خروج از افغانستان؛ طرحی منطقی یا عجـولانه؟

گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 18 دلو 1393 - ۱۷ دلو ۱۳۹۳

برخی مقام‌های امریکایی اخیراً نسبت به آیندۀ افغانستان دچار تردید شده‌اند. اشتون کارتر وزیر پیشنهادی باراک اوباما رییس‌جمهوری امریکا برای وزارت دفاع این کشور، گفته است که احتمال دارد برنامۀ خروج نیروهای امریکایی در پایان سال ۲۰۱۵ مورد بازنگری قرار گیرد. آقای کارتر گفته است که در صورت وخیم شدن وضعیت امنیتی افغانستان، برنامۀ کنونی خروجِ تمامی نیروهای امریکایی تا آخر سال آینده را تغییر خواهد داد.
mnandegar-3پیش از این، نخست‌وزیر استرالیا نیز نسبت به وخامت اوضاعِ افغانستان پس از خروج تمامیِ سربازان امریکایی ابراز نگرانی کرده بود و از این کشور خواسته بود که در این مورد از احتیاط بیشتر کار بگیرد. در همین حال فراموش نباید کرد که در هفتۀ گذشته، نشر مقالۀ کریم خرم رییس دفتر رییس‌جمهوری پیشینِ افغانستان هم که عمدتاً به بدتر شدنِ وضعیتِ افغانستان اشاره داشت، بازتابی گسترده یافت. البته میان دیدگاه‌های آقای خرم با دیدگاه‌های جامعۀ جهانی در خصوص اوضاع افغانستان همسانی وجود ندارد؛ اما این دیدگاه‌ها در یک جا به نقطۀ مشترک می‌رسند و آن بر سر مسالۀ واحد یعنی احتمال وخامت اوضاع افغانستان.
مقام‌های جامعۀ جهانی عمدتاً حضور گروه‌های هراس‌افکن و حمایت‌های منطقه‌یی از این گروه‌ها را عامل اصلی نگرانیِ خود در مورد احتمال وخامتِ اوضاع افغانستان پس از خروج تمامی سربازان خارجی می‌دانند؛ اما آقای خرم که آبشخور اصلیِ دیدگاه‌هایش نظرات رییس جمهوری پیشینِ کشور است، وخامت اوضاع کشور را به سیاست‌های هژمونیستی و سلطه‌طلبانۀ امریکا مربوط می‌داند که در پس‌زمینۀ حوادث منطقه حضور پُررنگ دارد.
تیم آقای کرزی باور دارد که آن‌چه در افغانستان و منطقه اتفاق می‌افتد، برآیند سیاست‌های امریکاست که با مهارت و زیرکی طراحی شده‌ و یکی پس از دیگری به اجرا گذاشته می‌شود. آقای خرم و هم‌اندیشانِ او به این نظر اند که ظهور داعش و گروه‌های افراطی در منطقه هیچ رابطۀ ارگانیکی با مشکلات جوامع درگیرِ بحران ندارد، بل به‌صورت عمدی به وسیلۀ امپریالست‌های غربی به گونۀ پروژه‌یی خلق شده‌اند.
این دیدگاه بدون شک با نگرانی‌هایی که نامزد پنتاگون در نوشتۀ کتبی خود به سنای امریکا ارایه کرده و یا آن‌چه که نخست‌وزیر استرالیا گفته است، از زمین تا آسمان تفاوت را نشان می‌دهد. یکی می‌خواهد اشتباهات دورۀ مأموریتِ خود را توجیه کند و دیگری تلاش دارد تصویری دقیق از وضعیتِ کشوری به دست دهد که بیشتر از یک دهه نیروهای خارجی در آن درگیرِ جنگ با گروه‌های هراس‌افکن و افراطی بوده‌اند.
این دو دیدگاه البته به دو اردوگاهِ متفاوت می‌تواند تعلق داشته باشد. به میزانی که دیدگاه‌های حمایت از حضور نیروهای خارجی در افغانستان می‌تواند طرف‌دار داشته باشد، به همان میزان دیدگاه مخالفِ آن نیز طرف‌دارانِ خود را دارد. همان‌گونه که آقای کارتر در دیدگاه‌های خود تنها نیست، جناح مخالف نیز تنها به کریم خرم و افراد موجود در کنار رییس‌جمهوری پیشین خلاصه نمی‌شود. هر دو دیدگاه می‌تواند طرف‌داران و مخالفانِ خود را داشته باشد ولی مسالۀ مهم در این معادلات، وضعیت افغانستان است که باید با دیدی واقع‌گرایانه و منطقی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
جامعۀ جهانی بیش از یک دهه در افغانستان حضور نظامی و سیاسی داشته و بسیاری اتفاقاتِ مهمِ این دوره به کمک‌ِ جامعۀ جهانی رقم خورده است. جامعۀ جهانی افزون بر کمک‌های میلیارد دالری به افغانستان، هزاران سربازِ خود را نیز در پی فیصلۀ شورای امنیت سازمان ملل، برای مهار شورش‌گری اعزام کرد. حضور سربازان امریکایی در افغانستان، دقیقاً خواستی بود که از سوی حامد کرزی رییس‌جمهوری پیشین مطرح شده بود و او یکی از اصلی‌ترین طرف‌دارانِ حضور نیروهای خارجی در افغانستان بود.
حضور نیروهای خارجی در افغانستان، خالی از مشکلات نبوده و نباید تنها یک روی سکه را در این خصوص دید. روی دیگرِ سکه این است که حضور نیروهای خارجی باید برای افغانستان ارمغان‌آورِ صلح، امنیت و نظم و قانون می‌بود که متأسفانه نبودِ آن در بیشتر از یک دهه، از مردم به اشکال گوناگون قربانی گرفت. حضور نیروهای خارجی در کشور را باید با نگاهی انتقادی دید، اما نه با نگاهی خصمانه و از عینکِ جنگ‌طلبان و گروه‌های افراط‌گرایی که خواهان پایان دادن به دموکراسی و مردم‌سالاری‌اند. نگاه انتقادی حکم می‌کند که منصفانه و نه از روی بغض به مسایل نگاه کنیم. اما در نگاه آقای خرم و طرف‌دارانِ او، چنین نگاه منصفانه به قضایا وجود ندارد. لااقل آقای کارتر به گونۀ واقعی‌تر مسایل را بررسی کرده است. او گفته که تصمیم اوباما را در مورد خروج کامل نیروهای امریکا از افغانستان تأیید می‌کند اما اگر ببیند که اوضاع این کشور رو به وخامتِ بیشتر می‌گذارد، بدون شک طرح تجدید نظر نسبت به خروج کامل نیروها را ارایه خواهد کرد.
بر اساس تصمیم باراک اوباما، برنامۀ خروج سربازان امریکایی از افغانستان، از پایان سال ۲۰۱۴ آغاز شده و قرار است که صرف ۱۰۶۰۰ مربی نظامی در کنار نیروهای افغانستان حضور داشته باشند. مبتنی بر طرح آقای اوباما، این بخش از نیروهای آموزشی نیز در پایان سال ۲۰۱۸ افغانستان را ترک می‌کنند و تنها یک‌هزار سرباز امریکایی برای حفاظت از مراکز دیپلماتیکِ این کشور در افغانستان باقی می‌مانند.
در همین حال، وینسنت استیورات، رییس آژانس اطلاعات دفاعی امریکا گفته است که گروه طالبان تا پایان سال ۲۰۱۸ توانایی حمله به مراکز شهری و روستایی را خواهد داشت. به باور آقای استیورات، گروه طالبان تلاش می‌کند که جنگ در افغانستان را وسعت بخشد. به گفتۀ این نظامی امریکایی ضرورت است که در سال ۲۰۱۵ توانایی‌های نیروهای افغانستان در مقابله با طالبان افزایش پیدا کند. آقای وینسنت استیوارت بر تجهیز و تمویل نیروهای امنیتی افغانستان تأکید کرده تا این نیروها در برابر تروریستان ایستاده‌گی کنند. او هم‌چنان گفته است که طالبان افزون بر حملات‌شان بر مناطق روستایی افغانستان، در مرکز کابل نیز حملاتی را انجام خواهند داد تا باورِ عامه را در مورد توانایی‌های نیروهای امنیتیِ افغانستان کاهش دهند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.