احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران / چهار شنبه 26 قوس 1393 - ۲۵ قوس ۱۳۹۳
در یک نامۀ تهدیدآمیز که به گروه طالبان منسوب شده، این گروه رسانهها و نهادهای جامعۀ مدنی در افغانستان را هشدار داده است که دست از فعالیتهایشان بردارند.
نامۀ تهدیدآمیزِ منسوب به گروه طالبان، درست یک روز پس از حملۀ مرگبار به مرکز فرهنگی فرانسه منتشر شد؛ محلی که در آن، در هنگامِ اجرای یک نمایشِ ضد انتحاری، عملاً انفجار انتحاری صورت گرفت و اهالی رسانه و جامعۀ مدنی را عزادار کرد.
حمله به مرکز فرهنگی فرانسه، واقعاً تکاندهنده بود؛ جایی که هیچ نظامییی حضور نداشت؛ جایی که حتا فکر نمیشد گروههای دهشتافکن دست به چنین عملی بزنند. در مرکز فرهنگی فرانسه، کسانی آماج قرار گرفتند که یا در رسانهها مینویسند و یا در بخشهای فرهنگی فعالیت دارند. هر گروهی که اقدام به حملۀ انتحاری در مرکز فرهنگی فرانسه کرد، نشان داد که به هیچ اصولی پایبند نیست.
حمله به یک مرکز غیرنظامی، چیزی جز عجز و زبونی را نمیرساند. گروهی که مسوولیتِ این حمله را گرفته، شکستِ خود را از پیش اعلام کرده است. مسلماً تهدید و ارعابِ غیرنظامیان با هر هدف و عنوانی که صورت بگیرد، روی دیگر سکۀ ناکامی است. به همین دلیل است که میبینیم در قوانین حقوق بشر، نسبت به آن هشدار داده میشود و قواعدِ مشخصی برای جنگ و منازعات طرح میگردد. قوانین جنگ به گونۀ هشداردهندهیی آسیب رساندن به غیرنظامیان را ممنوع کرده است.
آموزههای اسلامی نیز به حقوق غیر نظامیان صراحت دارد. زمانی که شماری از مسلمانان راهی جهاد بودند، پیامبر گرامی اسلام به آنان گفت که از کشتن پیرمردان، زنان و کودکان اجتناب ورزند. آن حضرت اشاره کردند که نباید به درختان و گیاهان نیز آسیب رسانده شود. اما آیا آنانی که جنگِ خود را جهاد عنوان میکنند، یک بار هم به اصول و معیارهایی که اسلام برای جنگ مطرح کرده، اندیشیدهاند؟
سقراط را که پدر فلسفه خواندهاند، همواره تأکید میکرد که بهتر است مظلوم واقع شویم تا اینکه ظالم باشیم. بر اساس سخنان سقراط، ظالم به روحِ خود خیانت میکند، در حالی که روح مظلوم همچنان پاک باقی میماند. به همین دلیل، سقراط انسانها را دعوت به فضیلت میکرد. بدون شک آنانی که کشتن انسانها را جایز میشمارند، بیشتر از آنانی که قربانی شدهاند میترسند.
اعلامیۀ اخیر گروه طالبان از چنین ترسی پرده برمیدارد. این اعلامیه، واکنشهای تند اهالی رسانه و جامعۀ مدنی را نیز به همراه داشته است. وقتی بخشی از واکنشها را در صفحاتِ رخنما خواندم، به این امر معتقد شدم که افغانستان دیگر آن کشور چهارده سال پیش نیست. یکی از کاربران این شبکۀ اجتماعی در صفحۀ خود چنین نوشته: «خاموشی این ملت برایم هر لحظه دردآور است. نابودی و مرگ تدریجیِ عزیزان خود را میبینیم، خاموشانه منتظر مرگ خود هستیم، نه احساس مانده، نه عاطفه، نه غرور و غیرت. مردمِ ما به قدرت خود نمیدانند که همین اربابان قدرت را نه با اسلحه، بلکه با فریاد میتوان تسلیم کرد. خاموشی خیانت است.»
دیگری اما با توجه با حادثۀ مرکز فرهنگی اینگونه در صفحۀ رخنمای خود نوشته است: «کابل خاموش نیست، تروریسم نمیتواند ما را خاموش کند. ما مثل گذشته از بین دود و خاک بلند میشویم. هیچ دهشتی توانایی آن را ندارد که ما را در خانه نگه دارد. ما روی خیابانها هستیم و در رستورانتها و کافهها. ما در مرکز فرهنگی فرانسه هستیم و در همهجا. بدین ترتیب ما باید پیـروز شویم و تروریسم شکست بخورد.»
اینگونه واکنشها نشان از نسل تازهیی در کشور دارد که دیگر تسلیمِ زور و ترور نمیشود. این نسل میخواهد عقلانیت را پاس بدارد و گفتوگو را حمایت کند؛ همان شیوۀ میمون و پذیرفتهشدهیی که دو هزار و پنجصد سال پیش سقراط اساس گذاشت.
واکنش نهادهای مدافعِ رسانهها نیز نشان از قاطعیتِ این نهادها در رویکرد دموکراتیک به مسایل دارد. «نی»، حمایتکنندۀ رسانههای آزاد، در واکنش به اعلامیۀ طالبان گفته است که این گروه با انتشار این اعلامیه «کور خوانده» است. نهاد نی گفته است که اینگونه تهدیدها به هیچ صورت نمیتواند در روند اطلاعرسانی به جامعه سکتهگی وارد کند. نی میگوید، اگر رسانههای کشور طالبان را تحریم کنند، نامی از این گروه در افغانستان باقی نخواهد ماند.
این حالوهوا، نشانۀ کشوری با ارزشها و معیارهای تازه است؛ معیارهایی که در آن آزادی بیان و رسانهها بخش انفکاکناپذیرِ حقوق انسانی تلقی میشود. گروههای تمامیتخواهِ مسلح به قرائتهای فاشیستی از ارزشهای دینی، تفاوت خود با نسل تازۀ کشور را به نمایش میگذارند. این گروهها همچنان در تحجر و تعصب غوطهور اند؛ در حالی که نسل تازه بهپا خاستۀ کشور، آرزوهای متناسب با عصر خود دارد. این نسل زندهگی را دوست دارد و جهان را برای همۀ انسانها میخواهد.
اعلامیۀ طالبان در حالی که از هراس و شکستِ این گروه در رویارویی با ارزشهای جدید خبر میدهد، نسل تازۀ افغانستان در میان بیم و امید به عدالت و دموکرارسی باور دارد. این نسل، خود را وفادار به آزادی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر میداند، حال آنکه نسل تفنگدارانِ تمامیتخواه طالب، تنها به مرگ میاندیشد. مسلماً سیاهاندیشیِ این گروه و گروههای مشابه، هرگز نمیتواند سفیداندیشی نسل جدیدِ افغانستان را به شکست وادارد.
Comments are closed.