احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





داعـــش؛ خطری که جـدی گرفته نمی‌شود

- ۳۱ جوزا ۱۳۹۴

احمد عمران/ دو شنبه ۱ سرطان ۱۳۹۴

 

داعش به گونۀ سرسام‌آور در افغانستان نفوذ می‌یابد و خلاف نظرِ برخی مقام‌های کشور که می‌گویند این گروه جای پایی در افغانستان نخواهد یافت، دیده می‌شود که داعش در حالِ تغییر یافتن به تهدید اصلی در برخی مناطقِ کشور است.
از زمان شکل‌گیری داعش در افغانستان دیری نمی‌گذرد، اما شواهد و اسناد نشان می‌دهند که «دولت اسلامی» منابع کافی برای سربازگیری به‌دست آورده است. وزیر معادن و mnandegar-3پترولیم در مجلس نماینده‌گان تأکید کرد که مشکل تازۀ این وزارت، داعش می‌تواند باشد که برای دست یافتن به منابع طبیعی افغانستان تلاش می‌ورزد.
بر اساس برخی یافته‌ها، داعش نزدیک به هفتاد میلیون دالر را برای گام‌های مقدماتی در افغانستان هزینه کرده است. گفته می‌شود که داعش در صورت دست یافتن به منابع طبیعی و مواد مخدر افغانستان، می‌تواند چیزی بینِ ۵ تا ۱۰ میلیارد دالر در سال به‌دست آورد. البته با توجه به منابعی که داعش همین حالا در عراق و سوریه در اختیار دارد، این مقدار پول چندان زیاد نمی‌نماید، ولی به‌ساده‌گی نیز از این رقم نجومی نمی‌توان گذشت.
داعش در منطقه توانسته به عنوان رقیب اصلیِ گروه‌های تندروی چون القاعده و طالبان مطرح شود. نوع برخورد و ایدیولوژی‌سازی داعش با گروه‌ها و شبکه‌هایی مثل القاعده، تفاوت اساسی از خود نشان می‌دهد. این گروه حتا در کشورهای غربی در میان مسلمانان نفوذ پیدا کرده و در حال سربازگیری از این کشورهاست. جوانان مسلمانِ زیادی در غرب به دلیل سیاست‌ها و فضای موجود در این کشورها سرخورده به نظر می‌رسند و این برای داعش فرصتِ مناسبی برای سربازگیری فراهم کرده است. اما در افغانستان این گروه چه‌گونه توانسته نفوذ پیدا کند؟
افغانستان بیشتر از سی سال را در جنگ‌هایی سپری کرده که روایت دینی و اسلامی داشته‌ است. بیشتر گروه‌هایی که در افغانستان جنگیده‌اند و می‌جنگند، خود را ملزم به ایجاد دولت اسلامی دانسته‌اند. فضای افغانستان نیز چونان فضای فرهنگی و سیاسیِ غرب نیست که جوانان را سرخورده سازد، حداقل از آن نوعی که ما در غرب شاهد آن هستیم. شاید جوانان زیادی در افغانستان سرخورده باشند، اما دقیقاً مخالف جهت جوانان غربی. با این حال می‌بینیم که داعش در میان همین جوانان نیز می‌تواند جاذبه خلق کند و آن‌ها را شکار برنامه‌های خود سازد.
نمی‌خواهم که به «تیوری توطیه» متوسل شوم و برای داعش منابع و پایگاه‌هایی بتراشم که گاهی در تفسیر و تعبیرهای برخی تحلیل‌گران دیده می‌شود؛ تحلیل‌هایی از این دست که داعش ساختۀ دستِ قدرت‌های بزرگ است و گویا زیر نام اسلام، برنامه‌های ضد اسلامی را رهبری می‌کند. تا زمانی که نتوان بر اساسِ داده‌های مستند برای چنین ادعاهایی ثبوت پیدا کرد، فقط باید در حد شایعه آن‌ها را پذیرفت.
شایعه‌سازی در شرق و به‌خصوص کشورهای اسلامی، رواج تام دارد و بسیاری تحلیل‌ها برگرفته از همین شایعات است. از سوی دیگر، نمی‌توان به نیات و برنامه‌های قدرت‌های بزرگ نیز مطمین بود و پنداشت که این قدرت‌ها دست روی دست گذاشته‌اند و هیچ برنامه و استراتژی‌یی در جهان ندارند. چنین برخوردی نیز می‌تواند ساده‌انگارانه به نظر رسد. باید حد فاصلِ میان این افراط و تفریط را پیدا کرد و به پدیده‌ها و رویدادها چنان دید که بتوان به ریشه‌های اصلی آن‌ها راه برد.
سوالِ مهم حداقل برای شهروندانِ افغانستان می‌تواند این باشد که: داعش چه‌گونه توانسته در قلمرو افغانستان جای پا بیابد و کدام گروه‌ها و سازمان‌ها در انتقالِ آن‌ از کشورهای خاورمیانه به افغانستان دست داشته‌اند؟ از سوی دیگر، چرا دولت افغانستان در برابر موج داعش‌گرایی از خود واکنش نشان نمی‌دهد و این گروه را دست‌کم گرفته است؟
تا هنوز شواهد و گزارش‌هایی در دست نیست که بتوان بر اساس آن‌ها نشان داد که در جایی از افغانستان میان نیروهای دولتی و گروه داعش رو در رویی صورت گرفته است. وقتی در یکی از ولسوالی‌های ولایت فراه، میان افراد طالبان و داعش درگیری آغاز شد، طالبان محلی خواستار دخالتِ نیروهای دولتی شدند، اما مقام‌های محلی از فرستادن نیرو به این منطقه خودداری کردند. شواهد دیگری هم در دست است که نشان می‌دهد افراد داعش با حمایت نیروهای دولتی در برخی مناطق افغانستان به ترویج برنامه‌های خود می‌پردازند.
در برخی مراکز دانشگاهی کابل، برنامه‌های داعش ترویج می‌شود و کسی نیست که جلوِ آن را بگیرد. این‌ها همه سوال‌برانگیز است و می‌تواند نگرانی بیافرینـد. آیا دولت افغانستان داعش را جدی گرفته و یا این‌که سیاست‌های دیگری در این خصوص دنبال می‌شود؟
تنها در شمال افغانستان عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ در برابرِ این گروه موضع گرفته و عملاً لباس رزم پوشیده است. آقای نور بارها خطرِ داعش را گوش‌زد کرده اما سخنان و هشدارهای او، زیاد از سوی دولتِ مرکزی جدی تلقی نشده است. آقای نور خطر داعش را حس کرده و به همین دلیل تلاش دارد که در برابر پیشروی‌های آن در شمال کشور مانع ایجاد کند.
می‌گویند داعش برنامه‌یی فرا منطقه‌یی است که از خاک افغانستان عبور می‌کند و به همین دلیل، مناطق شمال و غربِ کشور را هدف قرار داده است. اما در کنار آن، می‌تواند به خطری بالفعل برای افغانستان تبدیل شود. داعش به پایگاه و شرایط مناسب برای پیشروی‌های بعدی خود نیاز دارد، همان‌گونه که القاعده و طالبان نیاز داشتند. آیا ما در حال مرور کردنِ دوبارۀ تاریخ در مورد ظهور یک گروه تازه‌نفس نیستیم؟
شاید بسیاری‌ها به یاد آورند که دولت مجاهدین نیز ظهور طالبان در جنوب را زیاد جدی نگرفت و به همین دلیل، با مصیبتی کلان روبه‌رو شد. حالا هم مثل این است که تاریخ دوباره تکرار می‌شود.
در مواضع و سخنان آقای نور، این خطر و این روایتِ تاریخی را می‌توان به گونۀ روشن شاهد بود!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.