احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





رویای صلح و ثبات در پروژۀ تاپی

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 24 قوس 1394 - ۲۳ قوس ۱۳۹۴

بر فراز محل افتتاح خط لولۀ گاز موسوم به «تاپی» نوشته شده است: «پروژه‌یی برای صلح و ثبات». چنین تعبیری از این پروژۀ ده میلیارد دالری که چهار کشور منطقه در آن سهیم‌اند، می‌تواند به معنای نخستین گام به سوی تعبیر یک رویای بیست‌ساله باشد که همۀ کشورهای منطقه را به نحوی به خود مشغول کرده است.
mandegar-3هیچ کشوری در منطقه یافت نمی‌شود که رویای صلح و ثبات را در سر نداشته باشد. حتا همان کشورهایی که منافع خود را در بی‌ثباتی دیگران می‌جویند و یا برای خود عمق استراتژیک تعریف می‌کنند نیز از بی‌ثباتی و درگیری‌های خشونت‌آمیز به تنگ آمده‌اند. اما سوال این‌جاست که پروژۀ تاپی چه مقدار از این رویای منطقه‌یی را می‌تواند به واقعیت تبدیل کند؟
رهبران کشورهای سهیم در پروژۀ تاپی در روز گشایش کار عملیِ این پروژه ابراز امیدواری کردند که پروژۀ تاپی بتواند در نزدیک ساختن کشورهای منطقه موثر واقع شود و فصل تازه‌یی از روابط را میان این کشورها به وجود آورد. از چهار کشور سهیم در پروژۀ تاپی، سه کشور به گونه‌های مختلف میانِ خود مشکلاتی دارند. کشورهای هند و پاکستان و افغانستان و پاکستان نسبت به سیاست‌های منطقه‌یی یکدیگر انتقادهایی دارند و حتا این کشورها به گونه‌هایی یکدیگر را به دخالت در امور داخلی خود متهم می‌کنند.
رابطۀ هند و پاکستان، از سالیانِ دور دچار تنش‌ها و سوءتفاهم‌هاست و این دو کشور همواره به عنوان دو رقیبِ منطقه‌یی شناخته شده‌اند؛ دو کشوری که از سلاح هسته‌یی برخوردارند و در سال‌های گذشته میانِ خود رویارویی‌های مرزی نیز داشته‌اند. افغانستان و پاکستان نیز روابط چندان دوستانه‌یی با یکدیگر ندارند، هرچند رهبرانِ دو کشور زیاد بر سرِ اختلاف‌ها تمرکز نمی‌کنند، ولی هرازگاهی در روابط‌شان مشکلاتی بروز می‌کند و باعث سردی این روابط می‌شود.
دولت افغانستان، پاکستان را عامل و حامیِ تروریسم و طالبان می‌داند و باور دارد که در بسیاری از ناامنی‌های کشور، نهادها و سازمان‌هایی از آن طرفِ مرز دخیل استند. افکار عمومی در افغانستان نیز شک و تردیدهایی فربه نسبت به پاکستان دارند و بیشتر از آن‌که این کشور را یک کشورِ دوست و همسایۀ نیک بدانند، کشوری دشمن تلقی می‌کنند؛ کشوری که دستش به خون شهروندانِ افغانستان سرخ شده و ادعای قیومیت بر این کشور را دارد.
پاکستانی‌ها هرچند به شکل مستقیم افغانستان را دشمن نمی‌دانند، ولی نسبت به عملکرد دولتِ ما همواره شکایت داشته‌اند. پاکستانی‌ها مدعی‌اند که دولت افغانستان از طالبان مخالفِ پاکستان حمایت می‌کند و رهبر آن را در خاکِ خود پناه داده است.
مورد دیگری که می‌تواند به صورت غیرآشکار روابط پاکستان و افغانستان را تحت تأثیر خود قرار داده باشد، ادعای ارضی برخی رهبران افغانستان بر پاکستان است. برخی رهبران افغانستان به شکل پنهان و برخی به صورت آشکار، خط‌های مرزیِ فعلی میانِ دو کشور را به رسمیت نمی‌شناسند و بخش‌هایی از مناطق فعلی پاکستان را جز قلمرو افغانستان می‌دانند. این مسأله البته یک مسالۀ تاریخی و حقوقی است و پیش از آن‌که از راه‌های احساسی و عاطفی قابل حل باشد، باید برای آن راه حل‌های منطقی و قانونی پیدا کرد و نباید از یک مسالۀ تاریخی، دستاویزی برای دشمن‌تراشی‌های امروز به‌وجود آورد.
در همین حال، فراموش نباید کرد که برخی سوءتفاهم‌های کوچک در روابط افغانستان و ترکمنستان نیز پس از ناآرامی‌های ولایت فاریاب بروز کرده است و هرچند رهبران دو کشور نمی‌خواهند در این خصوص وضاحت بدهند، ولی قراین و شواهد می‌رسانند که ترکمنستانی‌ها تعبیرهای متفاوتی از ناآرامی‌های فاریاب دارند و فکر می‌کنند که عواملی در پی بی‌ثباتیِ مرزهای این کشورند. حالا اما فرصت کلانِ اقتصادیِ موجود چه‌قدر می‌تواند در از بین بردنِ این سوءتفاهم‌ها کمک رساند و کشورهای منطقه را به همکاران خوبِ اقتصادی بدل کند؟
پاسخ این پرسش به رویکرد این کشورها مربوط خواهد شد که چه‌قدر خواهان تأمین ثبات و امنیت در کشورهای خود هستند. به میزانی که رهبرانِ این کشورها منافع اقتصادیِ خود را در شکوفایی کشورهای‌شان موثر بدانند، به همان میزان می‌تواند پروژۀ تاپی راه را برای همکاری‌های منطقه‌یی باز کند. پروژۀ تاپی این فرصت را می‌تواند به روی کشورهای منطقه باز کند که نسبت به گذشتۀ خود بازنگری کنند و مناسباتِ میان خود را از منظری دیگر ببینند. تاپی پیش از آن که یک پروژۀ بسیار سودآور اقتصادی باشد، یک فرصت تازه برای همکاری‌های منطقه‌یی‌ست؛ فرصتی که در گذشته میان کشورهای منطقه به صورت مشترک رقم نخورده بود و هرچند تمام این کشورها نسبت به نیازهای اقتصادیِ خود به یکدیگر متفق‌القول بودند، ولی شرایطی پیش نیامده بود تا به صورتِ واقعی این نیازها را در محور یک برنامه و پروژۀ مشترک تعریف کنند.
پروژۀ تاپی همچنان یک پروژۀ پُرچالش نیز می‌تواند باشد. بسیاری از نیروهای خشونت‌گرا و تندروِ موجود در منطقه، پروژۀ تاپی را به سود خود نمی‌ببینند و شاید به همان میزانی که این پروژه کشورهای منطقه را برای به ثمر رساندنِ آن به‌هم نزدیک کرده است، سبب نزدیکی گروه‌های مخالفِ آن با یکدیگر نیز شود. این مسایل می‌توانند کشورهای سهیم در پروژۀ تاپی را وارد فاز دیگری از مناسبات نیز بسازند و آن مبارزۀ مشترک و پی‌گیر با گروه‌های افراطی و تکفیریِ موجود در منطقه است. این کشورها برای رسیدن به ثبات و صلح که در سرلوحۀ برنامۀ تاپی قرار دارد، می‌توانند میانِ خود به همکاری‌های امنیتیِ مشترک نیز دست پیدا کنند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.