احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 30 حمل 1394 - ۲۹ حمل ۱۳۹۴
بهتازهگی وزیر دفاع روسیه، مأموریتِ سیزدهسالۀ ناتو در افغانستان را انتقاد کرده و آن را ناکام خوانده است. رسانههای روسی از قول سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه نوشتهاند که «نیروهای بینالمللیِ کمک به امنیتِ افغانستان در رسیدن به اهدافشان ناکم ماندند. تروریسم در این کشور از بین نرفته و کشت و قاچاق مواد مخدر رو به افزایش است.»
این سخنان در حالی ابراز میشوند که اخیراً افغانستان از روسیه خواهانِ کمکِ نظامی شده است. به گفتۀ رسانهها، هیأتی که تحت ریاستِ شاکر کارگر نمایندۀ رییسجمهوری افغانستان در امور کشورهای مشترکالمنافع که به روسیه سفر کرده بود، از دولتِ روسیه خواهان کمک چرخبالهای «ام آی ۱۷» به ارتش افغانستان شده است. ضمیر کابلوف نمایندۀ روسیه در امور افغانستان نیز گفته که چنین پیشنهادی را دریافت کرده و روسیه در حال بررسی این درخواست است. برخی رسانههای غربی نیز گزارش دادهاند که روسیه آماده است ۸۶ چرخبال نوع «می هفده» را در اختیار افغانستان قرار دهد. در همین حال این نکته نیز قابل ذکر است که هفتۀ گذشته حنیف اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان، هنگام شرکت در کنفرانس کشورهای عضو شانگهای، با سرگی لاوروف دیدار کرد و از این کشور خواست که در امر مبارزه با تروریسم و مواد مخدر افغانستان را کمک کند.
روسیه در سیزده سال گذشته نسبت به اوضاع افغانستان، بیتفاوت نبوده است. حضور رقیبِ پُرقدرتی چون امریکا، روسیه را وادار کرده که مترصدِ وضعیتِ افغانستان و منطقه باشد. روسیه به دو دلیل نسبت به اوضاعِ افغانستان بیتفاوت نیست، هرچند در یک دهۀ پسین نقش فعالی هم در فعل و انفعالاتِ آن نداشته است. دلیل اولِ روسیه، علایق و منافعِ آن در منطقه است. روسیه نزدیکترین ابرقدرت به افغانستان است و هر تغییری در این کشور میتواند اوضاع روسیه و کشورهای مشترکالمنافعِ همراستا با سیاستهای روسیه را تحت تأثیر قرار دهد.
روسیه زمانی گفته بود که اگر مطمین شود که امریکا اهدافی فراتر از مبارزه با تروریسم را در منطقه دنبال میکند، آنگاه در برابرِ آن بیتفاوت نخواهد ماند. اما در این شکی نیست که امریکا اهدافی فراتر از مبارزه با تروریسم را در سر میپروراند و حوادث و رویدادهای سالهای پسین نشان دادهاند که روسیه در دریافتِ خود چندان هم به بیراهه نرفته بوده است. اما چرا این کشور نخواست آنگونه که گفته بود، در برابر امریکا قرار بگیرد؟
دلیل دومِ توجه روسیه به افغانستان و منطقه، حضور هشتسالۀ آنها در این کشور در دهۀ هشتاد میلادی است. شکست در افغانستان برای روسیه بسیار سنگین تمام شد و وجهۀ جهانیِ آن را متزلزل کرد. شوروی سابق از هم پاشید و بسیاری از کشورهایی که در همفکری با شووری سابق قرار داشتند، از مسیر سیاسیِ خود بیرون شدند و میسر تازهیی را آغاز کردند. شاید این سخن مقداری گزاف به نظر برسد، ولی واقعیت این است که شوروی سابق چه در یک سیر تاریخیِ منطقی سقوط کرده باشد و چه بر اساسِ دسیسههای امریکا و همپیمانان آن؛ ولی نقش افغانستان در تسریعِ این فروپاشی انکارناپذیر است. به همین دلیل روسیه مسایل افغانستان را نزدیک به خود حس میکند و تلاش دارد که همچنان نقش موثری در تحولاتِ منطقه داشته باشد. در همین حال فراموش نباید کرد که روسیه نگرانیهایی از حضور امریکا در منطقه دارد.
روسیه به این باور است که امریکا بیموجب در پی طولانی کردنِ جنگ در منطقه و به تبع آن، حضور سربازانِ خود نیست. به باور روسیه، امریکا در پی هژمونی یافتن بر کشورهای آسیای میانه است و میتواند امنیتِ روسیه را به مخاطره اندازد. روسیه، نگاهی بدبینانه به امریکا دارد و این نگاه بدبینانه از زمان جنگِ سرد باقی مانده است. هرچند روسیه در سالهای پس از فروپاشی شوروی سابق، تلاشهایی را به خرج داد تا خود را به امریکا نزدیک سازد ولی این تلاشها به دلایل مختلف به موفقیت نینجامید. برخی نظریهپردازانِ سیاسی باور دارند که روسیه با وجود تلاشهایش برای نزدیک شدن به امریکا، به این دلیل در این تلاشها موفق نشد که امریکاییها تنها به نزدیکی با روسیه تمایل نداشتند، بل میخواستند که روسیه را از لحاظ سیاسی نیز کاملاً مضمحل کنند. به گفتۀ این نظریهپردازان، واکنشهای ماههای اخیرِ روسیه در برابر سیاستهای منطقهیی امریکا، ناشی از یک سرخوردهگی است که از تلاشهای ناکامش برای دوستی ناشی میشود. به همین دلیل هم روسیه خواهان نزدیکی با افغانستان است و حالا که امریکا نتوانسته این کشور را به کشوری امن، با ثبات و مرفه تبدیل کند، روسیه بیشتر از گذشته میخواهد در مناسباتِ تازه نقش فعالتری داشته باشد.
وقتی امریکاییها حاضر نیستند که با وجود داشتن پیمان امنیتی با افغانستان، در تجهیز و تمویلِ نیروهای امنیتیِ ما بهنحوی که در مأموریت نظامیِ خود به آن نیاز دارند، همکاری داشته باشند، بدون شک این حق برای دولتِ افغانستان محفوظ بوده میتواند که این نیاز را از جای دیگر تأمین بسازد. البته این نکته قابل ذکر است که هم دولتِ پیشین و هم دولتِ فعلی در مناسبات جهانی و منطقهییِ خود موفق نبودهاند. دولت کرزی به میزانی که از امریکا و غرب دوری میگزید، ولی دولتِ جدید بیش از اندازه و نیاز، به امریکا و غرب کرنش میکند. این افراط و تفریط بدون تردید با منافعِ افغانستان همخوانی نداشته و باعث شده است که افغانستان فرصتهای زیادی را از دست بدهد.
دولت افغانستان همانگونه که به رابطه با امریکا باید اهمیت بدهد، باید روسیه را نیز از نظر دور نداشته باشد. اما در همۀ این موارد، موضوع محوری باید منافعِ افغانستان باشد. سیاست، حوزۀ منافع است و نه احساسات و عواطف. دولتمردانِ جدید با توجه به درسهای گذشته، باید روشی منطقی و عقلانی در سیاستهای خود بهویژه در مناسبات با جهان در پیش گیرند. روسیه نباید به گزینهیی از سرِ ناگزیری تبدیل شود و نه هم بر اساسِ تغییرِ سیاست انتخاب شود؛ بل در همۀ این موارد، منافع افغانستان باید در اولویتِ دولتِ جدید قرار داشته باشد.
Comments are closed.