احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ چهار شنبه 26 حمل 1394 - ۲۵ حمل ۱۳۹۴
بدخشان در شمال کشور از چهار روز به اینسو شاهد جنگهای جبههیی با گروههای مسلحِ مخالف است. از قربانیان و تلفاتِ این درگیریها، آمارهای متفاوت و گاه ضدونقیض در رسانهها منتشر شده است. گاه گفته میشود که حدود ۳۳ سرباز ارتش در این درگیریها سر بریده شدهاند و گاه این آمار تا ۴۲ نفر بالا میرود. اما در اینکه در بدخشان یک فاجعۀ کلان اتفاق افتاده و با گذشتِ هر روز ابعاد گستردهتری مییابد، جای هیچ شک و شبهه نیست.
بدخشان در سیزده سال گذشته شاهد موجی از ناآرامیهایِ موسومی بوده که این ولایتِ باستانی و تاریخی را به قتلگاه شهروندانِ بیگناه و ارتشیانِ کشور تبدیل کرده است. در سالهای گذشته، شواهدی بهدست آمد که در ناآرامیهای بدخشان، عواملی به عنوان ستون پنجم از درون دستگاه دولت عمل کرده و برخی از ولسوالیهای آن را عملاً به صحنۀ نبردهای خونین تبدیل کردهاند. فاجعۀ امروز بدخشان نیز بیرابطه با جنگهای گذشته نیست.
هرچند که بر اساسِ گفتههای شاهدان عینی، اینبار گروه داعش نیز در نبردهای سنگین و مرگبارِ بدخشان حضور پُررنگ یافته است؛ ولی سوال اینجاست که چرا دولت در مورد وضعیت بدخشان همواره سکوت اختیار کرده و حتا حاضر نیست اطلاعاتِ درست و موثق را در اختیار مردم قرار دهد. فکر میشود که بازهم عواملی در درون نظام یک رشته توطیهگریها را در این ولایت بهراه انداختهاند و اهدافی بالاتر و قویتر نسبت به یک جنگِ پارتیزانی دارند. در گذشته، ذخایر و معادنِ بدخشان محلِ نزاع و کشمکش بود، اما اینبار افزون بر آن میتواند عواملِ سیاسی نیز در این درگیریها نقش داشته باشد.
سربریده شدن بیش از چهل سرباز ارتش افغانستان در نبردهای بدخشان، امری ساده و پیشِ پا افتاده نیست. چهگونه این افراد به اسارتِ نیروهای مخالف درآمدند و اصلاً چهگونه شد که در برخی ولسوالیهای بدخشان، جنگی چنین سنگین و مدهش بهراه افتاد؟… تصاویری که از این قربانیان منتشر شده، واقعاً تکاندهنده است. یکی از کابران فضای مجازی در صفحۀ رخنمای خود، جملات تکاندهندهیی از رویدادهای بدخشان گذاشته است: «سرهای بریدۀ سربازانِ ما در بدخشان تکاندهندهاند، اینها مسلمان بودند و مسلمانزاده را با چنین بیرحمی سر بریدن، نمیتواند کارِ یک مسلمان باشد. حیوانصفتانِ درندهخوی در کجا چنین عملِ دور از شرافت انسانی را یاد گرفتهاند؟»
این روزها فضای مجازی در ماتم بدخشان سوگوار است. اکثر کاربرانِ فضای مجازی نسبت به این حوادث از خود واکنش نشان دادهاند. یکی از مسوولان بدخشان که نمیخواهیم به دلایل امنیتی نامی از او برده شود، به این باور است که در سه ماه اخیر میلیونها دالر به این ولسوالی جرم بدخشان سرازیر شده و تلاش صورت میگیرد که این منطقه به «کوبانی» و «موصل» افغانستان تبدیل شود. اگر گفتههای این مسوول درست باشد، بدون شک دولت از جزییات ارسال پول و احتمالاً اسلحه برای سربازگیری در جرم بدخشان اطلاعات دقیقی داشته است. در همین حال، از زبان والی بدخشان نیز نقل شده که او از اوضاع بدِ برخی ولسوالیهای این ولایت به مرکز پیام داده بود ولی کسی به سخنانش اعتنا نکرده است. اینها نشانههای روشنِ یک توطیۀ بزرگ در بدخشان است؛ توطیهیی که بدون تردید دستهایی در مرکز آن را هدایت و رهبری کرده است.
رییسجمهوری در برابر قضایای بدخشان، موضعِ گنگ و گاه ابهامآمیز گرفته است. مشخص نیست که چرا رییسجمهوری نسبت به این فاجعۀ بشری چنین بیپروا عمل میکند. آقای غنی بدون تردید چیزهای زیادی را در مورد وضعیت بدخشان میداند، اما نمیخواهد دست به اقدام بزند و یا لااقل اطلاعات دقیق و واقعی را در اختیار مردم قرار دهد.
فراموش نکنیم که ما در فصلِ خطرناکی از تاریخ افغانستان بهسر میبریم؛ فصلی که نیروهای امنیتی کشور در برابر آزمونهای سختی قرار دارند و باید نشان دهند که بدون حضور سربازان خارجی، توان مقاومت و دفاع از ارزشهای ملی و میهنی را دارند. با چنین فضایی، بدون تردید نه تنها تواناییهای ارتش و پولیس زیر سوال برده میشود، بل روحیه و تداومِ حضور افراد داوطلب در صفوف نیروهای امنیتی نیز با خطر مواجه خواهد شد.
«کیست که پس از این نسبت به وضعیت نگران نباشد و بیاید در صفوف نیروهای امنیتی قرار گیرد؟» این سوال پس از این ذهنهای بسیاری را به خود مشغول میسازد که عدهیی به صورتِ تعمدی قصد جانشان را میکنند، و یا اینکه با راهاندازی توطیه میخواهند نشان دهند که نیروهای امنیتی کشور از آزمون خودکفایی و دفاع مستقلانه سربلند بیرون نشدهاند.
البته حوادث بدخشان ابعاد دیگری هم دارد که مستقیماً متوجه رییسجمهوری کشور میشود. رییسجمهوری به عنوان فرمانده کلِ قوا باید پاسخ بدهد که در بدخشان چه اتفاق افتاده و چه کسانی مقصرِ وضعیتاند. در اینجا برخی آگاهان سیاسی به نقش استخباراتِ منطقه و بهویژه پاکستان نیز اشاره دارند؛ کشوری که رییسجمهوری طرح دوستی با آن را ریخته و امیدوار است که این کشور در روند صلح و گفتوگوها با مخالفان مسلح، افغانستان را یاری رساند. اما حوادث بدخشان، پرده از نیاتِ بزرگتری برمیدارد؛ نیاتی که بدون شک میتواند با سیاست هژمونیستیِ استخبارات پاکستان همخوانی داشته باشد.
Comments are closed.