احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۱ سرطان ۱۳۹۴
سه شنبه ۲ سرطان ۱۳۹۴
بخش سوم
عبدالحفیظ منصور
اما پنجشیر از دو کلمۀ «پنج» و «هیر» ترکیب یافته که هر کدام در فرهنگ و زبانِ ما معنیِ جداگانه دارد.
«پنج» بر وزن رنج، عددیست معروف که اشاره به حواس خمسه هم است.(۴) این کلمه در کلیۀ زبانها و لهجهها باهم یکسان بوده و یا قرابت دارد و به همان عددی اطلاق میشود که در بین چهار و شش قرار دارد.
«هیر» با ثانی مجهول وراء قرشت آتش را گویند و به عربی نار خوانند، به معنی اطاعت و عبادت هم آمده و به زبان علمی اهل هند طلا را میگویند.(۵) اما در اوستا و پهلوی هیر به معنی آب و جریان آب است، مثلاً هیرمند.
دکتر معین در حاشیۀ برهان قاطع، هیر را آموزش و تعلیم ترجمه کرده است و ابن بطوطه دانشمند و سیاح عرب هیر را در زبان سانسکریت به کوه ترجمه کرده و پنج هیر را نیز مأخذ از پنج کوه میداند.(۶)
دار مستتر ریشۀ کلمۀ هیر را از اوستا (aethra) دانسته و آتش ترجمه میکند و گفته شده است «هیر» در پشتو نیز معنی آتش (اور) را میدهد.(۷)
پنجشیر در تمام آثار معتبر تاریخی، «پنجهیر» ضبط شده و از آنجایی که در زبان عرب «پ» نیست، مولفان عرب در نوشتههای خود «پ» را به «ب» بدل کرده «بنجهیر» نوشتهاند.
در جمله جغرافیهنویسان عرب، تنها یعقوبی «بنجهار» ابن خرداد «بنجار» و ابن فقیه «فنجهیر» آوردهاند، که اختلاف قابل ذکری با ضبط اصلی دیده نمیشود.(۸) ولی مورخان و جغرافیهنگاران خراسان در همۀ مواردی که از پنجشیر ذکری دارند، نام آن را به شکل «پنجهیر» ضبط کردهاند.
فردوسی در داستان دوازدهرخ از پنجشیر چنین یادآور میشود:
دگر پنجهیر و دگر بامیان سرا مرز ایران و جای کیان(۹)
در لغتنامۀ دهخدا ذیل نام پنجهیر این بیت بوشکور بلخی آمده است:
به کتفالگی رفته از پنجهیر رمیده از او مرغک گرمسیر
در ترجمانالبلاغه قطعهیی دربارۀ پنجهیر ضبط است که آن را چنین میخوانیم:
گویند هفت مرد است در پنجهیر بد
زان هفت دو مسلمان و آن پنج هیر بد
من پنجهیر دیدم و آن پنجهیر بد
از پنجهیر بد نشود پنجهیر بد(۱۰)
همچنان پنجشیر در «حدودالعالم»(۱۱) و تاریخ بیهقی(۱۲) پنجهیر ضبط شده است. از اینهمه اظهارات چنین نتیجه میتوان بهدست آورد که کلمۀ «پنجهیر» روی ملحوظاتی بدین دره اطلاق شده است.
نخست احتمال دارد که در حین عظمت دین زردشت، پنج آتشکده در پنجشیر بوده باشد. دوم، ممکن است وجود پنج معدنِ زر یا سیم موجب اطلاق این اسم شده باشد؛ زیرا پنجشیر در طول تاریخ بهدلیلِ معادن نقرۀ خود، شهرت داشته و سوم، نمیتوان قول ابن بطوطه را از نظر دور داشت.
پس در آخرین تحلیل چنین استنباط میشود:
۱٫ کلمۀ «کجکن» از آنجایی که در متون معتبر کهن دیده نشده، کلمهیی است افسانهیی که از لحاظ علمی بر اینکه نام قدیم پنجشیر بوده باشد، صدق نمیکند.
۲٫ بدون تردید نام قدیم پنجشیر، «پنجهیر» بوده و اینکه چهطور پنجهیر به پنجشیر مبدل شد، دو احتمال میتواند داشته باشد؛ یا افسانۀ بالا دارای حقیقت است و یا حرف «ش» در اثر گذشتِ زمان به جای «هـ» بهکار رفته است.
عبور فاتحین
درۀ زیبای پنجشیر در دل تاریخ، از جهت داشتنِ معادن قیمتی و عبور شاهراه مهم تجارتی و لشکرکشیِ فاتحین، از ساحات شمال و جنوب هندوکش شهرت فراوانی داشته است.
تاریخ پنجشیر قبل از اسکندر چندان روشن نیست، ولی پنداشته میشود که اسکندر مقدونی در بهار ۳۲۷ قبل از میلاد، از درۀ پنجشیر عبور کرده و به «دراپاسکا» (اندراب) رفته است و از راه کوشانِ درۀ غوربند برگشته است.(۱۳) و به قولی، کوتل خاواک را عبور کرده و به کاپیسا آمده است.(۱۴)
نظامی گنجوی در اسکندرنامه اشاره به لشکرکشی اسکندر به پنجشیر زیر عنوان «گشودن اسکندر دژ دربند را به دعای زاهد» دارد.
در اسکندرنامه آمده است که سکندر خطاب به لشکریانش گوید:
به لشکر بفرمود تا صدهزار
درآیند پیرامن آن حصار
بخرسنگ غضبان خرابش کنند
به سیلاب خون غر آبش کنند
چهل روز لشکر شغب ساختند
کز آن دژ کلوخی نیانداختند
سپس اسکندر رو به زاهد گوشهنشین کرد و از وی استمداد جست. زاهد از سوزِ دل دعا نمود و آن دژ بیافتاد و افرادش سر تسلیم نهادند.(۱۵)
قابل یادآوری است که «دربند» ناحیهییست در ابتدای پنجشیر و خرابۀ «حصار دربند» تا هنوز در آنجا باقیست.
کوتل خاواک به ارتفاع ۳۶۰۰ متر میان شمال و جنوب افغانستان در قرون وسطا بهترین راه تجارت و لشکرکشیها میان دو طرف به حساب میآمد و گویند لشکریان سلطان غزنه(۱۶) این دره را عبور کردهاند و سپس مغولان.
Comments are closed.