ویرایش و نویسنده‌گی هیچ برتری‌یی بر یک‌دیگر ندارند/گفت‌وگو با اسدالله معظمی، پژوهش‌گر، ویراستار و استاد دانشگاه

- ۱۵ قوس ۱۳۹۳

اشاره:
ویرایش و ویراستاری در فرآیند تولید کتاب، کاری مهم و باارزش است که اگر به‌درستی انجام پذیرد، می‌تواند ارتباط میان نویسنده، مؤلف و یا مترجم را باmnandegar-3 مخاطب به‌خوبی برقرار کند. ویراستارِ خوب به گفتۀ اسدالله معظمی گودرزی می‌کوشد تا اندیشه‌های مبهم را واضح کند و سطح کیفیِ اثر را ارتقا بخشد. او همچون اقیانوسی است به عمق یک بند انگشت، از هر موضوع چیزی می‌داند، بی‌آن‌که متخصصِ آن دانسته شود. ویرایش و ویراستاری موضوعِ این گفت‌وگوی کوتاه با این نویسنده، محقق، ویراستار و استاد دانشگاه است که تقدیم حضورتان می‌شود.
***
برخی‌ها ویرایش را بااهمیت‌تر از نویسنده‌گی می‌دانند، شاید برای همین است که در کتاب‌های مرجعِ جهان دیده می‌شود که بر روی جلد آن‌ها نام ویراستار یا گروه ویراستاری آمده، در حالی که نام نویسنده‌گان در داخل کتاب ذکر شده است. از نظر شما هم ویرایش بااهمیت‌تر از نویسنده‌گی است؟
این‌که بعضی ویرایش را بااهمیت‌تر از نویسنده‌گی می‌دانند، به دلیلِ نوع نگرشی است که از زاویۀ دید ویراستار ارایه شده و اگر همین مطلب از زاویۀ نگاه نویسنده ارایه شود، کار نویسنده را بااهمیت‌تر جلوه خواهد داد؛ بنابراین ذکر این نوع مباحث گره از بحرانِ تولید و تبیین علم در جامعۀ ما باز نخواهد کرد. به اعتقاد من، ویرایش و نویسنده‌گی هیچ یک به‌نفسه تفضلی بر یک‌دیگر ندارند، بلکه دو موضوع و دو مدخل‌اند که ارتباط زیر زنجیره‌یی و زبر زنجیره‌ییِ منسجم با یک‌دیگر دارند و به‌نوعی در تعامل‌اند و در عین حال خاستگاه و جایگاه مستقلی دارند.
نویسنده چه به‌صورتِ خلاق و چه به صورتِ اُلفت‌دهنده یا گردآورنده، مطلبی می‌نگارد و امور انتزاعی ذهنِ خویش را پیرامون موضوعی، در چارچوب اصلی از اصول نویسنده‌گی ارایه می‌دهد. گاه بریده‌نگار است و از نوشته‌های دیگران مطالبی را گزیده‌نگاری می‌کند و گاه مطالبِ دیگران را به‌دقت می‌خواند و چکیده‌نگاری یا تلخیص می‌کند و یا اقتباس‌نگار است که جرقۀ اصلی موضوع را از نوشته، فکر و یا ایدۀ دیگران گرفته و موضوع را بسط داده و به شکل تفصیلی بدان پرداخته است و گاه همین نویسنده بر اثر دیگری حاشیه‌یی املا و تقریر کرده است.
با این مختصر تعاریف و تفکیک اجمالی که از کار نویسنده و فن نویسنده‌گی ارایه شد، درمی‌یابیم که کار نویسنده با هنر ویراستار کاملاً متمایز است. و اما از آن‌جا که ویراستار انسانی اخلاق‌مند و امانت‌دار و باریک‌بین و نکته‌سنج و دل‌سوز و پاسدار صحتِ بیان و دقیق در فصاحت و بلاغتِ کلام و به‌نوعی تفهیم‌گرِ مطالب نویسنده یا مترجم به مخاطب است و بدون آن‌که دخل و تصرف و یا رد و تأییدی بر اثر نویسنده بگذارد، واژه‌گان و به‌طور کل نوشتۀ نویسنده را در اختیار گرفته، بی‌آن‌که سبک اثر را مخدوش کند، خمیرمایۀ اثر را به شیوه‌ها و اصول و طریقی از طرق ویرایش ورز داده، پخته می‌کند و به مخاطب ارایه می‌دهد.
با این تفاسیر وجوه تمایز کار ویراستار و نویسنده عینی‌تر می‌شود و همین‌جاست که ارتباط قیاسیِ کار این دو نمایان می‌گردد، و به همین دلیل است که در روی جلد کتاب‌های مرجع و برخی آثار دیگر، نام ویراستار به‌تنهایی و یا هم‌عیار و هم‌طراز با نام نویسنده یا گروه نویسنده‌گان و مترجمان درج می‌شود.
البته مسایل دیگری نظیر اهمیتِ اخلاق پژوهش و تحقیق و تدوین در ذکر نام ویراستار بر روی جلد کتاب اهمیت دارد و از آن‌جا که اخلاقِ انجامِ کار گروهی در جوامع دیگر امری نهادینه است و احترام به حق طبیعی و حق وضعی و قراردادیِ افراد امری شناخته شده است، ارزش کار ویراستار در تعامل با نویسنده سنجیده شده و ذکر نامِ او بر روی جلد کتاب از مقولۀ ارج نهادن به حقوق مادی و معنوی ویراستار است.
به امید آن روز که اخلاق حرفه‌یی تا افق‌های شناخته و ناشناختۀ حریم‌های انسانی توسعه یابد.
***
مردم فکر می‌کنند چون یک دانش‌آموختۀ ادبیات با متن سرو کار دارد و نیز فنونی همچون دستور زبان و فهم متون را در دانشگاه می‌گذراند، می‌تواند ویراستار خوبی هم باشد. آیا این تصور درست است و اصلاً ویراستار خوب چه کسی است؟
البته این تصور مردم به‌جاست و انتظاراتِ آن‌ها از دانش‌آموخته‌گان دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی این است که به عنوان یک ویراستارِ خوب بتوانند متنی را منقح کرده و نامه‌یی را شیوا آراسته نمایند؛ ولی متأسفانه به علت ضعف شیوه‌های آموزش در تربیتِ دانش‌آموخته‌گان این رشتۀ مادر، اغلبِ آن‌ها نتوانسته‌اند راه به معبد مقصود برند و در نیمه‌های راه اندر خمِ یک کوچه مانده‌اند.
مردم از دانش آموخته‌گان به قول استاد فقید دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، طالب علمان جوان، توقع حداقل شناختِ مشتی واژه و کلیـدواژه و محفوظاتی شامل ابیات شعر را دارند و این حق طبیعی مردم است که متأسفانه مراکز آموزش عالی و نهادهای مسوول در انجام وظیفۀ خود کم‌توان و گاه ناتوان بوده‌اند. به اعتقاد من، ویراستار خوب همان‌‌طور که در پاسخ به پرسش قبل هم اشاره کردم‌ـ انسانی اخلاق‌مند، رازدار و امین، محققی صبور و باریک‌بین، نکته‌سنج و دل‌سوز به مراجع است و مسایل املایی و نگارشی را هم می‌داند.
***
با این توضیح، وظیفۀ ویراستار خوب چیست؟
یک ویراستار خوب می‌کوشد تا اندیشه‌های مبهم را واضح کند و سطح کیفیِ اثر را ارتقا بخشد. ویراستار خوب همچون اقیانوسی است به عمق یک بند انگشت، از هر موضوع چیزی می‌داند، بی‌آن‌که متخصص آن موضوع باشد. بارزترین مشخصۀ مندرج در سیاهۀ وظایف ویراستار خوب، تلفیق اخلاق و تبحر و تخصص با یک‌دیگر بوده که منتج به اسلوبی علمی است؛ اما از نگاه حرفه‌یی، ویراستار تنها در قبال ناشر و نویسنده مسوول نیست، بلکه به عنوان اولین خوانندۀ اثر، در قبال مخاطب مسوول است.
یکی از مسایلی که در مورد ویرایش مطرح است، وجود شیوه‌نامه‌های مختلفی است که هر ناشر برای خود دارد. این تفاوت شیوه‌ها خوب است یا بهتر است تمامی ویرایش‌ها از یک قاعده تبعیت کنند؟
اگرچه یک‌دستی در ویرایش و نگارش، نشانۀ استحکام و صلابتِ نوشته محسوب می‌شود، اما نمی‌توان این انتظار را داشت که همۀ نویسنده‌گان و مؤلفان و مترجمان تنها از یک شیوۀ املایی و رسم‌الخطی تبعیت کنند. مسـلماً تحمیل یک صورت نگارشی نه‌تنها کاری علمی و فرهنگی نیست، بلکه خود نوعی سانسور و اختناق املایی است که شایستۀ فرهنگ غنیِ ما نیست.
در این‌گونه مواقع بهتر آن است که در ثبت و ضبط واژه‌گان و اشکال املایی مندرج در متون قدیم، دست نویسنده و محقق و پژوهش‌گر را بازگذاشته، در ثبت لغات و اصطلاحات جدید، رسم‌الخطی واحد را ارایه کرد و این مستلزم برنامه‌ریزی منسجم برای خط فارسی است.
***
اخلاق ویرایش چه مرزها و حدودی را برای ویراستار تعریف می‌کند؟
ویراستار اخلاق‌مند با صبر و شکیبایی تا مرز سبک اثر نزدیک شده، ابهامات و مجهولاتِ متن را بی‌تکبر و به دور از هرگونه جنجال و در هاله‌یی رازآلوده، همراه با چاشنی ادب و احترام به نویسنده گوش‌زد می‌کند و با تواضع و فروتنی با نویسنده تعامل کرده رفع ابهام می‌نماید. از آن‌جا که گاه خطاها و ناهنجاری‌هایی دانسته یا نادانسته در متن نویسنده بروز می‌کند، ویراستار اخلاق‌مند پس از اصلاح، آن‌ها را در سوابقِ خود ثبت می‌کند و بعدها در مقالات انتقادی، تحلیلی یا پژوهشی از آن‌ها استفاده می‌کند بی‌آن‌که نامی از نویسنده ببرد و یا خدشه‌یی به نام و نشان و اعتبار او وارد کند. این ویراستار عیب‌پوش و چشم نگه‌دار در نهایت رفیق و شفیقِ همه است.
***
دشواری‌های کار ویرایش چیست؟
ویرایش کار پُرمخاطره و دشواری است. ویراستار همچون طلاسازی است که موظف به شناسایی بُراده‌های ارزش‌مند طلا از میان آلیاژهای نامرغوبِ دیگر است. نه نویسنده، نه مترجم، نه ناشر و نه هیچ‌یک از نهادهای دولتی و نه حتا اطرافیان و خانوادۀ او هم، عیار کار پُرارزشِ او را نمی‌دانند و تا آن‌جا که من مطالعه و تجربه کرده‌ام، در جوامع دیگر هم تا حدودی این گونه است. با این تفاوت که در آن جوامع ثمن اجر و ارج می‌پردازند، اما در جامعۀ ما بدان توجهی نمی‌شود. و این‌هاست که کار ویراستار را پُرزحمت، دشوار و بی‌ارزش جلوه می‌دهد. عدم رعایت نکات اخلاقی از طرف ناشران و صاحبان آثار در رعایت حقوقِ ویراستار باعث شده است که کوله‌بار سنگینِ این مسوولیتِ خطیر بر دوش این پاسداران حریم زبان و ادب و خط و فرهنگ، سنگینی کرده، زیر این بارِ سنگین قامت بچکانند. نبودن صنف و اتحادیۀ کارآمد و قدردان، روز به روز باعث بی‌پشت‌وپناهی این قشرِ زحمت‌کش است. این‌هاست دشواری کار ویراستار، نه شب‌بیـداری و تصحیح متن.
مصاحبه کنند: محمد شفیعی
تهیه و تنظیم: مهسا رضایی
منبع: ادبیات تبیان

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.