احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۴ اسد ۱۳۹۴
افغانستان حالا بر سرِ دوراهیِ بزرگی قرار گرفته است. در این یکونیم دهه، ما شاهد مواضعِ گوناگونی علیه طالبان بودیم؛ عدهیی طالبان را برادر میخواندند و عدهیی هم دشمنِ جانی!، حکومتِ افغانستان هم دایم در بینِ این دو طیف گشتوگذار میکرد. حکومت حامد کرزی هر چند سال یک بار، علیه پاکستان قد علم میکرد و رویکرد اسلامآباد علیه افغانستان را ریاکارانه میخواند.
حکومت وحدت ملی نیز پس از روی کار آمدن، بنا بر علایقِ رییسجمهور غنی، بلافاصله به نامهنگاریها و ملاقاتهای دوستانه با پاکستان شتافت و تا توانست، به این کشور مرحمت کرد. نوازشریف اما با ناسپاسی کامل، علیرغم تعهداتِ بسیار تا توان داشت علیه کابل دسیسه کرد و با حمایتهای بسیار از طالبان در سال جاری، تصاویری خونبار از افغانستانِ پس از ۲۰۱۴ در دلهای مردمِ ما به یادگار نشاند.
پس از رویداد خونینِ شاهشهید و حملاتِ تکاندهندۀ پس از آن در کابل و سایر ولایات، با مواضعِ تندی که رییسجمهور غنی و داکتر عبدالله علیه پاکستان گرفتند، به نظر میرسد که حکومت وحدتِ ملی پس از ده ماه، حالا به شکِ دکارتی در قبال روابطِ خود با پاکستان رسیده است. پس از تراژدی اسفبارِ شاهشهید و حوادثِ خونینِ بعد از آن بود که سرانجام رییسجمهور غنی حاضر شد اسلامآباد را به گونۀ مستقیم خطاب قرار دهد و از آنها بخواهد موضعشان را نسبت به کابل و طالبان به گونۀ عملی نشان دهند. این رویدادِ تکاندهنده و خونین سبب شد که رییسجمهوری که در این ده ماه همواره به نفعِ پاکستان پرچم میزد نیز در قبالِ این رفیق نارفیق، لب به سخن بگشاید و خواهان تعیینِ موضعِ هرچه زودترِ این کشور در قبال رویکردش به افغانستان شود.
پس از نشست خبریِ رییسجمهور غنی که در اصل تلاشی برای رساندن پیامِ حکومت وحدت ملی به پاکستان بود، رییسجمهور غنی هیأتی از مقامات عالیرتبۀ حکومتی را به این کشور فرستاد و از جانبِ پاکستانی خواست تا موضعِ خود را در قبالِ افغانستان روشن کند. در این سفر فوقالعاده مهم، هیأت افغانی با سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان ملاقات کرد و بارِ دیگر تعهدِ این کشور در قبال مبارزه با تروریسم در منطقه را گرفت. با این وجود اما نمیتوان به سخنانِ پاکستانی که سالها به فریبِ مردمِ ما پرداخته، اعتماد کرد. در نتیجه به نظر میرسد که حکومت وحدت ملی با چنین عکسالعملی در قبال حملات اخیر، یا در پی توجیهِ افکار عمومی در قبالِ حملاتِ اخیر بوده و یا واقعاً از جانبِ پاکستانیها ناامید شده و در پی روی دست گرفتنِ مواضعِ جدیِ جدید علیه اسلامآباد است.
از آن سوی دیگر، جمعی از مردم و روحانیونِ کشور در تلاش برای روی دست گرفتنِ اقداماتِ عملیِ مناسب علیه حملاتِ خصمانۀ پاکستان است؛ تلاش برای تحریم اموال تجاری پاکستان از یکسو و فتوای جهادِ برخی از علمای کابل علیه پاکستان، نمونهیی از این تلاشهاست. راهاندازی چنین کمپاینها و حرکتهای مردمی، بیانگرِ اوجِ احساساتِ مردم علیه اقداماتِ خصمانۀ اسلامآباد علیه کابل است. در شرایط کنونی با وجود خاطراتِ بسیار پُرسوزِ مردم از اعمال دهشتافکنانِ زیر حمایتِ آیاسآی، بیش از هر چیز ضرورتِ یک جهتگیری منطقی و حسابشده علیه پاکستان احساس میشود.
تحریم کالاهای پاکستانی بدون داشتنِ طرحِ جایگزین، خودکشیِ محض است؛ این کار اگر اهرمِ فشاری علیه پاکستان شود، اثراتِ بسیار ناگواری نیز بر زندهگی مردمِ ما بهجا میگذارد. بر همهگان واضح است که افغانستانِ امروز، بهشدت نیازمندِ کالاهای وارداتی از پاکستان است و در صورت بستنِ یکبارۀ مرزها، آن طرفی که بیشتر آسیب میبیند، افغانستان خواهد بود. مسلماً ما باید به قطع وابستهگی اقتصادی از پاکستان با راهکارها و برنامههای بدیل اقدام کنیم، اما این کار به عجله و احساسات امکانپذیر نیست، زمان میخواهد و زیرکی فراوان. در نتیجه پیشنهاد میشود که در قهر و دوستیمان با پاکستان بیاندازه حزم و درایت به خرج دهیم و هرگز دچار جو زدهگی نشویم.
Comments are closed.