موزیم ملی از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۵

- ۱۷ حوت ۱۳۹۳

رحمت‌الله بیگانه
mnandegar-3موزیم ملی افغانستان، با وجود داشتن آثار ارزشمند و بی‌مانند، باز دید کننده‌گان اندکی دارد.
این موزیم که در جنگ‌های کابل آسیب شدید دیده بود، در زمان حاکمیت طالبان در کابل، شمار زیاد آثار باستانی این موزیم از سوی این گروه نابود شد.
در سال‌های ۱۳۷۸ – ۱۳۸۰ طالبان آثار زیاد قابل انتقال را از موزیم مرکزی کابل کشیده و جهت شکستاندن، به تالار مطبوعات کنونی وزارت اطلاعات و فرهنگ انتقال دادند که تعداد زیادی از این آثار به تلی از خاک بدل شدند.
خوشبختانه تعدادی از گنجینه‌هایی ‌که از زیر ساطور این گروه نجات یافتند، به کوشش و زحمت کارمندان صادق این موزیم، دوباره بازسازی گردیده است.
بعد از ترمیم و نوسازی تعمیر موزیم ملی، تمام آثار مربوط موزیم به ساختمان اصلی آن جابجا گردیدند.
به تاریخ ۲۴ میزان ۱۳۸۰ هنگامی‌که من (رحمت‌الله بیگانه) به حیث سرپرست موزیم ملی وارد این ریاست شدم، قفل دروازه موزیم شکسته و آثار آن مانند انبار چوبِ سوخت در گوشه‌های تاریک موزیم گذاشته شده بود، موزیم برق نداشت و بدون داشتن چراغ دستی، ممکن نبود به اتاق‌های تاریک این موزۀ فرهنگی داخل شد.
ساحه موزیم در آن زمان به یک منطقۀ جنگی شباهت زیاد داشت، تنها نظامیان در این ساحۀ متروک حضور داشتند.
خوب به یاد دارم هنوز ۲۴ ساعت از فرار طالبان از کابل نگذشته بود، نزد موظفین اردو که در نزدیک موزیم قرارگاه داشتند، رفتم و ایوب سالنگی- فعلاً معین وزارت داخله- را دیدم. او فرمانده کندک همان قرار گاه بود. به او گفتم که در مورد حفاظت موزیم توجه کنند، آقای سالنگی گفت، شما دروازه‌های آن را قفل بزنید و حفاظت بیرونی آن به دوش ما.
به هر رو، یک قفل بزرگ خریدم و درب موزیم را با مُهر و لاک بستم.
با گذشت دو روز کارمندان موزیم به وظایف‌شان آمدند و کارها آغاز شد، هر روز شماری از خبرنگاران و شبکه‌های تلویزیونی خارجی به موزیم مراجعه کرده و تقاضای دیدن آثار را می‌کردند؛ اما کارمندان موزیم به من مشوره دادند که فقط یک روز تعیین گردیده و در آن روز تمام شبکه‌های تلویزیونی، رادیویی آگاه گردیده و دروازه موزیم به روی آنان باز شود.
عبدالحفیظ منصور- فعلاً نمایندۀ مردم در مجلس- در آن زمان، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ بود. بعد از مشوره و اجازۀ او و تفاهم وزارت خارجه به تاریخ دوم عقرب ۱۳۸۰ خورشیدی، دروازۀ موزیم ملی افغانستان، بعد از پنج‌سال به روی خبرنگاران خارجی، داخلی و مردم باز گردید.
تلویزیون‌ها، رادیوها و خبرنگاران، بعد از تصویربرداری و گرفتن گزارش و مصاحبه و دیدن آثار شکسته و ریختۀ موزیم، همراه با آنها به وزارت اطلاعات و فرهنگ رفته و گدام آثار تاریخی موزیم که قابل انتقال بودند، طالبان برای شکستاندن و تخریب آنها، آثار مذکور را به منزل اول وزارت اطلاعات و فرهنگ-جایی‌که حال تالار مطبوعات است-، برده بودند، رفتیم، زمانی‌که داخل این گدام شدم، تعجب کردم از وجود این همه آثار فراوانی‌که در جعبه‌های مخصوص با پخته (پنبه) نگهداری می‌شدند.
طرف دیگر این گدام، انباری از خاک مخصوص را دیدم، پرسیدم که این چه است، کارمندان موزیم گفتند که این خاک میده‌ها آثاری اند که تمثال و هیکل انسان و یا حیوان را داشته اند و طالبان با تبرها آنرا شکسته و از بین برده اند.
خبرنگاران با علاقه‌مندی، مصروف تهیه گزارش و تصویربرداری شدند و من در گوشه‌یی به فکر جنایات آدم‌ها فرو رفتم که از دست آنها نه تنها انسان بلکه آثار و آبدات تاریخی و ملی نیز در امان نیستند.
من بعد از گذشت ۱۳ سال، بار دیگر همراه با خانواده، سری به این موزیم فرهنگی زدیم. خوشبختانه، گنجینه‌های ناب و ارزش‌مند این موزیم را در حالت بسیار خوب دیدم که قابل قدر است.
اما از اینکه این موزیم مراجعین و بازدیدکننده ندارد، ناراحت شدم.
شاید مبالغه نباشد، آثار موزیم افغانستان از نگاه قدامت تاریخی و ارزش فرهنگی در منطقه بی‌مانند است؛ اما متأسفانه دولت در زمینۀ جلب بازدیدکننده‌ به این مرکز تاریخی و فرهنگی، کارآیی خوبی نداشته است.
بدبختانه عمل‌کرد دولت در خصوص آثار باستانی همانند نگاه گروه های شورشی است. در وزارت اطلاعات و فرهنگ در جریان سال‌های گذشته وزرای آمدند که به جز کار فرهنگی هر کار دیگری را کردند!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.