوط گردیده که به هیچصورت قابل تفکیک نیستند.
آیا در مناطق ناامنی که همیشه تحت تهدید طالبان قرار دارند، امکان دارد که بیش از صد در صد مردم رأی داده باشند؟… نه خیر، چنین چیزی ناممکن است. مسلماً سطح مشارکت مردم در ولایات امن و ناامن از هم متفاوت بوده و نظر به نتایج اعلان شده از سوی کمیسیون انتخابات، میزان مشارکت مردم در ولایاتِ ناامن هشت درصد و در ولایات امن سی درصد بوده است. با این حساب، اگر هشت درصد آرای ولایات هلمند، ارزگان و زابل معیار قرار داده شود و آرای واقعی مردم ولایات پکتیا، پکتیکا و خوست از اوراق جعلی تفکیک گردد، در اینصورت تنها در سه ولایت مذکور، یک میلیون رأی اضافی تثبیت میشود.
۳ـ این نیز از نظر منطق ناممکن است که مردمِ ولایاتِ امن با وجود اینکه انتخابات را انسانیترین راه رسیدن به حکومت میدانند، سی درصد در انتخابات مشارکت کرده باشند، ولی در ولایات ناامنِ تحت حاکمیت طالبان، مردم بهطورِ صد درصد در انتخابات شرکت ورزیده باشند.
۴ـ در این مورد باید گفت که یکی تقلبِ سازمانیافته است که به هدایتِ رهبری کمیسیون انتخابات توسط کارمندانِ حرفهیی ماهرانه آرایی ساخته میشود که با آرای اصلی تفاوت نداشته باشد؛ و دیگری تخطیهای انتخاباتیست که از مردمِ عامی سر میزند. بدینگونه که یک تعداد مردم بهدلیل بیسوادی و ناآگاهی، برگههای رأی را درست خانهپُری کرده نمیتوانند. اینچنین تخطیها محدود بوده و نمیتواند بر نتایج انتخابات تأثیر وارد کند. بنابرین میتوان گفت که تقلب سازمانیافته به هیچ صورت با تخطی یا اشتباه رأیدهندهگان قابل مقایسه نیست.
با اینهمه تفاوتِ آشکار بین تقلب و تخطی، با تأسف دیده میشود که دستاندرکارانِ شمارش مجددِ آرا به جای اینکه آرای اضافی ولایاتِ ناامن را که ساختۀ دست کارمندان تقلبکارِ کمیسیون انتخابات است، باطل اعلام کنند، در پی یافتن اشتباه رأیدهندهگان است که برگههای رأیدهی را چهگونه خانهپُری کردهاند.
عملکردهای اینچنینیِ موظفین شمارشِ مجدد آرا، بهخوبی میرساند که هیچ ارادهیی برای جدا کردن آرای واقعی از آرای جعلی وجود ندارد، و تصمیم قطعی مثلث خیانت (ارگ، کمیسیون انتخابات و تیم تداوم) بر این امر استوار است که به هر ترتیبی شده، ارادۀ مردم را زیر پا نموده و قدرت سیاسی را که میراث نیاکانشان میدانند، از دست ندهند.
۵ـ مثلث ارگ، کمیسیون انتخابات و تیم تداوم از همان آغاز کمپاینها، وقتی دیدند که مردم خواهانِ تغییر اند و از انحصارگرایی قدرت خسته شدهاند، در پی آن شدند که با شکستن اراده و پامال نمودن رأی مردم، حکومت قومیشان را حفظ کنند. آنها راه چاره را در این دیدند که انتخابات را به دور دوم ببرند تا زمینه و فرصتِ جعل و تقلبِ بیشتر برایشان فراهم گردد. کمیسیون انتخابات در همین راستا با کم ساختن یک میلیون رأی داکتر عبدالله به نفع اشرفغنی، توانست انتخابات را به دور دوم بکشاند. از اینکه آنان میدانستند که ملت افغانستان آگاهانه رأی داده و از انتخابِ اولیشان نمیگذرند، ۴۰۰۰ مرکز جدید رأیدهی نیز برای انجام تقلب در مناطق ناامن ایجاد کردند. سرانجام دیده شد که در همین مراکز جدید و مناطق ناامن، میلیونها رأی بهنام اشرفغنی جعل شد و در صندوقها جابهجا گردید. بنابراین، میتوان گفت: انتخابات ۲۴ جوزا، مخلوطی از دور اول و دوم بوده و در مراکز جدید رأیدهی برای بار اول، به داکتر اشرفغنی احمدزی، رأی جعل شده است.
۶ـ اما در مورد ابطال آرا اگر صداقت در کار باشد، باید آرای اضافییی که در جعلی بودن آن شکی وجود ندارد، باطل گردد. و در مورد این سوال که «آرای اضافی از کدام نامزد کم شود؟» میتوان گفت که نظر به تفاوت مناطق امن و ناامن و با توجه به میزان رأی در ولایات هلمند، زابل و ارزگان، هشت درصد آرای ولایات ناامن تأیید و آرای اضافی بیاعتبار اعلام شود.
از سوی دیگر با در نظرداشت اینکه کمیسیون انتخابات آرای هر دو نامزد را بعد از شمارش اعلان نموده و در نتایج ابتدایی، ۳۴۶۱۶۳۹ رأی داکتر عبدالله را تأیید نموده است، ناگزیر باید آرای اضافی از جمع آرای منسوب به اشرفغنی احمدزی کم شود. زیرا در پاک بودن آرای داکتر عبدالله به این دلیل که صحتِ آن را کمیسیون انتخابات یکجا با تیم اشرفغنی تأیید کردهاند، تردیدی وجود ندارد. اما صحت آرای اشرفغنی را ضمن اینکه تیم اصلاحات و همگرایی هیچگاه تأیید نکرده، اسناد معتبری نیز دال بر تقلب سازمانیافته و جابهجایی آرا توسط کمیسیون انتخابات و ارکان دولت به نفع تیم تحول و تداوم نشر و پخش نموده است.
***
منبع جمعیت: ادارۀ کارتوگرافی و جیوگرافی افغانستان
منبع رای: نتایج اعلانشدۀ ابتدایی دور دومِ انتخابات که از جانب کمیسیون اعلام شد و مورد قبول قرار نگرفت.
Comments are closed.