احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۹ جوزا ۱۳۹۴
یک شنبه ۱۰ جوزا ۱۳۹۴
بخش سوم
یادداشت: «افغانستان به کدام مسیر روان است»، عنوان نشست جمع بزرگی از نخبهگان کشور پیرامون وضعیت نگرانکنندۀ جاری بود که روز دوشنبه (۴ جوزا) از طرف کنفرانس آجندای ملی در کابل برگزار گردید.
در این نشست، نخبهگان سیاسی و تحلیلگران، ۹ ماههگی دولت وحدت ملی را به نقد و بررسی گرفتند و نگرانیهای خود را از ناحیۀ بازی کلان و پروژۀ بزرگ، موج افراطگرایی، پدیدۀ نوظهور داعش، نقش آیاسآی و موقعیت نامعلوم افغانستان ابراز داشتند. نقش برجستۀ نخبهگان کشور در معادلات جاری نیز مورد گفتمان قرار گرفت.
اشتراککنندهگان این کنفرانس ضمن تأکید بر تقویت نظام اما تغییرات در نحوۀ حکومتداری، تطبیق مو به موی تفاهمنامه اما دعوتِ لویه جرگۀ اضطراری در مدت ششماه، به ضرورتِ تهیۀ یک استراتژی مدونِ ملی در چارچوب آجندای ملی، سرتاسری ساختنِ کنفرانسهای دایمالفعال آجندای ملی، تشخیص مشکلات و یافتن راه حلها و سایر مسایل ملی پرداختند.
اینک دیدگاههای مطرح شده توسط نخبهگان این کنفرانس را میخوانید:
استاد شاداب- استاد دانشگاه:
افغانستان بحرانهای زیادی را در مدت چند دهه سپری کرده؛ بحرانهایی بودند که مردم با وصف همه ناهنجاریها، در برابر یک ارزش بزرگ آن را متحمل شدند: ارزش آزادی و تمامیت ارضی که این بحرانها را در قالب جهاد و مقاومت پذیرفتند و به مقتضای قاعدۀ حقوقی اسلامی که «اخف فی ضرراً» را که باید تحمل کنیم، ملت مردانه تحمل کرد (که این) دو دستآورد بسیار بزرگی را در قبال داشت.
بعد از تحول جدید در افغانستان نکاتی پیش آمد و مسایلی مطرح شد و بحرانهای ایجاد گردید که مردم خواسته و یا نخواسته در برابر آن قدعلم نکردند. اما، بعد از این حوصلۀ مردم سر رسیده و تحمل چنین بحرانهایی را ندارند که با فلان سیاست چه قدمهایی بردارند.
نکتۀ دیگری که میخواهم تذکر دهم این است که آیا همین اهلیت در میان ما نخبهگان وجود دارد تا بتوانیم یک نقشۀ راه را صادقانه تعقیب کنیم و یا بر عکس به همان تعبیر مصرعی که: «هر کس برای مقصد خود دلبری کند.» اگر این مورد تا هنوز هم در میان نخبهگان افغانستان طوری که مشهود است، وجود داشته باشد، اصلاً ما نمیتوانیم یک نقشۀ راه را برای نجات ملت سراغ داشته باشیم. هنوز هم در جامعۀ ما شماری به نام جنگسالار و شماری هم بهنامهای دیگر یاد میشوند که به گفتۀ شهید استاد برهان الدین ربانی، بعد از این جنگ پکول و نکتایی است. ما باید از تنگ نظریها دور باشیم.
در هر تاریخ نیروهاییکه در آزادی ملتها سهم داشته و دارند با وصف نواقصی که داشته اند، هیچ وقت اهانت نمیشوند. ما نیروهای خُردی که در داخل داریم باید آنها را دست کم نگیریم، کاستی و نقصهایشان را برای شان نشان دهیم، ولی نیروی اصلی که در متن جامعه حضور دارد، نخبهگان ما هم در پیوند با همین نیروها میتوانند نقشۀ راه را ترسیم کنند و نقشۀ راه ما نباید به گونۀ باشد که در تقابل با ملت قرار گیرد.
امروزه در افغانستان بحران اعتماد هم وجود دارد و این که چگونه این بحران را باید مهار سازیم، از خود شیوۀ خاصی دارد که دولتهای ما متأسفانه تا هنوز از مهار بحران عاجز بوده اند که آسیب شناسی و عوامل زیادی را در خود دارد و باید در بحثهای جداگانه روی آن پرداخته شود.
در اخیر، مسیری را که دولت وحدت ملی تا هنوز پیموده و تعقیب میکند به ترکستان منتهی می شود.
قاضی مظفری:
در مورد موضوع اول باید بگویم که دستآوردهای دولت وحدت ملی بسیار ناچیز است و رهبران دولت نتوانسته اند در مدت ۹ ماه اعضای ستره محکمه، دادستانی کُل و بعضی وزارت خانهها را صاحب وزیر بسازند.
از طرف دیگر، یک جانب حکومت میخواهد جانب دیگر را تخریب کند، یک طرف حکومت خود کامگی میکند، در حالی که قرارداد تساوی هر دو رهبر را در بر میگیرد، این خودکامگیها در آینده مشکلات زیادی را برای مردم خلق و افغانستان را با مشکلات زیادی مواجه خواهد ساخت.
موضوع دیگری که این روزها بحث میشود امضای تفاهمنامۀ همکاریهای استخباراتی میان افغانستان و پاکستان است. در تاریخ میخوانیم که بعضی کشورها حصهیی از خاک خود را فروخته اند. مثلی که الاسکا را یکی از پادشاهان روسیه به امریکا فروخت یا حکومت ما در سالهای گذشته، بسیار سهل انگاری کرد و پاکستان در ساحات زیادی به عمق افغانستان پیشآمد که خود یک نوع وطن فروشی است. اما میبینیم که هیچگونه عکس العملی نشان داده نمیشود. با توجه به همه خیانتهایی که پاکستان در حق مردم افغانستان کرده، در دوران جهاد مجاهدین را تقسیم کرد و بسیاری از جنرالان پاکستانی از کوههای کابل، کابل را ویران کردند. دولت افغانستان نباید بالای دشمن تاریخی و قسم خورده اعتماد کند و در خانۀ خود استخبارات آن را جا دهد. این یک خیانت ملی است و ملت افغانستان آن را قبول ندارند.
حکومت موجود ناکام است و امید است که ملت به گفتۀ سید جمال الدین، ملت بیدار ملتی است که در مقابل خیانتهای دولت ایستاد میشوند؛ نگذارند تا افغانستان جزء خاک یک کشور دیگر شود و یا کشور دیگری قیمومیت ما را به دست داشته باشد.
محمد ناطقی-آگاه سیاسی:
با تشکر از جناب احمد ولی مسعود و همکاران شان در کنفرانس آجندای ملی برای برگزاری این کنفرانس.
موضوعات بسیاری خوبی را مطرح کردید که در ارتباط به مسألۀ اول، خدمت دوستان عرض کنم، دولت وحدت ملی به عنوان یک دستآورد ریشههای بومی ملی داشته است. چنانی که آقای احمد ولی اشاره کردند، در طی چندین سال روی آجندای ملی کار کرده اند که من آگاهم، این مسایل تأثیر داشت و بعد نخبهگان سیاست و رهبران جناحها و تیمهای سیاسی در انتخابات؛ زمانی که بحث در میان دو تیم انتخاباتی متمرکز شد، موفق شدند که روی یک برنامه و بستۀ مشترک توافق کنند.
برای متحدین بینالمللی ما هم حق بدهید بهخاطری که آنها نیز منافع زیادی را در افغانستان برای خود تعریف کرده و روی این مسأله تأکید کردند که دو تا تیم انتخاباتی اگر از همدگر جدا شوند بحران به میان میآید و همه نخبهگان سیاسی در درون کشور هم به این جمعبندی رسیده بودند که باید هر دو تیم سیاسی، این دو تیم در واقع سقفی بود که همه در آن جمع شده بودند، یکجا شوند؛ در حال حاضر، همه گروهها و طیفهای سیاسی ما زیر یک سقف گرد آمده و حکومت وحدت ملی را تشکیل داده اند که به نظر من یک دستآورد است.
موضوع دیگری که مطرح است این که، حکومت وحدت ملی در جریان ۹ ماه چه کرده است؟
طبیعتاً دستآوردها در دو ساحۀ داخلی و بیرونی مطرح است: در سیاست خارجی همانگونه که دوستانی اشاره کردند، ما دستآوردهای بسیار خوبی داشتیم؛ تنشها از میان رفتند و پلهای خراب شده دوباره ترمیم شد، در حال حاضر متحدین جهانی ما در بُعد امنیتی به همان تعهداتی که در بروکسل و شیکاگو داشتند، در سال چهار میلیارد و یک صد میلیون دالر باید در اختیار نیروهای امنیتی افغانستان بگذارند، عمل میکنند. شاهد هستیم که مناسبات افغانستان و پاکستان نیز حالت گذشته را ندارد و اگر بگوییم در بُعد سیاست خارجی کار نشده، این بی انصافی است.
مشکلات ما بیشتر در دو عرصه شناسایی شده، یکی در عرصۀ مدیریت که حکومت وحدت ملی که در ایجاد مدیریت ناتوان بوده، رییس جمهور در روزهای نخست اعلام کرد که در چهل روز کابینۀ دولت را تکمیل میکنیم؛ اما کابینه پنج ماه طول کشید و تازه وزیر دفاع نیز به این پست نامزد شده اند، به همین ترتیب مشکل ولایات نیز است که در این بخش نمرات خوبی نداریم.
نکتۀ دومی که بازهم باید به عنوان مشکل مطرح شود و آن را قبول کنیم این که، رهبران دولت در مسایل کلان و زیر بنایی کشور باید یک دست باشند که این انتظار را همه مردم دارند تا در مسایل مانند صلح و امنیت و همین امضای تفاهمنامه با پاکستانی باید یک پارچه عمل کنند، چنین نیست و آرزو داریم که این مسأله عملی شود و رهبران حکومت وحدت ملی این خواستۀ برحق مردم افغانستان را برآورده سازند.
بحث چالشها که مطرح شده است، معلوم است که این چالش در برابر حکومت طالبانی است که میجگند و گروه دیگری که بهنام داعش پیدا شده است. اگر ما واقعاً موارد بالایی را درست طی کنیم و یکدست و یکپارچه باشیم؛ نیروهای امنیتی خوبی داریم که برای شان این چالشها چیزی نیست و ما میتوانیم به راحتی از اینها بگذریم.
عتیقالله امرخیل-پوځی کارپوه:
زه یو نظامی یم نه فلسفه او نه هم هغه شی وایم چی هغه امکانات نلری. هغه خبری وایم چه امکانات یی لرو او څه باید وکړو، دری خبری دی حکومت کی مهمی دی چی صلح، امنیت او د افغانستان روغونه او جوړونه ده.
تر اوسه ټول کارونه په بیضوی شکل روان دی چی یو بل ته پاس ورکوی او ملت به بد حالت کی دی چی هر ورځ زوریږی کورونه یی ورانیږی، ښځی کوندی کیږی خو دوی به چوکیو باندی دعوا لری، که دی ته مونږ حکومت وحدت ملی وایو زه حیران یم چی وحدت ملی څه ته وایو.
ملت بدبختی، سمت او زبان پرستی خواته روان دی، صلح او امنیت وجود نلری او د افغانستان آبادی پریږده چی هیڅ خبری هم ورباندی نکیږی.
مونږ نه په تجارت، زراعت، مالداری او نورو برخو کی پلان نلرو او هیڅ بودجه هم نشته، کله چی حالت دغه رقم دی نو ملت خپل تصمیم نسی، راځی داسی تصمیم ونیسی چه نور ددی رهبران دوره ختمه ده او نظام پرځای پاتی وی خو حکومت تغییر وکړی.
عبدالله خنجانی-خبرنگار:
حکومت وحدت ملی در تمام کشورهاییکه تا هنوز تجربه شده، پرنسیب نبوده و به عنوان یک استثنا است. زمانی که قاعده رسمی شکلگیری حکومتها نتیجه نمیدهند، فشارهای جهانی باعث میشود تا طرفهایی که دیدگاههای متفاوت دارند و در یک تضاد مطلق قرار میگیرند، حداقل بهخاطر منافع جهانی کنارهم بیایند و حکومت سهامی را ایجاد کنند که برای مشروعیت آن بعد حکومت ایتلافی یا حکومت وحدت ملی گفته میشوند.
چرا حکومتهای وحدت ملی تا امروز نتیجه نداده؟ سه تا عامل اساسی باعث شده که حکومتهای وحدت ملی تا امروز به ناکامی مواجه شوند.
اول، این که طرفها یا صاحبان اصلی قدرت نمیتوانند فضاها سابقۀ خود را کنار بگذارند و وارد یک مرحلۀ جدید برای حقخواهی و رسیدن به اهداف مشترک شوند، دلیلش هم طبیعی است که گاهی اوقات منافع شان متفاوت میباشد.
عامل دوم، نبود اعتماد و تعهد برای کامیابی نظامها است. متأسفانه امروزه همانگونهیی که همه میبینند، ما قربانی جنگ قدرت در درون نظام هستیم و شماریبدون در نظر داشت فضای عمومی در افغانستان و اولویتهای اساسی در تلاش تعیین و تعریف موقعیت خود هستند.
عامل سوم، معاهده و یا ضمانت اجرای دوام این حکومتها است که براساس فشارهای بینالمللی میباشد، هر زمانی این که این ضمانت بینالمللی از نظامهای سهامی گرفته شود، اتوماتیک این نظامها محکوم به از بین رفتن هستند.
در یک چنین فضایی پیشنهاد من به عنوان یک خبرنگار این است، تا زمانی که تعهد برای حل مشکل افغانستان در درون نظام ایجاد نشود، هیچ عامل بیرونی حتا گفتمانهای مدنی و فشارهای جهانی هم نمیتواند تغییری را ایجاد کند؛ تا این جایی که آمدهایم و فضایی که تصویر شده، رهبران دولت وحدت ملی به این نتیجه برسند که با گذشت زمان ما محکوم به ناکامی هستیم و تمام وضعیت به نفع دشمن است و امیدوارم یک مرحلۀ تازه از همکاری در درون نظام ایجاد شود که مبتنی به اصول و منافع مشترک باشد و حداقل همان تهدید مشترک را به عنوان یک از اصلها بپذیریم.
در بحث صلح، باور من این است که یکی از آسانترین بهانههای سیاسی برای فرار از مشکلات در درون افغانستان، شامل ساختن عامل بیرونی در قضایا است. بنابر دو دلیل، امروزه به تلاشهای صلح در افغانستان امیدوار نیستم، یکی بر اساس تیوریک است که تیوریهای حل بحران در دنیا زمانی نتیجه میدهد که طرفها پی ببرند که عامل نظامی دیگر کارا نیست.
دوم این که شما با مشکل ذهنیت و تعریف از دشمن نیز امروز در افغانستان روبرو هستید. آرزو دارم که تروریسم و بحث حمایت از آن را در هر سطحی که است به عنوان یک عامل بنگریم و با آن مبارزه کنیم.
Comments are closed.