احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران/ 17 عقرب 1393 - ۱۶ عقرب ۱۳۹۳
راحیل شریف، فرمانده ارتش پاکستان، روز پنجشنبه به کابل آمد و در دیدار با رهبران دولت وحدت ملی از باز شدن فصل تازهیی از روابط با افغانستان سخن گفت. آقای راحیل به عنوان بلندپایه ترین مقام نظامی پاکستان، در نخستین سفر به افغانستان تاکید کرد که تررویزم دشمن مشترک دو کشور است که در همکاری با هم میتوان بساط آن را از منطقه برچید. سخنان آقای راحیل در حالی بیان می شوند که یک روز پیش از آن وزارت خارجه پاکستان انتشار گزارش وزارت دفاع امریکا( پنتاگون) در مورد حمایت پاکستان از گروههای تروریستی را به شدت رد کرد و آن را دورغ خواند.
اخیراً وزارت دفاع امریکا با نشر گزارشی از حمایت پاکستان از گروههای تروریستی خبر داده است. شاید در طول سالهای مبارزه با تروریسم و افراط گرایی این نخستین باری باشد که یک نهاد بزرگ نظامی امریکا چنین گزارشی را رسما منتشر میکند. پیش از این عمدتاً کوشش ها در این جهت معطوف بود که در مورد حمایتهای پنهان و آشکار نظامیان پاکستان از گروههای تروریستی چیزی گفته نشود. در سالهای حکومتداری حامدکرزی در افغانستان، تلاشهای او برای اثبات این امر که مراکز و پناهگاههای گروههای تروریستی در آن سوی مرزها قرار دارند راه به جای نبردند و اکثراً از سوی متحدان بین المللی افغانستان نادیده گرفته شدند. شاید در نوع سیاست های آقای کرزی در قبال ادعای حمایت پاکستان از گروه های تروریستی، اشتباه های فراوانی وجود داشت؛ ولی در یک مورد او همواره حق به جانب بود که بحث مبارزه با تروریسم در آن سوی مرزها را برای اولین بار او باز کرد و در این مورد از خود سرسختی نشان داد. سرسختیهای آقای کرزی به دلیل عدم پیگیری و اداره نیرومند در مبارزه با تروریسم راه به جایی نبرد و به بدنامی تاریخی برایش انجامید. آقای کرزی در این دعوای کلان خود مبنی بر تامین صلح تا پایان دورۀ زمام داری اش به شدت شکست خورد و این شکست میتواند آغاز خوبی باشد برای سران دولت وحدت ملی که ادعای تامین صلح و رسیدن به جامعه امن را دارند. در گفتمان آقای کرزی، تعریف جامعه امن وجود نداشت و به همین دلیل سیاست های گنگ و توام با تضرع و التماس او کارساز واقع نشدند. آقای کرزی هم میخواست که در مبارزه با تروریسم پیروز شود و هم طالبان را در کنار خود داشته باشد. نتایج چنین سیاستی از پیش مشخص است و نمیتوان به اصطلاح عام دو تربوز را در یک دست گرفت. حالا اما میتواند شرایط برای دولت مردان جدید عوض شده باشد، با این شرط بزرگ که در نوع سیاست گذاریهای خود در قبال مبارزه با ترورسیم و روابط با پاکستان دچار اشتباه استرااتژیک حامدکرزی نشوند. مشکل کلان پاکستان که میتواند به عدم فهم سیاستهای آن منجر شود، دوگانه گویی و دوگانه رفتاری است. پاکستان هم میتواند ادعا کند که در مبارزه با تروریسم کاملا صادق است و هم میتواند ادعا کند که حلاف گفتههای رهبران افغانستان و یا امریکا پایگاههای گروه های تروریستی در پاکستان نه بل در افغانستان قرار دارند. همین چند روز پیش، سرتاج عزیر مشاور امنیت ملی نخست وزیر پاکستان با وقاحت تمام اعلام کرد که گروههای مسلح مخالف پاکستان در افغانستان تجهیز و رهبری میشوند. چنین ادعا در عین هوشیاری انجام می شود. پاکستان میخواهد اتهامی را که علیه خودش وجود دارد و بی پایه و اساس هم نیست، به یک جنجال کوچک لفظی بدل کند. مقامهای پاکستانی به هدف ایجاد تشویش در اذهان عامه و منحرف کردن ذهنها از واقعیت حضور گروههای تروریستی در زیر چتر نهادهای امنیتی و استخباراتی آن کشور میخواهد نشان دهد که چنین ادعایی را به سادهگی میتوان در مورد هرکشوری بیان کرد. مقامهای پاکستانی میخواهند با چنین فرافکنیهایی بحث مبارزه با تروریسم و امنیت منطقه را به یک بازی زبانی تبدیل کنند. در همین حال، پاکستانیها این ادعا را هم دارند که خواهان آغاز فصل جدیدی از مناسبات با افغانستان استند. گویا رهبران پیشین و شاید در راس همه آقای کرزی مانع اصلی ایجاد روابط خوب با پاکستان بوده باشد. حالا پاکستانیها با این پیام، رهبران دولت وحدت ملی را دیدار میکنند که فصل تازهیی از روابط در برابر دو کشور قرار دارد. فصل تازهیی که میتوان به آن امیدوار بود و از همین نقطه میتوان آغاز کرد. اما روابط جدید بدون اقدامهای با حسن نیت امکان پذیر بوده نمی تواند. پاکستان برای این که نشان دهد خواهان باز شدن فصل تازه یی از مناسبات با افغانستان است باید خود نیز به بازنگری سیاست های خود در قبال امنیت منطقه و به ویژه افغانستان بپردازد. با سیاست های حیله گرانه و بازی های چندگانه نمی توان به فصل تازه یی از مناسبات امیدوار بود و دل بست. همان گونه که رهبران دولت وحدت ملی نیاز به بازنگری سیاست های خود در قبال پاکستان دارند، بیش از آن پاکستانیها به چنین اقدامی نیازمند به نظر میرسند. در همین حال فصل تازۀ مناسبات باید در فضای سالم و به دور از حیلهگریهای سیاسی آغاز شود و مشکلات دو کشور به روشنی در سخنان و مواضع رهبران آنها بازتاب یابد. پاکستان خواستهای مشخص مرزی دارد که همواره از بیان روشن و صریح آنها اجتناب میورزد. سیاستمداران افغانستان نیز نمیخواهند در این خصوص به وضاحت چیزی بگویند در نتیجه آنچه که تلف میشود زمان و ظرفیتهایی است که برای دو کشور میتوانند امکانات بزرگ اقتصادی و سیاسی را در جو سالمی از مناسبات به وجود آورند.
Comments are closed.