احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





صدای صلح اما از کجا؟

گزارشگر:29 میزان 1393 - ۲۸ میزان ۱۳۹۳

طبل صلح گویا این روزها از صدا افتاده و با روی کار آمدن دولت وحدت ملی مجال دولت مردان بیشتر در محور کابینه و بحث‌های ساختاری نظام متمرکز شده است. رییس جمهوری یکی دو مورد در سخنرانی های خود به گونه تلویحی اشاره‌یی به تامین صلح به عنوان اولویت دولت جدید داشت، اما با این رویکرد که از آن ادبیات تضرع و تسلیم و التماس دولت پیشین در آن کمتر اثر و رد و پای می‌شد یافت. گویا سران دولت وحدت ملی دریافته اند که ادبیات تضرع در وادی سیاست تنها نتیجه آن ایجاد جو بی اعتمادی و ارتفاع مطالبات جانب مقابل است. در گذشته آن چه که به نام صلح و از این نشانی صورت گرفت، چیزی جز خفت و خواری به بار نیاورد و باعث شد که افغانستان بهترین فرزندان خود را قربانی توطیه ها و دسیسه های بیگانه گان سازد. دولت جدید ناگزیر که رویکرد و نگاه خود به مساله را در معرض بازنگری عمقی قرار دهد و به شیوه تازه به سوال چگونه صلح تامین می شود پاسخ دهد. در حال حاضر چندان تکانه جدی در روند صلح به چشم نمی خورد اما سفر سرتاج عزیز مشاورامنیت ملی نخست وزیر پاکستان به کابل بدون شک نمی تواند عاری از دغدغه های امنیتی میان دو کشور بوده باشد. افغانستان بحث صلح و امنیت را باید به گونه جدی از راه های که می تواند به منافع کشور زیان نرساند پی گیری کند. آن چه که در نزدیک به یک دهه گذشته زیر نام صلح انجام یافته  چه در عرصه نهاد سازی و چه در سطح برگزاری نشست های مشترک- هرگز به اهدافی که برای خود تدوین کرده بود دست پیدا نکرد. شورای عالی صلح با همه یی طول و عرض نتوانست گامی موثر در این راستا بردارد و به محض انتقال قدرت  مقام های آن از نوع بی برنامه گی و بی حاصلی این شورا واویلا و واسفا سردادند. به گونه واضح از آغاز روند گفتگوهای صلح می شد این گمانه‌زنی را داشت که شعارهای میان تهی نمی‌توانند به نتیجه مثبت در یکی از بنیادی ترین مسایل مرتبط به سرنوشت کشور بینجامد. حالا اما روزگار باید دیگر شود و دولت وحدت ملی به گونه منطقی و ریشه یی به مسایل جنگ و صلح توجه نشان دهد. در این که یک جانب قضیه در مساله صلح پاکستان است نمی توان شک ورزید. این کشور در طول سیزده سال گذشته علی الرغم تغییرات سیاسی هرگز به تغییر سیاست نسبت به افغانستان تن در نداد. کابل با همه یی تلاش هایش نتوانست اعتماد و توجه اسلام آباد  را جلب کند. مهمانی دادن‌های آقای کرزی با خمپاره و انتحاری پاسخ یافتند. سفرهای به اصطلاح حسن نیت مقام های کشور به پاکستان فقط سرتیتر روزنامه ها و رسانه ها شدند و گفتگوهای صلح به عنوان بازی کودکانه از سوی سیاست مداران پاکستانی به مسخره گرفته شد. هرچند از عمر دولت جدید بیشتر از بیست روز می‌گذرد ولی طرح و برنامه یی ویژه در خصوص دست یافتن به صلح مطرح نشده است. نامزد های انتخابات ریاست جمهوری که حالا در راس دولت وحدت ملی قرار گرفته اند  در دوران مبارزات انتخاباتی خود به گونه پیوسته و متراکم بحث صلح را شعار دادند و تا آن جا که مقدور بود، از برنامه های دولت پیشین انتقاد کردند. حالا که خود زمام امور را در اختیار دارند، باید نشان دهند که طرح و برنامه شان برای تامین صلح به عنوان مهم ترین و ارزشمند ترین خواست مردم افغانستان چیست. هرروز صفیر جنگ خون مظلومان را در این سرزمین به خون آعشته فریاد می کند و هر روز سرخط رسانه های کشور مرگ و انتحاری است. آیا زمان آن فرانرسیده که شهروندان افغانستان آرامش و صلح را تجربه کنند؟ طرح دولت وحدت ملی برای صلح چیست؟ چه خواست هایی از دولت پاکستان و کشورهای متحد و استراتژیک وجود دارد؟ گام نخستین و بعد دومین و سومین چه خواهند بود؟ فراموش نباید کرد که مردم را نمی شود فریب داد و با وعده های چرب و بدون پشتوانه از آن ها طالب حمایت شد. در سیزده سال گذشته به اندازه کافی مردم قربانی داده اند و حالا انتظار دارند که سران دولت وحدت ملی براساس وعده های خود طرح های را در عرصه تامین صلح پیشکش کنند که کاربردی و عملی باشد. یک بار و برای همیشه مشکل افغانستان و پاکستان باید مطرح شود و دولتمردان تازه این جرات را داشته باشند که در این رابطه با شفافیت سخن بگویند. آیا واقعاً پاکستان به دلیل مشکلات مرزی با افغانستان صلح را به گروگان گرفته است؟ چقدر مشکل تامین صلح به کشورهای بیرونی مربوط می شود و چقدر آن ریشه های داخلی دارد؟ این سوالات واقعاً باید پاسخ بیابند و این بار مشخص باشد که صدای صلح چگونه و از کجا بلند شده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.