احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهارشنبه 29 میزان 1394 - ۲۸ میزان ۱۳۹۴
ماهها پیش بود که ولایت فاریاب، بهخصوص ولسوالی غورماچ مورد حملۀ طالبان قرار گرفت و بهدستِ این گروه افتاد. اما بعد از مدتها حضور طالبان در این بخشها و قتل و کشتار مردم فاریاب، جنرال رشید دوستم معاون اول، خود با گروهی از افراد مسلح وارد فاریاب شد. در آن زمان، گزارشها حاکی از آن بود که جنرال دوستم با کشتن برخی از فرماندهانِ طالبان، آنان را وادار به عقبنشینی از فاریاب کرده و برخیهایشان را نیز اسیر گرفته است.
جنرال دوستم بعد از فاریاب، عزمِ سفر به ولسوالی کوهستانات ولایت سرپل را کرد و آن مناطق را از وجود طالبان نسبتاً پاک کرد؛ اما در همین وقت بود که حلقاتی در کابل او را به نسلکشی متهم کردند و همۀ امکانات نظامی از جمله تیل مورد نیاز او، از طرفِ مرکز، قطع و امر بازگشت برایش داده شد. هنوز جنرال دوستم به کابل برنگشته بود که خبر از بازگشت طالبان به برخی از مناطق فاریاب شنیده شد و چند روز بعدتر، باز طالبان وارد فاریاب شدند و حالا هم یک ولسوالی مهمِ این ولایت را سقوط دادهاند و نیز شماری از افراد پولیس را اسیر کرده و سپس کشتهاند. آنگونه که گزارشها نشان میدهد، این نیروها به دلیل اینکه چند روز بدون مهماتِ کافی بهسر برده بودند، نتوانستند تاب بیاورند و به طالبان تسلیم شدند. طالبان فرمانده این گروه و چهل سربازش را کشتند و بر منطقه حاکم شدند.
این برای چندمینبار است که سربازانِ وطن در مناطق مشخصی از کشور فقط به دلیل نرسیدن کمکهای لازم و مهمات، به دستِ دشمن میافتند و با آنان دشمن برخورد غیراسلامی و انسانی میکند. اما اینکه چهگونه طالبان بار دیگر بر فاریاب مسلط شدند، سوالیست که باید به آن پاسخ داده شود.
گزارشها نشان میدهد که در گذشته، زمانی که جنرال دوستم به هدف سرکوب طالبان به فاریاب رفته بود، بیشتر به کار سیاسی مصروف شده و شماری از فرماندهانِ طالبان را وادار کرده که از جنگ دست بکشند. او با دادن مانورهای کلانِ نظامی و دادن پول، طالبان را بدون اینکه از بین برده شوند، به عقبنشینی وادشته بوده است. همین بود که با رسیدن پای دوستم به کابل، طالبان بار دیگر بر همۀ آن مناطق در فاریاب مسلط شدند.
به هر صورت، این بار که تجربۀ مسامحه و صحبت با طالبان کارگر نیفتاد و دشمن بار دیگر به فاریاب حمله کرده، باید مانورِ جنرال دوستم نیز به جنگِ قاطع در برابر طالبان تغییر کند. مسلماً طالبان با اعمالشان نشان دادند که با آنها نباید شوخی کرد و فقط با زبان جنگ میتوان با آنان سخن گفت.
آنچه در کندز اتفاق افتاد و آنچه در فاریاب و دیگر مناطقِ شمال اتفاق میافتـد، نشان میدهد که بعد از این شمال جای امنی نخواهد بود و پروسۀ انتقال جنگ به شمال به گونۀ موفقانه توسط حلقاتی در ارگ و پاکستان عملی شده است.
حالا تنها راه این است که مبارزه و رویایی با گروههایی که زیر نامِ طالب مسلح شده اند، به شکل جدی راه بیفتد و اجازه داده نشود که این گروهها در شمال استحکام یابند. مبارزۀ جدی در شمال این امکان را فراهم میکند که طالبان به آدرسهای اصلیشان برگردانده شوند و طالبانِ محلی نیز نتوانند بهخاطر درآمدی که از درکِ طالب شدن بهدست میآورند، مشکل خلق کنند. شمال نباید به پایگاهی برای تروریستان تبدیل شود که در آن صورت، این کشور دوزخی برای منطقه خواهد شد!
Comments are closed.