احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۲ دلو ۱۳۹۹
نظری پریانی
جوبایدن، رییس جمهور تازۀ امریکا، درنتیجۀ انتخاباتی که از سوی ترامپ رییسجمهور بازنده در انتخابات، به چالش کشیده بود، سرانجام حلف وفاداری یادکرد و به کارش آغاز نمود. با آمدن آقای ترامپ به قدرت، برخی سیاستمداران افغانستان به او پیامهای تبریکی ارسال کردند. دولت افغانستان هم فرصت را مغتنم شمرده بر سیاست دونالد ترامپ در مذاکرۀ طالبان به امریکا و توافقات آنان، ایراد گرفت و سرانجام، کاخ سفید از بازنگری جوبایدن، در مورد توافقنامه امریکا و طالبان خبر داد.
اما با آمدن جوبایدن به کاخ سفید و آغاز کار حکومت جدید امریکا؛ درخواستهایی از جانب سیاستمداران افغانستان و شهروندان کشور نیز مطرح شده است. شماری از سیاسیون در نشستی که در غرب کابل داشتند؛ خواهان ایجاد ادارۀ جدید در افغانستان و نیز معرفی فرد جدید، بهعنوان نمایندۀ امریکا، بهجای خلیل زاد در مذاکرات امریکا و طالبان شدهاند؛ اما حکومت افغانستان، بهشدت مخالفت خودش را با برنامۀ ادارۀ موقت در افغانستان ابراز کرده است. اخیراً آقای غنی، در تازهترین سفرش به هرات گفته است که نه بحث ادارۀ موقت را میخواهد و نه هم کسی صلاحیت طرح آن را دارد.
بااینحال، با آمدن جو بایدن به قدرت، بحث گفتوگوهای صلح در افغانستان نیز انتظار تحول را میکشد. تا جاییکه معلوم است؛ امریکا با آمدن جوبایدن، دو نوع برخورد با گفتوگوهای صلح افغانستان داشته است. یکی اینکه گفتوگوهای صلح در افغانستان، ادامه میابد و به تائید این گفتوگوها از احتمال ادامۀ کار خلیل زاد، بهعنوان نمایندۀ امریکا در گفتوگوهای صلح، خبر داده است که در واقع، سیاسیون مخالف خلیل زاد هم پاسخ خودشان را از جانب امریکا گرفتهاند.
از جانب دیگر، امریکا از احتمال بازنگری در توافقنامۀ امریکا و طالبان سخن گفته است که معلوم نیست به چه چیزی منجر میشود. تاکنون طالبان در این مورد ابراز نظری نکردهاند.
نتونی بلینکن، که از سوی جو بایدن نامزدِ وزارت خارجه شده؛ گفته است که توافق دولت آمریکا با طالبان را ارزیابی خواهد کرد.
او در نشست تائیدیاش به این سمت گفت: «ما میخواهیم به این جنگ – بهاصطلاح ابدی- پایان دهیم. میخواهیم نیروهایمان را برگردانیم. میخواهیم تااندازهای؛ گنجایش برخورد با هرگونه بازگشت تروریسم (که اصلا برای آن به آنجا رفتیم) را حفظ کنیم».
او اضافه کرد: «باید بهدقت، بررسی کنیم که واقعا در مورد چه چیزهایی مذاکره شده. من هنوز از این جزئیات آگاه نیستم».
این اظهارات امریکا تاکنون نمیتواند به معنای برهم زدن چنین توافقی باشد و ممکن، به سلسله توضیحاتی در این خصوص منجر شود؛ اما دلواپسی آمدن جوبایدن به قدرت در امریکا، در افغانستان پرتپوتاب است و انتظاراتی را از آقای بایدن به دنبال دارد.
مخالفان غنی خواهان کنار زدن او از قدرت درروند صلح اند و نیز مخالفان طالبان، خواستار برهم خوردن مذاکره امریکا و طالبان میباشند. دولت افغانستان هم از خدا میخواهد که جوبایدن بتواند توافقات صورت گرفته میان امریکا و طالبان را به دلیل سیاستهای ترامپ، بر هم بزند؛ اما نکتۀ اساسی این است که آن توافقات، در راستای سیاستهای دولت امریکا صورت گرفته است و ممکن؛ با تغییرات درروش و مذاکرات و تعدیل برخی توافقات یا توضیح بر آن، همچنان ادامه باید.
بااینحال مردم افغانستان نیز انتظاراتی از جو بایدن دارند. بزرگترین انتظار عمومی در افغانستان این است که با آمدن رییس جمهوری جدید امریکا، سیاستهای آن کشور در قبال افغانستان تغییر کند یا سیاستهای آن کشور بتواند منجر به پایان خشونت و صلح پایدار در افغانستان شود.
دولت افغانستان و امریکا سلسله توافقنامههایی؛ از جمله توافقنامه راهبردی با امریکا دارند و دولت، امیدوار است که این توافقات؛ سبب تقویت رابطۀ دوجانبه شده و به برکشت طالبان منجر نشود. طالبان هم خواستار ادامۀ توافقات امریکا و طالبان درروند گفتگوها و رهایی هفتهزار زندانیانشان از چنگال دولت هستند و آرزو دارند که این انتظار هم براورده شود.
تاکنون طالبان، بیشترین نفع را در فضای سیاسی نظامی و دیپلوماتیک درروند مذاکرات دوحه بهدست آوردهاند؛ اما تناقضی که درروند مذاکرات، با توجه به امضای توافقنامۀ امریکا و طالبان و آغاز گفتوگوهای بینالافغانی در دو دور در دوحه شد، همزمان تشدید خشونتها از جانب طالبان را در پی داشت؛ از نکات قابل توجه در رند صلح است که بدون شک دولت جدید امریکا را نیز به چالش مواجه میسازد. چنانیکه بارها پس از قتلهای هدفمند در کابل و دیگر ولایتها؛ امریکاییها از طالبان خواستهاند که دست از چنین عملی بردارند تا به روند صلح، صدمه نرسد.
شهروان افغانستان نیز خواستهای مشخصی را در رسانههای اجتماعی و فضای رسانهای کشور از جوبایدن دارند. شکلگیری آتشبس دایمی، بهنتیجه رسیدن مطلوب گفتوگوهای صلح، خروج مسوولانۀ نیروهای مریکایی از افغانستان و تقویت یک نظام همهشمول با صلح پایدار در افغانستان؛ خواستهای اساسی مردم افغانستان از امریکا را شکل میدهد.
برای مردم افغانستان که بیش از چهار دهه را در جنگ سپری کردهاند، خبر خوشی از رسیدن به یک صلح پایدار وجود ندارد. همینگونه داشتن دولت کارا و عاری از فساد و قومگرایی؛ آرزوی هر شهروند است؛ اما هنوز معلوم نیست که امریکا تا چه حد، سیاستهایش را در امر براورده شدن این خواستار؛ تنظیم میکند. برای کشوری به بزرگیای امریکا، افغانستان بخشی از جدالهای روزمرۀ آن است نه همۀ آن و امریکا در این کشور دنبال اهدافی مبتنی بر منافع ملیاش میگردد؛ نه کمتر یا بیشتر از آن.
بااینحال مردم و برخی سیاسیون، به این نظر اند که سیاستهای ترامپ در قبال افغانستان؛ گویا سیاستهای عجولانه و دلبخواهانۀ فردیی او بوده است و باید با آمدن بایدن در قدرت؛ تغییر کند؛ اما بهنظر میرسد که هم ترامپ و هم بایدن؛ سیاست مشابهی را در قبال افغانستان اعمال میکنند؛ اما اولی تندتر و دومی، آرامتر بهپیش خواهد رفت.
نکتۀ اساسی این است که دولت امریکا، دو توافقنامۀ راهبردی با دو جانب جنگ در افغانستان دارد؛ یکی توافقنامۀ امریکا و طالبان که در آن؛ طالبان جدیتر از دولت افغانستان مورد نظر امریکا بوده که به اساس آن، باید دولت افغانستان، قدمبهقدم طی مذاکراتی به طالبان واگذار شود. طالبان در آن توافقنامه؛ خودشان را با دست بالا از دولت افغانستان در نزد امریکا میبینند و به آن تاکید دارند. همچنین، پذیرش آنرا از شرطهای اولیه در مذاکرات بینالافغانی میدانند.
از جانب دیگر، دولت امریکا توافقنامۀ استراتژیکی را ماهها پیش از امضای توافقنامه با طالبان، با دولت افغانستان امضا کرده است. توافقنامۀ استراتژیک میان افغانستان و آمریکا در نشست یکهفتهای جرگۀ مشورتی صلح در کابل تائید شده و به امضای طرفهای امریکایی و افغانستانی قرار گفته است. دولت افغانستان همواره با این تفاهمنامۀ مشترک، که در آن، به مبارزه با تروریزم تأکید شده است، اشاره میکند و خواستار عملیشدن آن در جانب امریکا است تا به گفتۀ دولت افغانستان، دستآوردهای دو دهۀ اخیر افغانستان حفظ شود.
بنابراین حالا امریکا با داشتن دو توافق راهبردی با دو طرف جنگ؛ در واقع سیاست جدیدی را در قبال افغانستان اتخاذ کرده و بایستی، میان این دو توافقنامه که یکی ضد دیگری است، تعادل برقرار کند و چنین چیزی، بدون فشار دولت امریکا روی دو طرف مذاکره، راه بهجایی نخواهد برد؛ اما چنین فشاری منجر به صلح نخواهد شد.
امریکا، با داشتن توافقنامههای استراتژیک دوگانه با جانب طالبان و دولت افغانستان؛ که بر بنیاد آن، هریکی از طرفها حمایتهای لازم را از جانب امریکاییها دارند؛ فقط به درازا کشیدن جدال و هزینهکردن بیشتر امریکا در افغانستان منجر میشود. البته چنین سیاستی از جانب امریکا منطفی بهنظر میرسد؛ زیرا امریکا سعی کرده است که هر دو طرف، پلۀ ترازو را به شاهین خودش تنظیم کند تا دست کشورهای همسایه و کشورهای منطقه را از تملک بر هر یک از طرفها بسته نگه دارد. البته این سیاست، در راستای منافع کلان امریکا و سیاستهای پرابهام آن کشور، در منطقه و افغانستان پاسخده است؛ اما واقعیت دیگر این است که روند صلح در افغانستان را با چالش مواجه میسازد و عملا دو حکومت موازی را در افغانستان؛ که هرکدام فاقد پیشتیبانی مردم؛ اما دارای حمایت امریکاست به وجود آورده است. امریکا نمیخواهد که به این زودی، میان توافقنامه استراتیزیکش با طرف دولت افغانستان و امارات طالبان، آشتی برقرار کند؛ زیرا این توافقنامه امریکا و طالبان، برای پاکستان و میز مذاکرۀ طالبان؛ اهمیت بسیار اساسی دارد و همچنان بهعنوان یک ابزار و یک چالش، برای امریکا نیز مطرح است که دولت بایدن را در این سرگردانی، گیر خواهد کرد.
اگرچه امریکا یک چنین تجربههایی را با طرفهای درگیر در برخی کشورهای دیگر داشته است؛ اما نوع نگاه به پیچیدهگی جنگ افغانستان، نشان میدهد که امریکا در این ترفند، از توافق دوجانبه با طرفهای جنگ در افغانستان؛ هم بهعنوان یک ابزار سود میبرد و هم بهعنوان یک چالش؛ به درازا کشاندن گفتوگویهای صلح و بحران در افغانستان، گیر میماند.
Comments are closed.