گزارشگر:چهار شنبه 26 قوس 1393 - ۲۵ قوس ۱۳۹۳
گزارشها حاکی از آن است که صدها نفر از طالبان، بار دیگر به ولایتِ کنر برگشتهاند و در ولسوالی دانگامِ این ولایت، مشغول نبرد با نیروهای دولتیاند. در همین حال، روستاییهای دانگام، زن و مرد در برابرِ طالبان سلاح گرفتهاند و علیه آن گروه به جنگ پرداختهاند. هرچند تا کنون نیمی از این طالبان کشته و یا زخمی شدهاند، ولی پایانِ نبرد همچنان مبهم است.
این در حالی است که جنگ مردم علیه طالبان، بیسابقه نیست. چندی قبل در ولایت فراه یک خانم به کمکِ عروسها و نواسهها و فرزندانش یک گروه از طالبانِ مسلح را که به روستای او حمله کرده بودند، شکستِ سختی داد. همچنان، سال گذشته بسیج مردم علیه طالبان در ولایتهای بدخشان، جوزجان و غزنی، طالبانِ این نواحی را با شکستِ تلخی روبهرو ساخت که تا آنزمان هرگز پیشینه نداشت. اما این روش در ایامی که آقای کرزی بر سرِ اقتـدار بود، به مذاقِ مقامات خوش نخورد و به همین دلیل، جنبشهای مردمیِ ضدطالبان تقویت نشد، وگرنه تا کنون گلیم طالبان از افغانستان جمع شده بود.
تاکتیک معروفی در جنگهای چریکی و گوریلایی وجود دارد که میگویند در این نوع جنگها سعی بر آن شود که منافع مردمِ محل با منافع دولت گره بخورد، آنگاه هر فرد یک چریک در برابر دشمن خواهد بود و به هیچ وجه دشمن، منطقهیی را اشغال کرده نخواهد توانست. از آنجایی که گفته میشود، طالبان ارتش منظمِ جنگی ندارند و از آنجایی که آنان بهنحوی در میان خانههای مردم، جنگلها، کوهها، دشتها و یا هم نواحی آنسوی مرز لانه کردهاند و در موقع مساعد بر نیروهای دولت حمله میکنند، این طرح(هماهنگسازی منافع مردم و دولت) عملی است. از سوی دیگر هم پیداست که این گروه هیچ تعلقی به مردم افغانستان ندارد؛ آنها کسانیاند که یا وابسته به آن طرفِ مرز اند و یا هم کسانی که در میان خویش و قوم و قریه و ولایتِ خود جا و مکانی ندارند.
با توجه به این نکته، حالا اگر مردمِ محل علیه طالبان بسیج شوند و در صورت لزوم دولت نیز آنها را تجهیز کند، دامنۀ فعالیتهای طالبان، بهویژه در مناطقِ ناامن، بسیار محدود خواهد شد. به نظر میرسد که دولتِ کنونی هم چندان بیمیل به اجرای این پروژه نیست. زیرا بهتازهگی رییسجمهور هم از ضرورتِ مبارزۀ مردمی علیه طالبان سخن رانده است. منتها این برنامه نباید به یک سخنِ بیپشتوانه و یا هم چند حرکتِ نمادین خلاصه شود. زیرا حتا اگر مبارزه مردمی باشد، بازهم به طرح و برنامۀ منسجم نیاز دارد. گذاشتنِ اسلحه در اختیار مردم، دقت و هوشیاری زیادی میطلبد؛ مبــادا این اسلحه بهجای استفادۀ مردمی، راهی جبهاتِ طالبان شود و بهجای برقرارسازی امنیت، به ناامنیِ بیشتر منتهی گردد!
از سوی دیگر، این نوع مبارزات نیازمند یک تعهدِ قاطع مبنی بر مبارزه با طالبان است که سیاست کنونیِ دولت هنوز آمادۀ آن نیست. اینگونه نمیشود که روزی مردم به دستور دولت علیه طالبان بسیج شوند و روزی دیگر، مقاماتِ دولتی طالبان را برادر خطاب کنند و دستِ دوستی به سوی آنها دراز. این سردرگمی و تناقض، انگیزۀ مبارزه را از مردم میگیرد و جبهۀ دشمن را تقویت میکنـد.
اگر دولتِ افغانستان تعهد پایدار در مبارزه با تروریسم دارد، باید اراده و قاطعیتِ خود را در عمل ثابت کند. اگر چنین شود، به یقین که در این راستا مردم همکار و همراهِ دولتِ خواهند شد. آنزمان هر فرد افغانستانی به یک چریکِ ضدطالب تبدیل خواهد شد که در برابر دهشتافکنان تا پای جان ایستادهگی میکنـد.
Comments are closed.