احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۷ حوت ۱۳۹۳
شاهبیتِ سخنان رییسجمهور غنی در مراسم افتتاحیۀ اجلاس سال پنجم دور شانزدهم شورای ملی را مسالۀ خطیر صلح تشکیل میداد. او با استفاده از فرصت، از این تریبون با قاطعیت گفت که اجازه نمیدهد قیمتِ صلح بیشتر از قیمتِ جنگ برای مردم افغانستان باشد. او همچنان تصریح کرد که اجازه نمیدهد افغانستان مرکز جنگ نیابتی دیگران باشد؛ جنگی که بارها و بارها از سوی سیاستمداران و تحلیلگران، عامل اصلی ناامنیها و بیثباتیهای افغانستان خوانده شده است.
حالا رییسجمهور غنی وارد میدان جنگ نیابتی شده تا آن را از آفتها پاککاری کند و دیگر به بازیگرانِ رقیب جنوب آسیا اجازۀ بازی در این زمین را ندهد؛ ادعایی که اگر به تحقق بپیوندد، گره اصلیِ چالش ناامنی و بیثباتی در افغانستان تا حد زیادی باز میشود.
شاید هیچکسی در رابطه با اینکه افغانستانِ امروزی به معنای واقعی کلمه میدان جنگ نیابتی پاکستان و هند است، تردید نداشته باشد. با وجود این، پرسش اصلی این است که آیا میتوان به یکباره، زمینی را که شاید طی دهها سال میزبان بازی سازمانهای استخباراتی و نظامی دو کشور رقیب بوده، به گلستانی سبز و امن تبدیل کرد؟ رییسجمهور غنی با کدام طرح و استراتژی وارد میدان شده که از پایان کابوس ناامنی در افغانستان و تحقق رویای پایان یافتنِ جنگ نیابتی در افغانستان سخن میگوید؟
رییسجمهور غنی در ماههای اخیر تلاشهای بسیاری به خرج داده تا فضای اعتماد را میان دو کشور افغانستان و پاکستان حاکم سازد. او دومینسفر رسمی و دیپلوماتیکِ خود را به پاکستان اختصاص داد و در این سفر علاوه بر همتایان خود، در حرکتی غیرمترقبه و خارج از عرف دیپلماتیک به دیدار مولوی فضلالرحمان، پدر معنوی طالبان و رییس ارتش و آیاسآی (پدر مادی طالبان)، رفت. پس از آن هم، او چندین بار پذیرای مقامات بلندپایۀ این کشور در کابل شد. در اقدامی دیگر او به خواست پاکستان مبنی بر اعزام دانشجویان نظامی افغانستان به آن کشور، لبیک گفت و برای نخستینبار شش افسر ارتش را برای آموزش به ابیتآباد اسلامآباد فرستاد.
همۀ این اقدامات هرچند از یک منظر تلاشهایی طبیعی برای گسترش روابط میان دو کشور افغانستان و پاکستان میتواند عنوان شود، اما اگر این تلاشها، در کنار مواردی مانند به تعلیق درآوردن تقاضای تسلیحات سنگین نظامی از هند را در یک چارچوب کلانِ رقابت منطقهیی زیر عنوان «جنگ نیابتی» بررسی کنیم، دیده میشود که این اقدامات نوعی تلاش برای برهم زدن موازنۀ قدرت در منطقه است. رییسجمهور غنی تا کنون به هند سفر نکرده است و گمان میرود با توجه به این اقدامات اخیر، رشد روند اعتمادسازی میان دو کشور همسایه به بدگمانی رقیبِ قدرتمند منطقهییِ پاکستان و دوست استراتژیکِ افغانستان منجر خواهد شد. این مسأله هرچند در کوتاهمدت شاید سبب تغییر مناسبات میان افغانستان و پاکستان، و در نتیجه بهبود روند صلح در کشور شود، اما بدون شک در درازمدت میتواند پیامدهای غیرقابلانتظاری برای افغانستان در قبال داشته باشد.
از سوی دیگر، گام گذاشتن در جادۀ صلح، ابداع و اختراع جدیدی برای دولتمردانِ ما نیست. پیش از رییسجمهور غنی، حامد کرزی بیش از هر سیاستمدار دیگری واله و شیدای صلح بود. تا جایی که بر سر همین مسأله بارها از «دکانداران» و «انتحاریها» تحت عنوان سفیران صلح میزبانی کرد. رییسجمهور کرزی هم آنقدر به پاکستان سفر کرده بود که دیگر راه آن را چشمبسته میتوانست پیدا کند. با همۀ اینها اما در اواخر دورۀ کاری خود با اعتراف به ناکامیاش گفت که پاکستانیها از ما دو چیز میخواهند: یکی به رسمیت شناختن خط مرزی دیورند و دیگری هم اشراف بر سیاست خارجی افغانستان که هرگز مردمِ ما به این دو خواسته تن نمیدهند!
جدا از این دو خواست استراتژیک اسلامآباد که حداقل دومی آن، استقلال و حاکمیت این کشور را به گونۀ کاملاً جدی زیر سوال قرار میدهد و افغانستان را به ایالت پنجمِ این کشور بدل میکند، خواستههایی که تا کنون از آن سوی مرز شنیده شده هم، توقعات کمی پیش چشم حکومت و مردم افغانستان به نظر نمیآید. اگر خواستههای اساسی طالبان را که در بیانیۀ منتسب به ملاعمر به آن اشاره شده بود را به عنوان فهرست اولیه و پیششرطهای اصلی این گروه بدانیم، دیده میشود که برای راضی کردن طالبان باید از بسیاری از ارزشهایی که در قانون اساسیمان مسجّل شده، دست بشوییم. در کنار آن تعدادی وزارتخانه، معینیت، ریاست، ولایت و سفارتخانه را هم به عنوان انعام پیشکش کنیم. این تازه بخشی از پیششرطهای صلح به شمار میرود. اظهارات اخیر وزیر دفاع پاکستان مبنی بر به میان کشاندن پای شبکۀ حقانی در مذاکرات صلح هم بخش دیگری است که به تعبیر او، میتواند روند صلح را تسریع کند. در این میان سهم و توقع جانب پاکستانی هنوز مشخص نیست، که بدون شک متاعی که آنها درخواست کردهاند و یا خواهند کرد، کمتر از اینها نیست.
با این اوصاف دیده میشود که هرچند عزم رییسجمهور غنی در رابطه با روند صلح بسیار جزم است و از شواهد پیداست که حکومت وحدت ملی ارادۀ راسخی برای دست یافتن به یک صلح پایدار دارد، اما آنچه تا کنون ناپیداست بهاییست که باید در بدل صلح پرداخته شود. هرچند که رییسجمهور غنی در نشست دیروز خود بهصراحت گفته که «اجازه نمیدهد قیمت صلح بیشتر از قیمت جنگ برای مردم افغانستان باشد»، اما با پیشینهیی که پاکستانیها از خود به جا گذاشته، نمیتوان زیاد به آنها خوشبین بود و هر متاعی را در میدان معامله پیش کشید. قانون اساسی افغانستان، عزت و شرف مردم افغانستان، استقلال و حاکمیت کشور، و خودارادیت در عرصۀ سیاست خارجی کشور از خطوط سرخیست که برای مردم افغانستان به هیچوجه قابل معامله نیست… حتا از سوی رییسجمهور!
Comments are closed.