احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ 24 عقرب 1393 - ۲۳ عقرب ۱۳۹۳
رییسجمهور غنی همراه با یک هیأتِ بلندپایه از مقامهای کشور در یک سفرِ دو روزه به پاکستان رفت. این نخستین سفرِ آقای غنی پس از احراز پست ریاستجمهوری به کشوریست که در سیزدهسال گذشته با افغانستان روابط پُرجنجال داشته است. پاکستان هرچند در همسایهگی افغانستان قرار دارد و مقامهای دو کشور دم از برادری و مناسباتِ حسنه میزنند، ولی به همان میزان یکدیگر را متهم به دخالت در امور کشورهای خود میکنند.
در سیزده سال گذشته، آقای کرزی رییسجمهوری پیشین، بیستویک بار به پاکستان سفر کرد آنهم به این امید که بتواند با مقامهای این کشور در مورد تأمین صلح و گفتوگو با مخالفانِ مسلح به نتیجه برسد. اما این سفرها نه تنها برای آقای کرزی دستاوردی نداشت، بل او را در معرض انتقادهای شدید از سیاستهایش در برابر پاکستان قرار داد. هر بار که آقای کرزی به پاکستان سفر کرد، منتقدان سرسختِ او با نیش و کنایه، سفرهای او را بیهدف و خالی از دستاورد توصیف کردند.
یکی از بزرگترین اشتباهاتِ آقای کرزی در طول زمانِ زمامداریاش (البته اشتباههای آقای کرزی کم نیستند که بتوان بهسادهگی همه را ردیف کرد) نوعِ روابط و مناسباتش با پاکستان بود. آقای کرزی بهحدی در روابط خود با پاکستان دچار کژفهمی و تناقضهای آشکار شد که برخی روزنامهنگاران آن را در قالبِ طنز بیان کردند. به باور بسیاری از آگاهانِ مسایل سیاسی، اشتباهاتِ آقای کرزی از آنجا ناشی میشد که در روابط خود با پاکستان دچار تزلزل و تناقضِ آشکار بود. او گاهی پاکستان را لانۀ تروریستان میخواند و از نیروهای بینالمللی تقاضا میکرد که این لانهها را هدف قرار دهند و جنگ را به گفتۀ او به مناطق اصلیِ تمویل و تجهیزِ نیروهای مخالف یعنی پاکستان بکشانند. اما روز بعد آقای کرزی این سخنان را به فراموشی میسپرد و میگفت اگر کدام کشورِ دیگر به پاکستان حمله کند (منظور امریکا) افغانستان در دفاع از این کشور خواهد ایستاد و از پاکستان دفاع خواهد کرد. به طوری که همه گیج میشدند کدام حرفِ رییسجمهوری را درست بدانند؛ حمله به پاکستان یا دفاع از پاکستان را!
جالب اینجاست که آقای کرزی برای هریک از این ادعاها دلایلِ آنچنانی هم فراهم میکرد و به خورد رسانهها میداد. حالا اما رهبران دولت وحدتِ ملی با چه آجندایی به پاکستان سفر کردهاند؟ آیا این سفر در راستای سفرهای آقای کرزی خواهد بود و بیستودومین سفر مقامهای افغانستان به پاکستان نام خواهد گرفت و یا اینکه آقای غنی با طرح و برنامۀ مشخص به این سفر رفته و تلاش میکند که روابط دو کشور را وارد فصل تازهیی سازد. از این فصل تازه، پیش از این مقامهای پاکستانی خبر داده و گفتهاند که خواهان ایجاد روابط تازه با رهبرانِ تازۀ افغانستان هستند.
در همین حال در یک ماه گذشته، بیشترین سفر به افغانستان را مقامهای کشور پاکستان داشتهاند. نخست مشاور شورای امنیت نخست وزیر پاکستان به افغانستان سفر کرد، دومینمقام رییس ستاد مشترکِ آن کشور بود و آخرین مورد هم، رییس جدیدِ آیاسآی یا سازمان استخباراتیِ این کشور به افغانستان سفر کرد و گویا در همین سفر، بحث دعوتِ نخستوزیر پاکستان از رییسجمهوری افغانستان مطرح شده است.
پاکستانیها در آغاز میخواهند با دعوت از رییسجمهوری جدید، حُسن نیتِ خود در مورد افغانستان را به رهبران دولت وحدتِ ملی نشان دهند؛ همان حسن نیتی را که همواره به آقای کرزی نشان داده بودند. در گام دوم، پاکستانیها میخواهند اطمینان پیدا کنند که دولتِ جدید در مسایلِ منطقهیی آنها را دور نخواهد زد و در روند صلح به این کشور مراجعه خواهد کرد. و در سومین گام نیز پاکستان نگران منافع اقتصادیِ خود از مسیر افغانستان است و تلاش دارد که زمینههای همکاری بیشتر دولتمردان افغانستان را در این زمینه و ایجاد راه بازرگانی به کشورهای آسیای میانه باز کند.
در همین حال، با توجه به هیأتی که آقای غنی را در این سفر همراهی میکند، گمان میرود که مسایل صلح نیز بخشی از آجندای این سفر باشد. از دو منظر احتمالِ بحث در این مورد وجود دارد.
نخست اینکه مشکل اساسی افغانستان با پاکستان مشکلاتِ امنیتی است؛ مشکلاتی که به نحوی دو طرف یکدیگر را در آن مقصر میدانند. هر بار که رهبرانِ افغانستان از سیاستهای پاکستان در حمایت از گروههای تندرو و مخالفِ دولت انتقاد میکنند، مقامهای پاکستانی نیز از همان حربه برای مقابله سود میجویند. این سیاست تا به حال نتیجهبخش نبوده و به تیره شدنِ هرچه بیشترِ مناسباتِ دو کشور انجامید است. حالا نیاز است که ضمن تجدید نظر در این سیاست، دو کشور روی طرح تازهیی برای حلِ مناقشاتِ خود فکر کنند.
دوم اینکه چین برای پادرمیانی در مذاکراتِ صلح میان افغانستان، پاکستان و طالبان اعلامِ آمادهگی کرده است. اخیراً مقامهای چین اعلام کردهاند که طرحی را به دولت افغانستان سپردهاند که بر مبنای آن بهزودی گفتوگوهای چهارجانبه در مورد صلح در منطقه و افغانستان آغاز میشود. هنوز جزییاتِ این طرح و محل و زمانِ برگزاری این گفتوگوها به بیرون درز نکرده است، ولی از ظاهر قضایا پیداست که چین علاقهمندی دارد که در گفتوگوهای صلح با طالبان، دولت افغانستان را کمک کند.
و اما نکتۀ کلیدی در مورد مناسباتِ پاکستان با افغانستان که رهبران دولت وحدتِ ملی نباید آن را نادیده بگیرند، بحثهای مرزی میانِ دو کشور است. بسیاری از آگاهان باور دارند که مشکلات مرزی با پاکستان سبب شده که تنشها میان دو کشور برچیده نشوند. به صورتِ آشکار باید گفت که مسالۀ دیورند هنوز یک قضیۀ پایاننیافته برای هر دو کشورِ همسایه است. دولت وحدتِ ملی چهقدر توانایی و جسارت دارد که به این موضوع بپردازد.
بحث این نیست که کدام کشور در مواضعِ خود در مورد جنجال دیورند مُحق است؛ بل بحث بر سرِ این است که این مشکل چهگونه به صلاحِ هر دو کشور حلوفصل شود. پنهانکاری در این خصوص راه به جایی نمیبرد و مردمِ افغانستان هم کودک نیستند که ندانند مشکل اصلیِ کشورشان با همسایۀ جنوبی بر سرِ چیست. حالا جسارت لازم است و تدبیر تا افغانستان یکی از مهمترین معضلات مرزیِ خود را آفتابی و حل سازد.
Comments are closed.