احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۹ جوزا ۱۳۹۴
چهار شنبه ۲۷ جوزا ۱۳۹۴
احمد عمران
برای دومینبار اسلو پایتخت ناروی طی هفتههای اخیر شاهد نشستِ گفتوگوهای صلح میان هیأت افغانستان و گروه طالبان است. پیش از این، هیأتی از زنانِ کشور به اسلو سفر کردند و با هیأتی از گروه طالبان به گفتوگو نشستند. شکریه بارکزی عضو مجلس نمایندهگان پس از نشستِ اسلو اعلام کرد که هیأت افغانستان با شجاعت از وضعیتِ زنان در این کشور دفاع کرد و دیدگاههای خود را به جانب مقابل رساند.
حالا اما در حاشیۀ نشستِ سالانۀ مجمع اسلو به نامِ «میانجیگری برای صلح» قرار است هیأت بلندپایهیی از افغانستان با نمایندهگان گروه طالبان دیدار کند. هرچند این دیدار نیز جنبۀ رسمی ندارد، اما به دلیل اعضای شرکتکننده میتواند از اهمیت سیاسیِ لازم برخودار باشد. در این نشست، محمد محقق معاون ریاست اجرایی، یونس قانونی معاون پیشینِ ریاست جمهوری و حکمت کرزی معاون وزارت خارجه، اعضای هیأتِ ششنفرۀ نشست اسلو استند.
بر اساس گزارشها، آقای محقق که ریاست این هیأت را به عهده دارد، پیام رییس جمهوری و رییس اجرایی را به هیأت طالبان میرساند. هنوز معلوم نیست که جزییات پیام سرانِ دولت وحدت ملی برای طالبان حاوی چه نکاتی است، اما واضح است که همان سخنان و خواستهای قبلی بازهم تکرار میشود.
دولت افغانستان در حالی بهشدت به اینگونه گفتوگوها امید بسته که گروه طالبان به درخواست دولتِ افغانستان مبنی بر اجرای آتشبس در جریان ماه مبارک رمضان پاسخِ رد داده است. طالبان نشان داده که قادر است دو جریان را موازی باهم پیش ببرد. از یکطرف آتش جنگ و ویرانگری را ادامه دهد و دیگر اینکه هیأتهایی را برای وقتکشی زیر نامِ گفتوگوهای صلح به کشورهای مختلف اعزام کند. با دریغ که دولت افغانستان در مسالۀ صلح، همان سیاستِ شکستخوردۀ رییس جمهوریِ پیشین را در پیش گرفته است؛ سیاستی که در بیشتر از یک دهه نه تنها به نتیجهیی منتج نشد که تبعات خطرناک آن، کل جامعه را فرا گرفت.
طالبان به دلیلِ سیاستهای آقای کرزی به یک گروه فعال سیاسی و نظامی تبدیل شدند که عادیترین دعوای آن بر سر گرفتن حاکمیت است. طالبان که در سالهای نخستِ ورود سربازان خارجی به کشور در آستانۀ مضمحل شدنِ کامل قرار گرفته بودند، بهزودی توانستند به وضعیت درهم ریختۀ خود سروسامان بدهند و جنگجویانِ بیشتری را وارد صفهای خود سازند. حالا به یمن همان سیاستها، طالبان دیگر یک گروه تروریست و قاتلِ مردم نیستند. این گروه در داخل نظام نیز هواخواهانِ خود را دارد و برخیها عملاً از سیاست و اهدافِ طالبان حمایت میکنند. یکی از مقامهای ارشد شورای عالی صلح، جنگ طالبان را «جهاد» میخواند و میگوید تا زمانی که نیروهای خارجی در افغانستان حضور دارند، این جنگ مشروعیت دارد.
موضوع دیگر اما بیبرنامهگی دولت در گفتوگوهای صلح است. دولت جدید نیز هم مانند دولت پیشین، طرح مدون برای صلح در کشور ندارد. این دولت نیز بهصورت تصادفی عمل میکند و تصمیمهای مقطعی میگیرد. یکی از انتقادهای اساسییی که بر دولت وارد میشود، همواره از این ناحیه است که دولت به گونۀ شفاف عمل نمیکند. رییس اجرایی دولت وحدت ملی نیز در یک سخنرانی اعلام کرد که مردم را از جزء جزءِ پیشرفتها در زمینۀ گفتوگوهای صلح باخبر میسازد. ولی برخیها انتقاد میکنند که بحث صلح، بحثی پیچیده است و نمیشود همه چیز را به اطلاع مردم رساند تا زمانی که به یک نتیجه نرسیده باشد.
اینجا غلطفهمی عمیقی اتفاق افتاده است. گویا شماری از اعضای دولت فکر میکنند منظور از شفافیت در روند صلح این است که اگر امشب اتفاقی در این مورد افتاد، فردا رییس جمهوری و یا رییس اجرایی مو به مو جزییاتِ آن را در اختیار رسانهها بگذارد. چنین نیست و همه میدانند که برخی مسایل در گفتوگوهای صلح وجود دارند که تا زمانِ لازم، نمیشود در مورد آنها صحبت کرد. اما وقتی از بحثِ شفافیت در روند صلح یاد میشود، این مسأله معطوف به داشتنِ برنامه و طرحِ از قبل سنجیده شده است که بر مبنای آن استراتژی صلح به وجود میآید. در موجودیت چنین برنامه و استراتژییی مردم میدانند که اولویتهای دولت چیست، چه اهدافی را دنبال میکند و گفتوگو با هیأتهای طالبان برای چه صورت میگیرد، نقش پاکستان و دیگر کشورهای همسایه در این روند چیست و دولت چه انتظاراتی از این کشورها دارد.
متأسفانه تا به حال چنین استراتژییی به صورتِ مدون به وجود نیامده که مردم با طرح دولت برای تأمین صلح آشنا باشند.
سرانِ دولت گاهی حرفهایی به صورت کلی مطرح میکنند که چندان روشنگر بوده نمیتواند و حتا گاه این حرفها تناقضآمیز است. همین حالا وقتی چیزهایی درمورد روند صلح از رییس جمهوری و رییس اجرایی سوال شود، بدون شک این دو تن حرفهایی میزنند که در تناقض با هم قرار دارند. چرا؟!… چون هر دو مقام ارشد دولتی طرحی مدون برای صلح ندارند و دیدگاههای مقطعیِ خود را در اینباره مطرح میکنند.
یک روز رییس جمهوری میگفت که با طالبان در هر کجایی که خواسته باشند، حاضر است گفتوگو کند، چند وقت بعد گفت که در برنامۀ او گفتوگو با طالبان مطرح نیست و او در این خصوص ترجیح میدهد که با پاکستان وارد گفتوگو شود. این سخنان عملاً در تناقض با هم قرار دارند و نشان میدهند که دولت هیچ طرح و برنامۀ مشخص و دقیقی را در مورد صلح دنبال نمیکند. پس میتوان نتیجه گرفت که گفتوگوهایی از ایندست فقط آب در هاون کوبیدن است و نمیتوان انتظار داشت که چنین گفتوگوهایی منجر به تأمین صلح و ثبات در کشور شود. اما یک دستاورد بدون شک خواهد داشت که طالبان را به عنوان یک جریانِ مقاوم و آزادیخواه به جهان معرفی میکند و جنگ آنها را در افکار عمومیِ جهان مشروعیت میبخشد!
Comments are closed.