احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:9 قوس 1393 - ۰۸ قوس ۱۳۹۳
نویسنده: مارک موزن
برگردان: مانا کبیری
پرسـشی که به دفعات از من پرسیده میشود: «چهگونه سفرنامهنویس شویم؟»
سفرنامهنویس شدن خیلی راحت است، لازم است سفر کنید و بنویسید. اما اینکه از سفرنامهنویسی کسب درآمد کنیـد، موضوع دیگری است.
به عنوان سفرنامهنویسی که هیچ درآمدی از این راه کسب نمیکنم، در مقامی نیستم که ابراز عقیده کنم… اما چه زمانی میشود این را متوقف کرد؟
بالا بردن مهارتهای سفرنامهنویسی
به نظر من [همین] بودنِ شما بهترین راه سفرنامهنویس شدن است. مثل تمام شغلها وقتی بنویسید و انتشار بدهید، مردم به شما پرداخت می کنند. مصداق این جمله است که اول مرغ وجود داشت یا تخم مرغ. تمام اینها از سختکوشی و مقداری شانس به دست میآید.
بیگمان اولین کار نوشتن است. نوشتن بهترین روش بالا بردنِ این هنر است و تقریباً تنها راه، مگر این که با این مهارتها به دنیا آمده باشید!
شما نباید به خاطر سفرنامه نوشتن به سفر بروید، ولی باید منظم باشید؛ میلیون ها نویسنده در آن طرفِ صحنۀ خاطراتِ سفر هستند و بیشترشان فکر می کنند کارشان عالی است؛ اما تعداد سفرنامهنویسانِ موفق اندک است و دلیل [موفقیت] آنها پیشرفتِ ذره ذره و آرام به وسیلۀ نوشتن است. اگر شما برای شش ماه مرتب بنویسید، آنگاه پیشرفتِ خود را ملاحظه می کنید و آن زمان برای ادامۀ نوشتن برانگیخته میشوید.
اگر سفر میکنید و میخواهید مهارتهای تان را بالا ببرید، شاید دوست داشته باشید موارد زیر را امتحان کنید:
سعی کنیـد مرتب (با فواصل معین) بنویسید. وقتی که دنیا افسون میکند و همیشه کاری برای انجام دادن وجود دارد، مرتب نوشتن میتواند کمی دردآور باشد. اما شما هیچ وقت افسون آن نخواهید شـد. در بدترین شرایط، در آخر شما یک یادگاری از سـفرتان خواهید داشت که وقتی برگشتید، می توانید مطالعه اش کنید و اگر آن را مانند یک سفرنامهنویس به پایان برسانید، در آخر یک کتابِ مملو از یادداشتهای کاوشگرانۀ خود دارید که می توانید به مقاله تبدیلشان کنیـد.
سعی کنید راجع به هر چیزی که می بینید، بنویسید. قسمت آغازین را با نوشتن دربارۀ چیزهایی که با خانه متفاوت اند یا شبیه اند به پایان برسانید؛ اما به وسیلۀ نوشتن راجع به این چیزها، مهارت توصیف کردن شما شروع به پیشرفت کرده است و قبل از این که متوجه بشوید، شروع به کشف کردن چیزهای بیشتری کرده اید و این آغاز نگاه کردن از دیدگاه یک نویسنده است. یک نویسندۀ خوب می تواند به شیوهیی جذاب [به اندازه] یک کاغذ A4 راجع به ماشین کالاشویی بنویسد، اما بهبود بخشیدنِ این مهارت زمان می برد. و نوشتن راجع به هر چیزی که ممکن است به آن فکر کنید، روش خوبی برای شروع است.
وقتی به اندازۀ کافی مطمین شدید، شاید دل تان بخواهد دیگران نوشتههای تان را بخوانند. در این راه شاید مردم تعارف کنند، اما از آنها بخواهید صادق باشند؛ اگرچه انتقاد آزاردهنده است، اما تنها راه پیشرفت است. اگر شما ندانید خوانندههای تان چه نظری دارند، چهگونه می توانید برای شان جذاب بنویسید؟
هر اتفاقی که افتاد، بنویسید؛ زیرا از آن لذت میبرید. برای کار کردن روی سفرنامه، کسی با یک بارقه لازم است؛ داشتن حس شوخطبعی، عشق به منطقهیی که راجع به آن می نویسد یا حتا بیزاری نسبت به آنچه می بیند. تا زمانی که بارقه وجود دارد، این [عشق یا نفرت] فرقی ندارد. اگر شما سعی می کنید بنویسید و به سادهگی از عهدهاش برنمیآیید، آنگاه آنچه می نویسید رنجآور است. اما این دلیلی برای نوقف نیست؛ [بلکه] دلیلی برای ادامۀ بهبود بخشیدن به مهارت های نوشتن است. بنابراین می توانید دربارۀ آنچه احساس می کنید بنویسید. اما اگر احساسی وجود ندارد که با آن شروع کنید، این یک مانع قابل توجه است!
فقط انجامش بدهید! شما نمی توانید بدون سفر رفتن و نوشتن بعد از آن، سفرنامهنویس شوید.
کسب درآمد از طریق سفرنامهنویسی
بسیار خُب؛ من بهترین فرد برای پرسیدن راجع به کسب درآمد از سفرنامهنویسی نیستم، اما ضرری که ندارد…
وقتی مقالهیی می نویسید که باعث افتخار شماست، برای مجلات و روزنامههای دارای ضمیمۀ سفر بفرستید (weekend paper [نشریات ویژۀ تعطیلات پایان هفته] خوب است)؛ یا حتا مجلههای رایگان که برای مسافران موجود است. (TNT نمونۀ خوبی در انگلستان است و من یقین دارم که کشورهای دیگر نیز چنین معادلهایی دارند). داشتن مقالهیی چاپ شده اولین مرحله است. سپس می توانید از مقالات منتشر شده برای کار بیشتر استفاده کنید. بنابراین چند مقالۀ اول تان را بدون دریافت پول یا برای درآمد جزیی آماده کنید، فقط برای داشتن چند کار منتشر شده در رزومۀتان. یک بخش بزرگ برای به دست آوردنِ این فرصت به شانس برمیگردد، اما اگر شما نوشتههایتان را برای مردم نفرستید، واضح است که چاپ نخواهد شد.
این ممکن است به انتشار برخی از چیزهای شما در وبسایت کمک کند، همچنین میتواند به عنوان رزومۀ کار شما عمل کند؛ این یکی از ایدههای پشت این سایت است. همه چیز را منتشر نکنید؛ با وجود این که بیشتر ناشران علاقهیی به انتشار مقالاتی که در جای دیگر منتشر شده، ندارند که این شامل هر چیزی که در وبسایت هم پدیدار شده میشود.
با تمام چیزهایی که در بالا ذکر شده، امیدتان را از دست ندهید. زیرا اگر دست بکشید، هرگز نمی توانید یک سفرنامهنویس موفق بشوید. اگر نویسندۀ خوبی هستید و خودتان را باور دارید، آنگاه شانس شما برای به دست آوردن فرصت بالاتر است. این فقط نیازمند زمان، شانس و پشتکار است.
و سرانجام…
در آخر در اینجا نقل قولی است که فکر می کنم شیوۀ مرا در سفرنامهنویسیِ خیلی خوب جمعبندی می کند، پس فکر کردم باید آن را با شما در میان بگذارم:
ـ «شما بازنشستهاید؟
ـ من نویسندهام.
ـ راجع به چه چیزی مینویسید؟
ـ گمان کنم، بیشتر راجع به مسافرت. به جاهای مختلف می روم و چیزها را می بینم و راجع به آنها فکر می کنم و دربارۀ آنها می نویسم. نویسندهگان زیادی وجود دارند که این کار را انجام میدهند.
ـ منظور شما این است که راجع به چیزهایی که همین حالا می بینیم، خواهید نوشت؟
ـ حتماً.
ـ چرا کسی علاقهمند باشد راجع به اینها بنویسد؟ هیچ اتفاقی در حال وقوع نیست.
ـ همیشه چیزی در حال رخ دادن است.»
***
اصل مقاله را میتوانید از آدرس زیر دریافت کنیـد:
(Mark Moxon)
http://www.moxon.net/travel_tips/how_to_be_a_travel_writer.html
Comments are closed.