احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 29 جدی 1394 - ۲۸ جدی ۱۳۹۴
اینترنشنال نیوز پاکستان
پس از ماهها تلاش دیپلماتیک هماهنگ قدرتهای منطقهیی، روند صلح افغانستان که مدتهاست متوقف شده بود، اخیراً از سر گرفته شده و نمایندگان افغانستان، چین، پاکستان و ایالات متحده در اسلامآباد (و دیروز در کابل) گردهم آمدند.
هرگونه روند صلح افغانستان بدون دخالت روشن و کامل پاکستان ناقص است. پاکستان از زمان تأسیسش، در افغانستان منافع عمیقی داشته و عکس قضیه نیز صادق است. نادیده گرفتن یا به حاشیه راندن این منافع، نه تنها افغانستان را بیثبات خواهد کرد که منطقه را نیز به خطر خواهد انداخت.
جلوگیری از قدرتگرفتن چشمگیر هند در افغانستان در صدر اولویتهای پاکستان قرار دارد، پاکستان همواره نسبت به نفوذ هند در افغانستان بدبین بوده است.
افزایش نفوذ هند در افغانستان و نگرانی پاکستان
اسلامآباد فکر میکند که افزایش حضور هند در افغانستان، تهدید مستقیم به امینت ملی پاکستان است. در حالی که پیشبینی پاکستان از تهدید هند در افغانستان شاید اغراقآمیز باشد، ولی هراس اسلامآباد نباید نادیده گرفته شود.
در واقع افغانستان میتواند به هند و پاکستان فرصتی جهت باثباتسازی افغانستان بدهد که بر اثر آن روابط ۲ جانبه آنها نیز بهبود یابد. در بسیاری از اوقات اهداف هند و پاکستان باهم روبرو میشوند، ولی میزان بزرگی از توافقات ۲ طرفه نیز وجود دارند که اگر روی آنها کار مثبت صورت بگیرد، شاید صلح و ثبات بیشتر ترویج شود.
منافع اقتصادی پاکستان در افغانستان
منافع اقتصادی پاکستان در افغانستان به خوبی قابل استدلال است. در سالهای اخیر منابع انرژی فراوان و عمدتاً دستنخورده در آسیای میانه، رقابتی را میان قدرتهای بزرگ برای خطوط لوله گاز و نفت در داخل و بیرون منطقه به میان آورده است.
افغانستان و پاکستان از لحاظ جغرافیایی در یک منطقه سرشار از انرژی خاورمیانه و آسیای میانه واقع شدهاند و کشورهای نیازمند به انرژی همانند هند و چین دارای ظرفیت بالقوه رشد اقتصادی در افغانستان و پاکستان هستند.
در کنار آنها، پاکستان برای احیای اوضاع اقتصادی خود به انرژی نیاز دارد و خط لوله گاز تاپی، با همه مشکلات خود منبع انرژی را فراهم میکند که برای ۵۰ سال آینده پاکستان کافی خواهد بود. انتظار میرود که این خط لوله در ۲۰۱۹ تکمیل شود.
یک جاده، یک کمربند
کریدور اقتصادی پاکستان و چین بخشی از چهارچوب توسعه «یک جاده، یک کمربند» چین است که فراتر از پاکستان و افغانستان، وعده اتصال آسیای میانه با جنوب آسیا را میدهد. بنابراین چه وضعیت امنیتی افغانستان بدتر شود یا ثبات یابد، تأثیرات مستقیمی بر منافع اقتصادی پاکستان دارد.
خط دیورند مرز جنوبی افغانستان است که کابل و اسلامآباد را جدا میکند. در حالی که پاکستان خط دیورند را بهعنوان مرز مشروع غربی خود به رسمیت میشناسد، افغانستان هرگز آن را بهعنوان مرز بینالمللی به رسمیت نشناخته است.
این مسأله اغلب عامل دشواریهای بسیاری در مدیریت مرزی شده و شبهنظامیان به دلیل همکاری این ۲ کشور، آزادانه از خط دیورند عبور میکنند.
بنابراین حالا وقت آن است که تلاشهایی برای حل این اختلاف قدیمی راهاندازی شود. پاکستان و افغانستان ۲ کشور مستقل هستند و نیاز است که مرزی از سوی آنها به رسمیت شناخته شود و به همین دلیل آنها باید به این مرز رسمیت بخشند.
در حالی که شاید ترسیم مجدد تمام مرز امکانپذیر نباشد و مبادله مناطق کوچکتر همانند آنچه میان مرز هند و بنگلادش اتفاق افتاد، راهی را به سوی آینده فراهم کند.
پاکستان و جنبش بلوچ
پاکستان از زمان استقلالش با گروههای شورشی بلوچ مواجه بوده است. جنبش بلوچها طی چند دهه تکامل یافته و قدرت خود را از مقاومت اولیه به پیشنهاد ادغام با پاکستان ارائه کرده که با شورشهایی در برابر حکومت دنبال شده است.
طولانیترین ناآرامی میان ۱۹۷۳ و ۱۹۷۷ اتفاق افتاد که در این دوران ۸۰ هزار سرباز پاکستانی به این ایالت اعزام شده بودند. در حال حاضر، نسل پنجم شورشگری در بلوچستان ادامه دارد و پاکستان ادعا میکند که هند و افغانستان در شعلهور ساختن این شورشگری دست دارند.
جنرال پرویز مشرف رییسجمهور پیشین پاکستان در رویدادهای مختلف درباره طرحی صحبت کرد که برخی از همسایگان پاکستان در فراهمکردن بودجه و اسلحه برای شورشیان بلوچ همدست هستند.
در حالی که پاکستان نتوانسته مدرک موثقی درباره دخالت هند ارایه کند، دهلینو همواره دستداشتن در این مسأله را رد میکند.
با اینحال از چشمانداز پاکستان، دخالت هند نمیتواند کاملاً نادیده گرفته شود. نمیتوان استدلال کرد که منافع هند در افغانستان کاملاً انسانی است. حضور فعال هند در افغانستان، به ویژه در نزدیکی مرز با پاکستان، مشخصاً اسلامآباد را حساس میکند. این ادعا بدون توجیه تاریخی نیست، چنانچه پاکستان پیش از جدایی از هند و با کمک مداخله هند تجزیه شده است.
وقتی انگلیس در سال ۱۹۴۸ امپراتوری هند را ترک کرد، افغانستان برای بازنگری مرزش زیر فشار قرار داده شد و وقتی این درخواست رد شد، افغانستان خواستار «پشتونستان» مستقل و جدا از پاکستان شد.
پاکستان همواره حمایت افغانستان برای بلوچستان را بهعنوان تهدیدی علیه امنیت ملیاش در نظر گرفته است. در جریان دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ افغانستان یک جنبش جداییطلب پشتون را در پاکستان به نام «ولایت مرزی شمال غرب که حالا به «خیبرپشتونخواه» تغییر نام یافته، حمایت مالی کرد.
آرزوی افغانستان بزرگتر
گذشته از این، حفیظالله امین نخستوزیر افغانستان در ۱۹۷۹ به صراحت آرزوی کابل برای «افغانستان بزرگتر» را اعلام کرد. این نگرانیها بهویژه در ارزیابی رویدادهای افغانستان از سوی پاکستان ادامه یافت و بنابراین حکومت افغانستان نیاز دارد تا به پاکستان اطمینان دهد که دیگر چنین تاکتیکی هرگز علیه پاکستان استفاده نخواهد شد.
این نیاز احساس میشود تا اعتمادسازی از سوی افغانستانیها برای پاکستانیها ایجاد شود چراکه پشتونستان مسألهیی است که در گذشته باقی مانده است.
با ظهور گروه داعش در خاورمیانه و بیثباتی فزاینده در آنجا، هرگونه بیثباتی بیشتر در آسیای جنوبی، آتشی را شعلهور خواهد کرد که مقابله با آن دشوار خواهد شد. بنابراین، اکنون زمانی برای تمامی کشورهای آسیای جنوبی است که بر ترویج صلح، ثبات و توسعه در منطقه تمرکز کنند.
Comments are closed.