طبل انتقادِ کرزی از حکومت به صـدا درآمد

- ۲۳ حوت ۱۳۹۳

احمد عمران

آقای کرزی رییس‌جمهوری پیشین افغانستان، به‌تازه‌گی شدیداً فعال شده و سخنانِ هشدارآمیزی به آدرس دولت‌مردانِ جدید می‌فرستد. حتا گفته می‌شود که آقای کرزی خلافِ اعتقادهای سابقش، در حال تشکیل یک حزب سیاسی است و می‌خواهد با ساخت‌وباخت با یک تعداد از ناراضی‌های حکومت وحدت ملی، دست به کارهای «کلان ملی» بزند.
آقای کرزی مسالۀ گفت‌وگوهای صلح و مناسبات با پاکستان را دستاویز حملاتِ خود به حکومتِ جدید کرده است. دست‌کم آقای کرزی این را درک کرده که چیزِ دیگری وجود ندارد mnandegar-3که او از آن‌ها ابزار انتقاد و اتهام بسازد. آقای کرزی می‌داند که مسالۀ پاکستان و گفت‌وگوهای صلح، همواره برای مردم افغانستان حساسیت‌برانگیز بوده و می‌شود از این طریق برای خود مخاطبانی فراهم کرد. اگر بحث غیر از این می‌بود، آقای کرزی با چه اعتباری می‌آمد و از دولت وحدت ملی انتقاد می‌کرد؟ اگر بحث مبارزه با فساد و یا حکومت‌داری خوب می‌بود، حتماً آقای کرزی حرفی برای گفتن نداشت؛ اما حالا که بحث مبهمِ صلح در میان است و از بهتر شدن روابط با پاکستان سخن گفته می‌شود، آقای کرزی حتماً حرف‌هایی برای گفتن دارد. به همین دلیل است که می‌بینیم در این شب و روزها آقای کرزی در نشست‌های مختلف شرکت می‌ورزد و با رسانه‌های داخلی و خارجی گفت‌وگو انجام می‌دهد.
آقای کرزی در گفت‌وگو با نشریۀ گاردین گفته است که تسلیم شدن به فشارهای پاکستان، «مبارزات مردم افغانستان علیه امپریالیسمِ بریتانیا و تجاوز شوروی» را «بی‌ارزش» خواهد ساخت. آقای کرزی مثل این‌که هنوز از خواب‌های دهۀ ۵۰ و ۶۰ بیدار نشده و به همین دلیل با ادبیات و شیوه‌های آن‌زمان صحبت می‌کند. در همین حال، آقای کرزی طوری صحبت می‌کند مثل این‌که از چیزهای مهمی با خبر است که دیگران از آن‌ها خبر ندارند، ولی نمی‌خواهد که اطلاعاتِ خود را با دیگران شریک سازد. او پس از پایان مأموریتِ خود دریافته که مبهم گپ زدن می‌تواند به گوینده امتیازهایی بدهد و سبب شود موقعیتِ او در میان دیگران ارتقا یابد. اما آقای کرزی نمی‌داند که آن‌چه را که او می‌خواهد از دیگران پنهان کند، بر سرِ چوک همه از آن سخن می‌گویند.
از سوی دیگر، رابطه با پاکستان چرا باعث این‌همه هراسِ جناب آقای کرزی شده است؟ مگر او دوطلبانه نمی‌خواست که لباس سربازی پاکستان را بپوشد و بر سرِ منافع این کشور با امریکا بجنگد؟ مگر مردم سخنانِ آن‌روزِ آقای کرزی را با یک رسانۀ پاکستانی فراموش کرده‌اند که گفت اگر پاکستان از سوی امریکا تهدید شود، او حاضر است در این جنگ در کنار پاکستان قرار بگیرد؟ مگر قرار گرفتن در کنار پاکستان، «مبارزات مردم افغانستان علیه امپریالیسم بریتانیا و تجاوز شوروی» را «بی‌ارزش» نمی‌کرد؟
موضوع دیگر این‌که آقای کرزی چرا نگران روابط افغانستان با پاکستان است؟ موضع دولت که در سخنانِ داکتر عبدالله در همان مراسمی که آقای کرزی نیز از تریبونِ آن به نفعِ خود استفاده کرد، در خصوص مسایل جنگ و صلح، با روشن‌ترین واژه‌گان بازتاب یافت. مگر آقای عبدالله در مراسم سالروز درگذشت مارشال افغانستان نگفت که هیچ صلحی قرار نیست منعقد شود که در آن منافع مردم افغانستان در نظر گرفته نشود. پیش از آن، اشرف‌غنی نیز گفته بود که دولت در مورد گفت‌وگوهای صلح کاری نخواهد کرد که بهای آن گزاف‌تر از قربانی‌های مردم افغانستان باشد.
آقای کرزی در زمان زمام‌داری خود، بیست بار به دروازۀ پاکستان رفت، نان داد، آچار پاکستانی فرمایش داد، تحفه داد، میلیون‌ها دالر را به جیب دکان‌داری در کویته ریخت، پاکستان را کشور دوست خواند، طالبان را برادران ناراضی لقب داد و از زندان‌ها بیرون کرد و ده‌ها مورد دیگر که خیلی‌خیلی نگران‌کننده‌تر از سیاست‌های فعلی بودند و خواهند بود. یکی از دیپلمات‌های افغانستان قصه می‌کند که در یکی از سفرهای خود به پاکستان، آقای کرزی در دیدار با مشرف رییس‌جمهوری وقتِ پاکستان گفته بود که خودش مخالف رابطه با پاکستان نیست، ولی «پنجشیری‌ها» مانعِ این کار می‌شوند. اگر این حرف صحت داشته باشد، به معنای واقعی کلمه، «خیانت» به این کشور پنداشته می‌شود!
آقای کرزی با سخنان فعلیِ خود در واقعیت می‌خواهد بر اشتباهاتِ دورۀ کاری‌اش در مورد روند صلح و رابطه با پاکستان پرده بیفکنـد. او می‌داند که هر گام نزدیک شدن به صلح، به معنای ابطال سیاست‌های او خواهد بود و این چیزی‌ست که او را در این روزها نگران ساخته است. آقای کرزی تلاش‌های گسترده اما بدون برنامه‌یی را به پیش می‌بُرد تا بتواند سکۀ تأمینِ صلح در کشور را به نامِ خود ضرب زند؛ اما او نمی‌دانست که صلح در پراکنده‌گیِ برنامه‌ها و عدم موجودیتِ یک دیدگاهِ مشخص تأمین نمی‌شود.
آقای کرزی با استفادۀ ابزاری از مبارزات مردم افغانستان با بریتانیا و شوروی، به نتایج اشتباه‌آمیزی رسیده و یا این‌که می‌خواهد مردم را نسبت به سیاست‌های دولت دچار تردید کند. شاید برخی حرکت‌های شتاب‌زده در سیاست‌های دولت‌مردانِ فعلی دیده شود، ولی این حرکت‌ها به هیچ‌وجه به اندازۀ اشتباهاتِ فاحش و بزرگِ آقای کرزی و مشاورانِ او در رابطه با کشورهای همسایه نمی‌تواند باشد. آقای کرزی در سیزده سال گذشته می‌خواست با حلوا حلوا گفتن، دهان مردم را شیرین کند، درحالی‌که تأمین صلح واقعاً به گام‌های جسورانه نیاز دارد.
این سخنان البته نباید به معنای حمایت از پاکستان و یا برخی سیاست‌های شتاب‌زدۀ آقای غنی و عبدالله تلقی شود. همه به خاطر دارند که بیشترین نوشته‌های انتقادآمیز از سیاست‌های پاکستان در همین روزنامه با همین قلم منتشر شده و پس از این‌هم منتشر می‌شوند، ولی این به معنای تأییدِ سخنان آقای کرزی نیست. آقای کرزی بیشتر از این‌که نگران صلح و جنگ در افغانستان باشد، نگران وضعیتِ خود است که با گذشت زمان، ابعاد تازه‌تری از سیاست‌های اشتباه‌آَمیزِ او آشکار می‌شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.