احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۳ جوزا ۱۳۹۴
محمداکرام اندیشمند/ دو شنبه ۴ جوزا ۱۳۹۴
خبر امضای تفاهمنامۀ امنیتی میان سازمانهای استخباراتیِ پاکستان و افغانستان در هفتۀ گذشته (۳۰ ثور ۱۳۹۴ برابر به ۲۰می۲۰۱۵)، مخالفتهای گسترده و واکنشهای خشمآلودی را برانگیخت. در شبکههای مجازی نیز این واکنش، شدید و گسترده بود. بسیاری از این مخالفتها از آدرسِ دشمنی با پاکستان ابراز میشد و در واقع، مخالفانِ امضای این تفاهمنامه بهنحوی وطندوستی و غیرتِ افغانیِ خود را در مخالفت و مقابله با دشمن تاریخیِ وطنِ خود یعنی پاکستان به نمایش میگذاشتند. اما نکتۀ مهم و شگفتآور در نگاه و بررسیِ این مخالفتها و واکنشها، به درکِ متفاوت و هدفِ متفاوتِ آنها برمیگشتـ و حتا به عدم درکِ شمار قابلِ ملاحظهیی که با نافهمی و بیهدفی در عقبِ قافله میروند و هیاهویی برای هیچ برپا میدارند.
در میانِ مخالفان تفاهمنامۀ امنیتی با پاکستان، واکنش حامد کرزی رییسجمهورِ پیشین و شکریه بارکزی عضو پارلمان، بسیار تنـد، صریح و خشمگینانه بود. سپس زلمی خلیلزاد سیاستمدار امریکاییِ افغانتبار نیز از امریکا به این جمع پیوست، ولی لحنِ او در این مخالفت، قهر و خشمِ خانم شکریه و آقای کرزی را نداشت. اما در آنسویِ اینهمه خشم و هیاهو، این واقعیت نیز نباید فراموش شود که افغانستان بدون حلِ مشکل با پاکستان و بدون رسیدن به تفاهم و توافق با پاکستان، به صلح، ثبات و توسعۀ پایدار نمیرسد. افغانستان ظرفیتِ ایجاد توازن با پاکستان در عرصههای نظامی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی برخوردار نیست تا در وجود چنین توازنی، دخالت پاکستان را در بیثباتسازی، مهار و متوقف کند.
تجربه و حوادث نیمقرن گذشته و حتا بیشتر از آن تا اکنون این حقیقتِ تلخ را منعکس میسازد. حامد کرزی بعد از سیزده سال زمامداری در سایۀ حمایت مستقیمِ نظامی و مالی ایالات متحدۀ امریکا و غرب و بیست بار سفرِ بیحاصل به اسلام آباد، در توهم کسب زعامت و “مشری” پشتونهای منطقه در دو کشور افغانستان و پاکستان است. او هوای پشتونستانِ بزرگ و لوی افغانستان را با تجزیۀ پاکستان بهسر میپروراند و به سوی رابطۀ کابل و اسلامآباد و حل مشکل میان دو کشور از همین منظر نگاه میکند.
هیاهویِ افراد و حلقههایی که بر سرِ رابطۀ افغانستان و پاکستان، جدا از نگاههای معطوف به موضوع قومی، طبل دشمنی با پاکستان را بیشتر به صدا درمیآورند و کاسۀ داغتر از آش میشوند و خود را در جهتِ توهم لوی افغانستان سرباز میسازند، به درکِ نادرستشان از منافع کلانِ کشور و نافهمیشان از بازیهای پیچیدۀ سیاسی برمیگردد. اما در میان جوامع مختلفِ سیاسی و قومی افغانستان، بهخصوص در میان جامعۀ سیاسی پشتونها، افراد و عناصر واقعبین و حقیقتگرا هستند که منافع کلان ملیِ افغانستان را برای صلح دایمی، ثبات و توسعۀ پایدار و شکلگیری دولت ملی و مدرن، در حل مشکل کابل و اسلامآباد و توافق همهجانبه میان دو طرف میبینند.
«اگر» رییسجمهور غنی با این نگاه و استراتژی در صددِ حلِ مشکل و شکلگیری تفاهم و توافقِ همهجانبه بر سر تمام مسایل با پاکستان است، این یک مسیرِ درست در جهتِ سیاستِ معطوف به عقلانیت و منطبق با منافع ملی افغانستان شمرده میشود؛ مسیری که با تمام دشواریها و موانع، از آن عبور باید کرد!
Comments are closed.