احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 6 میزان 1394 - ۰۵ میزان ۱۳۹۴
دیروز، پنج میزان، نوزدهمین سالروز ورودِ طالبان یا لشکر سیاهِ پاکستان به کابل بود. یادآوری آن روزها و خاطراتِ تلخِ دوران تجاوز به افغانستان، مو بر اندامِ آدمی راست میکند. آتش زدن خانههای مردمِ شمالی و ولایتهای شمال و مرکزی کشور و نیز کوچهای اجباری و نسلکشیها، همه و همه سوغاتِ طالبان و سربازانِ پاکستانی بودند. حالا که چهارده سال از شکست طالبان میگذرد، میبینیم که دولتِ ما دوباره در معرضِ همان تجاوزِ دیروز قرار گرفته و به طالبان و تروریستان نفسِ تازه داده شده است. از آن روزگار که ملاعمر زنده بود تا روزگاری که ملاعمر زنده نیست، هیچ تغییری در ماهیتِ طالبان وارد نشده و روز به روز، حقانیت مقاومتِ دیروز در برابر طالبان و تجاوز پاکستان آشکار میشود.
با ورود طالبان به کابل، سیر تاریخِ کشوری به نام افغانستان دگرگون شد و کاروان مدنیت در این کشور عقبگردِ شدید کرد. تجاوز، کشتار، مصادرۀ زمین، تخریب منازل، به آتش کشیدن باغها و مزارع، همه و همه رهاوردِ این پدیدۀ جدیدالتأسیس (طالبان) بودند که مردم را ناچار به مقاومتِ سخت در برابرشان کرد؛ مقاومتی که تا امروز بهنحوی ادامه داشته و با پیوستنِ داعشیان به این میدان، میباید تا دفعِ کاملِ شر ادامه یابد.
در نیاز خوانش تاریخ، گفته میشود که حفظ و یادداشتِ هر رویداد تاریخی، میتواند ما را از طی کردنِ مکررِ یک مسیرِ تاریخی باز دارد. اما انگار افغانستان یگانه کشوریست که برای رسیدن به یک حقیقت، باید تاریخ را مدام تکرار کند و زهرِ تلخِ آن را مکرراً بچشـد.
اما مسلماً این تکرار تاریخ، تقدیر آسمانیِ ما نیست؛ بلکه ریشه در اشتباهات و عصبیتهای خودمان دارد که هرگز آن را نمیبینیم. امروز هرچند حکومت و تمام نهادهای مربوط به آن، گروه طالبان را دلیلِ بدبختیهای دو دهۀ اخیر کشور میدانند، اما هرگز به سیاستهای طالبپرورانۀ خویش توجه نکرده و نمیکنند که خود ـ خواسته یا ناخواسته ـ در راستای تقویت و تجهیزِ این گروه عمل کردهاند.
ارکان حکومت اعم از مقاومتگرانی که امروز مقاومتِ دیروزشان در برابر طالب را مایۀ افتخار میخوانند، در چند سالِ پسین در به متن کشاندنِ این گروه نقش ایفا کردهاند. آنها جنایاتِ سازمانیافتۀ طالبان ـ جنایات دیروز و امروزشان ـ را با تمسک به مذاکرات یکجانبۀ صلح، قباحتزدایی کردهاند و هنوز هم در تلاشِ تحققِ این پروسهاند.
تردیدی نیست که گروه طالبان به کمکِ سیاستهای قومیِ حکومتِ آقای کرزی و آقای غنی، تجدیدِ حیات شده و از این منظر، آقای کرزی و غنی و همراهانشان زیاد ملامت نیستند؛ زیرا نگاه آنها به تروریسم و طالب و داعش قومی بوده است. اما صد افسوس که بسا از دوستانِ مقاومتگر نیز در برابرِ این نگاه و سیاست، سکوت و مماشات پیشه کردهاند.
حتا امروز که ما به سوی «تحول» و «اصلاحات» روان هستیم و هراس از بازگشت طالبان و تکرار پنجم میزان، پشتِ همۀ حکومتیان را میلرزاند؛ هنوز هم برخی مقامات به سیاستهای طالبگرایانۀشان ادامه میدهـند. چنانکه می بینیم در جای جای کشور با طالبان معاهده امضا میکنند و برای آنان مکانهای امن میسازند. رویداد لوگر و نیز رویداد دند غوری بغلان مؤید این گفتههاست.
بنابراین، نومیدانه میتوان گفت که ادامۀ فعالیتهای شورای صلح و نیز حُسن نظرِ بیحدِ حکومت نسبت به حضور طالبان در نظام افغانستان، لاجرم ما را با پنجِ میزانِ دیگری مواجه خواهد ساخت.
تعریفی که امروز از طالب بیرون داده میشود، در واقع همان تعریفیست که در پی قباحتزداییهای مکررِ حکومت و طرفدارانش صورت گرفته است. ورنه، ماهیت اصلیِ این گروه هیچ تغییری نکرده است. جنایتِ آن گروه امروز هم در ابعاد گستردهاش جاری است؛ اما به نظر میرسد که مقاماتِ حکومت تصمیم دارند تا زمانی که یک بارِ دیگر جنایاتِ پس از پنجم میزان سال ۱۳۷۵ را تجربه نکردهاند، سیاستِ مدارا و مماشات را ادامه دهند.
Comments are closed.