گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 10 عقرب 1394 - ۰۹ عقرب ۱۳۹۴
شمال کشور بهصورتِ نگرانکننده دستخوش حملات تهاجمیِ نیروهای مخالف قرار گرفته است. پس از سقوط شهر قندوز به دست طالبان، حالا ولایت تخار آماج این حملات قرار گرفته و ولسوالی درقدِ این ولایت به دستِ طالبان سقوط داده شده است.
ولسوالی درقد به دلیل نزدیکی به مرزهای تاجیکستان، از اهمیتِ استراتژیک برخوردار است و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که هدف اصلیِ نیروهایی که در شمال کشور میجنگند، ورود به کشورهای آسیای میانه است.
واکنش مقامهای تاجیکستان به سقوط ولسوالی درقد نشان داد که این موضوع بهصورتِ جدی از سوی این کشور دنبال میشود و احتمال دارد که یک بار دیگر پای روسیه را به عنوان متحد استراتژیکِ این کشورها به مرزهای افغانستان بکشاند. روسیه نیز با نگرانی و سوءظن به اتفاقهای منطقه نظر دارد و مقامهای کرملین در عقبِ این رویدادها، توطیۀ «امپریالیسم جهانی» را علیه منافع خود احساس میکند.
روسها و امریکاییها بر سرِ بسیاری از مسایل منطقه و از جمله جنگِ سوریه با یکدیگر اختلاف دارند و اگر این اختلافها وارد مراحل تنشآلود شود، احتمال دارد که جنگ در منطقه به جنگ نیابتی میان قدرتهای بزرگ تبدیل شود.
روسها با شک و تردید به مسایل نگاه میکنند و گویا آمادهگی دارند که اگر واقعاً جنگ به کشورهای آسیای میانه کشیده شود، به آن پاسخ دهند. در این میان البته وضعیت افغانستان گنگ و نامشخص است. روسها دست همکاری به سوی مقامهای افغانستان دراز کردهاند و چراغ سبز نشان میدهند که میتوانند جایگزین مناسبی برای غربیها باشند.
اخیراً مقامهای روسی اعلام کردهاند که حاضرند به ارتش افغانستان سلاح و تجهیزات پیشرفتۀ نظامی کمک کنند. امریکاییها نیز با این تصمیم مخالفت نکردهاند، ولی روسها عمدتاً میخواهند به نگرانیهای خود پاسخ پیدا کنند.
وضعیت نشان میدهد که با وجود روابط خوبِ شکل گرفته میان مسکو و کابل، سران کرملین نسبت به اراده، استقلال و نیاتِ ارگ چندان خوشبین به نظر نمیرسند. مقامهای روسی بیم از آن دارند که کابل بازی دوگانه در منطقه انجام دهد و ضمن اینکه سطح روابط خود با این کشورها را حفظ کند، خود عامل انتقال گروههای «آخرالزمانی» به کشورهای آسیای میانه باشد.
روسها هراس دارند که کابل به عامل سیاستهای غرب در مورد کشورهای آسیای میانه تبدیل شده باشد و از آنچه که به نام انتقال جنگ از جنوب به شمال یاد میشود، حمایت کند.
مقامهای افغانستان هرچند با اطمینان میگویند که هیچ توطیهیی در قبال کشورهای آسیای میانه و روسیه در سر نمیپرورانند، اما مشکل است که بتوان با داشتن روابط استراتژیک با امریکا آنها را قانع کرد که داعش هیچ رابطهیی با سیاستهای کابل ندارد. حالا که گروههای تندرو خود را به مرزهای کشورهای آسیای میانه نزدیک کردهاند، این بدگمانی افزایش یافته و حتا سبب تیرهگی مناسبات میان کابل و دوشنبه پس از حمله به ولسوالی درقد تخار شده است.
دولت افغانستان اگر نتواند بهخوبی از پسِ مدیریت وضعیت بیرون شود، بدون شک با مشکلات و چالشهای تازه روبهرو خواهد شد. احتمال اینکه افغانستان به جای رسیدن به صلح و امنیت عملاً به صحنۀ رویاروییهای روسیه و غرب تبدیل شود، بسیار زیاد است. همین حالا هم بسیاری از تحلیلگران باور دارند که افغانستان دستخوش رقابتهای اطلاعاتی و جنگ استخباراتی میان قدرتهای جهانی و منطقهیی است و اگر بحث انتقال داعش به آسیای میانه داغتر شود، ممکن است که روسها واقعاً وارد صحنه شده و خود به یکی از بازیگران اصلی جنگ تبدیل شوند. آنوقت برای افغانستان نیز مدیریت وضعیت بسیار دشوار خواهد بود؛ چون اگر قدرتهای بزرگ بخواهند جنگ نیابتی خود را از طریق افغانستان دنبال کنند، احتمال تداومِ جنگ برای مدتهای مدید وجود دارد. روسها در صورتِ اینکه احساس کنند که منافع آنها و همپیمانانشان در منطقه با خطر مواجه شده، بدون تردید با تجهیز و تمویلِ گروههای مختلف تلاش خواهند کرد که تنور جنگ را همچنان در مرزهای افغانستان گرم نگه دارند.
دولت افغانستان باید با تمام سعی و تلاش، تمهیداتی را روی دست گیرد که از نفوذ جنگ به ولایات شمالی کشور جلوگیری کند؛ زیرا به هیچ صورت گمان برده نمیشود که جنگ با انتقال از جنوب به شمال بر اساس همان چیزی که گفته میشود که بعد به سوی کشورهای آسیای میانه خواهد رفت، به پایانِ خود در افغانستان نزدیک شود.
بحث این است که موضوع انتقال داعش از شمال افغانستان به سوی کشورهای آسیای میانه حقیقت دارد و کشورهای آسیای میانه و روسیه واقعاً این خطر را احساس میکنند. این کشورها باور دارند که توطیۀ جهانی علیهشان از مرزهای افغانستان آغاز شده و تلاشهای مرموزی با پشتوانۀ نیرومند مالی در جریان است تا داعش راه خود را به سمت روسیه باز کند.
روسها از سالها به اینسو درد بنیادگرایی را حس کرده و با آن درگیر بودهاند. زیاد وقت نمیشود که مسکو چیچین را به کشوری مطیع تبدیل کرده و اگر تجربۀ چیچین یک بار دیگر برای روسیه از سوی کشورهای آسیای میانه تکرار شود، این بار واقعاً این کشور را با دردسری کلان روبهرو خواهد کرد که نتواند برای دههها خود را از زیر بار آن نجات دهد.
Comments are closed.