احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۲ ثور ۱۳۹۴
چهارشنبه ۲۳ ثور ۱۳۹۴
چاشتِ روز گذشته، نخستوزیر و مقاماتِ ارشدِ سیاسیـ نظامی و ملکی پاکستان، وارد افغانستان شدند تا با آقای غنی و عبـدالله دیدار و گفتوگو کنند.
گفته شده است که این سفر، به دعوت رییسجمهور غنی صورت گرفته است. از ظاهرِ اعلامیههای هر دو طرف نیز پیـداست که این سفرِ رسمی بههدفِ همکاریهای دوجانبه در راستای مبارزه با تروریسم و مسایلِ صلح و برخی مسایلِ اقتصادی و اجتماعی صورت گرفته است.
آقای شریف و هیأت ارشدِ همراهش در حالی وارد کابل میشوند که همین چند روز پیش، یک گروهِ دیگر از مقامهای برحال و اسبقِ پاکستانی وارد افغانستان شده بودند و با آقای غنی دیدار و گفتوگو کردهاند. این رفتوآمدها که معلوم نیست چه هدفی را تعقیب میکند، مردم را نگران ساخته است. زیرا در هر دو سفرِ اخیرِ هیأتهای پاکستانی به افغانستان، مقامهای استخباراتیِ و نظامیِ پاکستان نیز حضور داشتهاند و دیدارهای پنهانی کردهاند.
به نظر میرسد که با وجود همکاری نکردنِ پاکستان در پروسۀ صلحِ افغانستان، بازهم آقای غنی برخلافِ تحلیلهایی که در سفرِ او به هند مطرح شد، نیازمندی به پاکستان را فراموش نکرده است.
البته شکی نیست که سفرِ آقای غنی به هند و عقد قراردادهای اقتصادی و نظامی با هندوستان، پاکستانیها را نگران ساخته و آنان میخواهند با سفرهای پیهم به افغانستان، این روابط را آسیب بزنند.
قبل از سفر آقای شریف به افغانستان، اظهارات مقامهای دولت وحدت ملی نشان میداد که تمامِ رویهها و کنشهای پاکستانیها، بههدفِ اغفال مقامهای افغانستان صورت گرفته و باعث شده حوزۀ جنگ گسترش یابد و طالبان و داعشیان بیشتر تقویت شوند. سخنان اخیرِ آقای اشرفغنی احمدزی در کنفرانس خبریِ مشترکش با رییسجمهور کرواسی نیز نشان داد که سفرهای پیشینِ مقامهای پاکستانی چندان موثر نبوده و اشرفغنی احمدزی امیدهایش به پاکستان را از دست داده و دنبالِ کشورهای دیگر افتاده است.
اکنـون امیـد میرود که سفرهای مقاماتِ پاکستانی به افغانستان، سببِ اغوای دوبارۀ حکومت وحدت ملی نگردد. چرا که سفرِ آقای شریف که به دعوتِ آقای غنی صورت گرفته است، هرگز نمیتواند واقعیتِ رابطه و تعاملِ غیرصادقانۀ پاکستان با افغانستان را تغییر دهد.
هرچند به گفتۀ تحلیلگران، پاکستان حوزۀ جنگ در افغانستان را وسیع ساخته و میخواهد برنامههای بسیار کلانی را روی دست بگیرد؛ اما هنوز به گونۀ دقیق، نیتِ مقامهای پاکستانی از سفرهای جدید به افغانستان معلوم نیست. زیرا اگر بحث همکاری در روند مبارزه با تروریسم و صلح را در نظر بگیریم، شواهد و مدارکِ بسیاری وجود دارد که نشان میدهد پاکستان توانایی ایجاد ثبات در افغانستان را ندارد و برنامههای کلانِ پاکستان نیز به هیچ عنوان نمیتواند تعدیل و تغییر یابد و یا انعطافی در سیاستهای عملیِ این کشور رونما گردد.
مردم افغانستان حق دارند که بفهمند در دیدار میان سرانِ دولت افغانستان و پاکستان چه چیزهایی اتفاق میافتـد و اصلاً پاکستانیها به دنبالِ چه هستند. آقای غنی مواظب باشد که دوباره اغفال نشود و اینبار تا به چشمِ سر و در صحنۀ عمل، وفای به عهدِ پاکستانیها را نبیـند، به آنها اعتماد نکند.
در چهارده سال گذشته، پاکستانیها به تعهداتشان برای رساندنِ افغانستان به ثبات عمل نکردهاند و دولت وحدت ملی هم طعمِ تلخِ رابطۀ عمیق با پاکستان را چشیده است. اینکه پاکستانیها در این شب و روزها مکرر به کابل میآیند، خبر از حرفِ مهم، سیاستِ تازه و برنامۀ کلانِ دیگری از سوی این کشور در ارتباط با افغانستان و منطقه را میدهد.
به نظر میرسد که پاکستانیها برنامۀ خاصی را در این سفرها دنبال میکنند که مردم و حتا بسیاری از سیاستمردانِ کشور از آن آگاهی ندارند. باید ارگ ریاستجمهوری، سیاستِ خارجیاش را شفاف بسازد و مردم را از نگرانی نجات دهد. ما بارها گفتیم و یک بارِ دیگر تأکید میکنیم که دولتِ افغانستان باید رابطهاش با پاکستان را تعریف کند و اینبار آقای غنی و عبدالله به نخستوزیرِ پاکستان علنی بگویند که افغانستان زیر بارِ سیاستهای دوپهلو و غیرصادقانه نمیرود و هرگز قرار نیست افغانستان از سطحِ یک کشورِ مستقل، به سطح صوبۀ پنجمِ آنها تقلیل یابد.
يک نظر
اظهارات توام با دلسوزی اشرف غنی نسبت به پاکستان
،وازینکه قربانی تروریسم بوده ،و این که
دشمن پاکستان دشمن ما می باشد از زمره یاوه سرایی های دیگر این تقلب سالار می باشد.
در انگلیسی یک ضرب ا لمثلی است که : قبل
از سخن گفتن دوبار زبانت را در دهنت دور بده. همه کسانی که تاریخ سیاسی جنوب آسیا
را تعقیب نموده اند میدانند که چگونه آی اس آی و حکومت های پاکستان ازسازمان های مختلف مذهبی برای مقابله با هند و افغانستان استفاده نموده و
عند الضرورت نسبت بدنامی این سازمان ها نام آن هار ا تغیر داده است. پاکستان یگانه کشوری در منطقه
می باشد که از دین و نهاد های سیاسی دینی ما نند سپاه صحابه ،لشگر جنگهوی، طالبان
، حکمتیار و غیره …. منحیث یک ابزار سیاسی استفاده نموده است. این که عده یی ازین
نهاد ها بالخصوص بعد از واقعات ” لعل مسجد” از درخصومت با خالق خود در
گیر شده اند و حال عده یی ازان ها سرکشی می نمایند مسول آن خود پالیسی سازان
پاکستان می باشد. زمامدار افغانستان مدافع منافع مردم خود می باشد و مردم انتظار
دارند که به جای دلسوزی با پاکستان با زرنگی و زبان دپلوماتیک از تعهدات همه کشور
ها بصورت صادقانه در امر مبارزه بر ضد تروریسم یاد می گردید .دلسوزی نسبت به
پاکستان که خالق، حامی، تجهیز کننده و تمویل کننده تروریسم بوده و دولت حامی
تروریسم می باشد و همین حالا هر روز مردم
ما قربانی می دهند صحبت نا بجا بود.
بایداشاراتی با زبان دپلو ماتیک میشد که وضع واقعی منطقه ترسیم میشد. بر طبق گپ
های کابلی ها این ” ایزار پوش گنگس نه
کالا پوشیدن خود ه میفامه نه گپ زدن خوده”