فرخنده گناهِ ناکرده‌اش را از من می‌پرسد؟ نامه‌یی سرگشاده عنوانی رییس‌جمهور و رییس اجراییۀ حکومت وحدت ملی افغانستان

گزارشگر:سه شنبه 4 حمل 1394 - ۰۳ حمل ۱۳۹۴

جلالتمآبان دکتور غنی و دکتور عبدالله!
در آستانۀ سال نو و بهار نو، در پایتختِ افغانستان و در دوـ‌سه کیلومتری کاخ ریاست‌تان، بانوی جوانی به بدترین‌صورت از جانبِ متولیانِ خودخواندۀ دین و دیانت به قتل رسید و صحنه‌های وحشتناکِ این حادثه ـ که شاید تا حال تاریخ این اندازه از شناعت را تجربه نکرده باشد ـ صفحاتِ شبکه‌های اجتماعی را تسخیر کرد. قبل از آغاز سخن با شما، می‌خواهم به عنوان یک “زن” و به عنوان “مادر” چند نکتۀ کوتاه از رویدادهای جهانیِ سال ۹۳ را در خاطر مبارکِ mnandegar-3شما زنده بسازم؛ حوادثی که جهانیان را تکان داد.
۱ـ یادتان است اوایل ماه جنوریِ سال روان میلادی، زمانی که بر هفته‌نامۀ “شارلی ابدو” جنایتکارانِ تروریست حمله کردند، واکنش سیاست‌مدارانِ اروپایی چه‌گونه بود؟
جلالتمآبان! شما هر دو افراد منوری هستید و می‌دانید که واکنشی به گسترده‌گیِ اعتراضاتِ پاریس فقط به‌دلیلِ کشته شدنِ چندتن کارمندِ یک اداره نبود؛ بلکه درحمله بر هفته‌نامۀ مذکور، یک “ارزش” زیر پا شد: “آزادی بیان”؛ دستاوردی که اروپایی‌ها برایش سال‌های دراز مبارزه کرده‌اند. اما در افغانستان با فاجعۀ قتلِ “فرخنده” در چندقدمیِ کاخ ریاستِ شما، یک ارزشِ بسیار والاتر از “آزادی بیان” زیر پا شد: “حرمتِ ناموسِ مملکت و عزت و آبروی شهروندان”!
۲ـ زمانی که در هفتۀ اولِ ماه فبروری سال روان، معاذالکسبسه پیلوت اردنی را تروریست‌های “دولت اسلامی” یا داعش آتش زدند، شنیدید که عبدالله دوم پادشاه اردن چه‌گونه واکنشی نشان داد؟
به یاد دارید که پرچم این کشور در عمان پایتخت اردن، نیمه‌افراشته، و دولت و مردم عزادار شدند؟
شاید در صفحات اولِ روزنامه‌های معتبرِ دنیا در همان‌روزها دیده باشید که شهبانو رانیا در کنار مردم اردن برای دادخواهی از فرزندِ آن خاک، در جاده‌ها خشمگین و سربلند صدا بلند می‌کرد و راه می پیمود.
و در نهایت، دیدار وی را با خانوادۀ الکسبسه به یاد دارید؟
اما واکنش شما در برابرِ مصایبِ مردم‌تان چه‌گونه است؟
برگردیم به فاجعۀ قتلِ تکان‌دهنده و شوک‌آورِ فرخنده در “کابل”.
شما هر دو بزرگانِ این سرزمین، می‌دانید که حین انتخابات همین مردم بودند که به قیمت جانِ خویش، رای دادند تا شما به مسند قدرت برسید. پدر و مادرِ همین فرخندۀ نامراد نیز مسلماً به یکی از شما دو زعیم و زمامدارِ امروزِ افغانستان رای اعتماد داده‌اند. آیا بزرگیِ مصیبتِ قتلِ فرخنده نمی‌طلبید که شما نیز پرچم افغانستان را به‌خاطر پایمال شدن “عزت و ناموسِ شهروندان” یک‌روز نیمه افراشته می‌گذاشتید؟
آیا بهتر نبود که به‌جای لبخند نوروزی و نهال‌نشانی؛ خبری از خانوادۀ دردمندِ “فرخنده” می‌گرفتید و در مجازات عاملین رویداد، جدیتِ بیشتری به خرج می‌دادید؟
شما هر دو فرزندِ “دختر” دارید. اگر خدای‌نکرده برای آن‌ها چنین اتفاقی می‌افتاد، چه انتظاری از دیگران داشتید؟

آقای دکتور محمد اشرف غنی!
شما که هنوز مؤفق نشده‌اید یک کابینۀ کامل و کارا تشکیل دهید و با این‌حال، دو بار به حج عمره تشریف می‌برید، آیا با خبر هستید که بر مردم چه می‌گذرد و از درَکِ حکومت‌داری نمایشیِ شما چه چیزی عاید حال‌شان شده است؟
از زمانی که خود را شناختم؛ از “غیرت افغانی” و ” با ناموس بودنِ مردان افغان” شنیده‌ام؛ اما “عزت من” و “ناموس شما” توسط صدها مردِ اوباش مثله شد و برباد رفت. من نهال‌نشانی و لبخندِ نوروزی‌تان را به کجا ببرم وقتی تنِ “فرخنده” تا دم مرگ توسط پولیسِ شما محافظت نشد؟
برای من توضیح دهید که:
“ناموس” چیست؟
“غیرت افغانی” از کجا مفهوم می‌گیرد؟
“افغان باغیرت” چه ویژه‌گی‌هایی دارد؟
“مردم مغرور” یعنی چه؟
“عزت و آبرو” در حریمِ کدام ساختمان‌ها و خانواده‌ها اعتبار دارد؟
“زن” برای شما چه حیثیتی دارد؟
وقتی از تجاوز ملاها بر کودکان می‌شنوید، چه حسی به شما دست می‌دهد؟
تفاوت میانِ “فرزندان شما” و فرزند یک خانوادۀ فقیر در چیست؟
در نهایت از “وجدان” چه تعریفی دارید؟

جلالتمآبان!
من یکی از پاسداران فرهنگِ کهنِ این مرز و بوم هستم و نوروز ” هویت”ِ منست؛ اما نه تنها نتوانستم روز نوروز را تجلیل کنم، بلکه تمام لحظه‌هایش را گریستم و لبخند را بر خود حرام نمودم.
از شب حادثه به بعد، “فرخنده” با صورت خونین و چشمان معصوم، با قامتِ عفیفِ تکه‌تکه و زخمینش به من نگاه می‌کند و گناهِ ناکرده‌اش را از من می‌پرسد؟
شما بزرگان و زعمای این سرزمین به پیشوازِ کدام سالِ نو رفتید وقتی ناموس‌تان در قرن ۲۱ چنین بی‌حرمت و لگدمال می‌شود؟

جلالتمآبان دکتور غنی و دکتور عبدالله!
من پاسخِ سوال‌هایم را که بی‌شک سوال‌های هزاران زن و مردِ افغانستان است، می‌خواهم!

با احترام
نادیه فضل، نویسنده و ژورنالیست
شنبه ۲۱ مارچ ۲۰۱۵

اشتراک گذاري با دوستان :