احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۹ سرطان ۱۳۹۴
سه شنبه ۱۶ سرطان ۱۳۹۴
در این روزها قصۀ جنایتی که در جلریز بر جانِ سربازانِ شجاع محلیِ هزاره رفت، وردِ زبانهاست. چنانکه چندی پیش قصۀ مثله شدن و سر بریده شدنِ سربازان در بدخشان و سربازانی هم در کنر سرِ زبانها بود. اما مسلماً رویداد جلریز به همان پیمانه تراژیدییی که داشت، پرسشهایی را نیز به همراه آورد که تا کنون به آنها پاسخ داده نشده است. بهخصوص اینکه در این حملۀ خونین، قربانیان همه متعلق به یک قومِ خاص بوده و سربازانی که با شورشیان بهنحوی اشتراکاتِ قومی و زبانی داشتهاند، به طرز مشکوک و معجزهآسایی جان به سلامت بردهاند.
تا کنون هیچیک از مسوولان بلندپایۀ امنیتی دربارۀ کمّوکیفِ این ماجرا ایراد سخن نکرده و به جزییاتِ آن نپرداخته است. تلمبار شدنِ سوال روی سوال و انتقاد پشتِ انتقاد سبب شده است که نگاهِ بسیاریها در این روزها نسبت به حکومت مشکوکتر از پیش شود. از آن روز تا این دم میبینیم که بحث جلریز توانسته است نگاههای همه را به قومی شدنِ جنگ در افغانستان معطوف کند و این چیزیست که سالها به اینطرف دشمنان برایش برنامهریزی کردهاند.
دولت هم به جای آنکه عاملان تعلل در رساندنِ کمکها را به دادستانی معرفی کند، سعی میکند که دست به توجیهاتِ خندهآور بزند و از طرف دیگر، یک تعداد در صفحههای رسانهها و صفحات اجتماعی تلاش دارند که به قضیۀ جلریز، رنگ و بوی ناموسی قومی بدهند که این میتواند سبب شعلهور شدنِ آتشِ انتقام و کینه و نفرت میان مردم هزاره و قوم پشتون و… شود.
پیش از اینهم سروصداهای بسیاری وجود داشت مبنی بر اینکه ناامنیهای اخیر در نقاط مختلفِ کشور بهخصوص ناامنیهای شمال، نتیجۀ سیاستهای هدفمند از سوی حلقاتی خاص است. اما حالا به نظر میرسد که این پروژه وارد مراحلِ جدیدتر عملیاتی و تبلیغاتی شده است. بدین ترتیب، احتمالاً دشمنان مردم افغانستان و مهرههای داخلیشان بر آن هستند که با کشاندن بازی به فاز جدید، عرصه را برای پا گرفتنِ تنشهای قومی در میان اقوام مختلف فراهم کنند.
حملۀ ناجوانمردانه به پستههای پولیسِ اربکی هزاره در جلریز از یکسو و عدم حمایتِ نیروهای حمایتی از سوی دیگر، به نحوی مؤید همین فرضیه است. حالا دیگر ناامنی در افغانستان بهصورت عموم، ریشههای عمیقی در زمینِ قومیت یافته است.
حکومت وحدت ملی که تا کنون متأسفانه در مدیریت و مهندسی اوضاعِ امنیتی کارنامۀ خوبی از خود به نمایش نگذاشته، باید هرچه زودتر در قبال این ناامنیهای هدفمند تعیین نسبت کند؛ زیرا همه میدانند که این حمله نوعی کشتار هدفمندِ قومی به منظور پاکسازی سربازانِ هزاره از جلریز بوده است. برخیها هم این حمله را بیربط با جدالهای ممتد و فرسایشی کوچیها و هزارههای دهنشین نمیدانند. اما به هر صورت انتظار داریم که مردم افغانستان از هر قوم و تباری که هستند، اجازه ندهند دشمن با حملاتِ هدفمندش، آتش نفاقی که در میان مردمِ ما به شکلی از اشکال وجود دارد را شعلهور سازد و این کشور را وارد جنگهای فرقهیی و قومی کند.
با این اوصاف، به کسی نباید اجازه داده شود که با استفاده از این رویدادها، حرکتهایی را سامان دهد که پیامد آن، جز به جانِ هم افتادنِ اقوام چیزی دیگری نخواهد بود. از طرف دیگر، دولت باید پشتِ این رویداد را بکاود و حقایق را آشکار کند و عاملان کشتارِ هموطنانِ بیگناهِ ما را به کیفر برساند و کاری نکند که مردم احساساتی ما، شکار بازیگرانی شوند که هر لحظه در پی انداختنِ آتش به خرمنِ جانِ افغانستاناند. دولت و ملت باید هوشیار باشند و اجازه ندهند که به هر دلیل و بهانهیی، بار دیگر این کشور وارد جنگهای فرقهیی و قومی شود.
Comments are closed.