تاپــــی؛ برد، برد یا باخت، باخت؟

گزارشگر:سلطان‌احمد آریا ـ استاد دانشگاه/ چهارشنبه 7 دلو 1394 - ۰۶ دلو ۱۳۹۴

«تاپی» (TAPI) برگرفته از حرف‌های نخستِ نامِ کشورهای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هندوستان می‌باشد و نامی‌ست برای پروژۀ خط انتقال گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به پاکستان و از پاکستان به هند. این پروژه که قرارداد آن در سال ۲۰۱۰ در اسلام‌آباد به امضای نماینده‌گانِ چهار کشور رسیده بود، کار عملیِ آن در ۱۳ دسمبر ۲۰۱۵ با حضور رییس‌جمهور افغانستان، رییس جمهور ترکمنستان، نخست‌وزیر پاکستان و معاون mandegar-3رییس‌جمهور هندوستان در شهر ماری ترکمنستان گشایش یافت. در این قرارداد ترکمنستان به عنوان فراهم‌کنندۀ گاز یا فروشنده، و کشورهای پاکستان و هند به عنوان استفاده‌کننده‌های اصلی گاز و خریدار، و افغانستان به عنوان کشور عبوردهندۀ پایپ‌لاین گاز و استفاده‌کنندۀ کوچکِ این پروژه می‌باشد. مقدار مجموعی گازی که قرار است در طول ۳۰ سال از طریق این پایپ‌لاین انتقال داده شود، ۳۳ میلیارد متر مکعب می‌باشد که پاکستان و هند هر کدام به گونۀ مساوی ۴۲درصد از این گاز استفاده خواهند کرد و ۱۶ درصدِ دیگر در افغانستان به مصرف خواهد رسید. بودجۀ پیش‌بینی‌شدۀ این پروژه ۱۰ میلیارد دالر است که توسط بانک انکشاف آسیایی پراخت می‌شود. این پایپ‌لاین به طول ۱۸۱۴ کیلومتر از دولت‌آباد ترکمنستان شروع و با گذشتن از استان‌های هرات، فراه، هلمند و قندهار در افغانستان و ملتان و کویته در پاکستان، به شهر فزیلکا در ایالت پنجاب هند امتداد می‌یابد. کار عملی پروژه که در دسمبر ۲۰۱۵ در ترکمنستان شروع شد، انتظار می‌رود در پایان ۲۰۱۹ به اتمام برسد. کار اجرایی این پروژه توسط چهار کمپنیِ ترکمنستانی، افغانستانی، پاکستانی و هندوستانی که رهبری این کنسرسیوم را کمپنی ترکمن‌گاز به عهده دارد، به پیش برده می‌شود. این پایپ‌لاین ظرفیت انتقال ۹۰ میلیون متر مکعب گاز در روز را خواهد داشت و افغانستان در بدل ترانزیت این پایپ‌لاین، سالانه ۴۰۰ میلیون دالر دریافت خواهد کرد.
منفعتِ هر یک از کشورهای سهیم در این پروژه
کشورهای سهیم در این پروژه، هر کدام با توجه به نیازمندی‌های اقتصادی، موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی‌شان منافع ویژۀ خود را دارند.
۱- ترکمنستان: ترکمنستان به عنوان چهارمین کشور دارندۀ گاز در جهان، بیشترین نیازمندی‌های اقتصادی خود را از طریق فروش گاز برآورده می‌سازد. در چند سال اخیر که روسیه خرید گاز از ترکمنستان را کاهش داده است، چین بزرگ‌ترین خریدار گاز ترکمنستان است. با این حال، ترکمنستان در چند سال گذشته در جست‌وجوی خریدارانِ جدید برای گازش بوده است تا بتواند منافع اقتصادی بزرگ‌تری به‌دست آورد تا از این طریق بتواند اقتصاد خود را شگوفا سازد. در عین زمان، ترکمنستان با اجرای این قرارداد، اندیشۀ گسترش این پایپ‌لاین به دیگر کشورهای جنوب آسیا را در سر دارد. این پروژه می‌تواند در آینده ترکمنستان را به عنوان یکی از بازیگران منطقه‌یی مطرح کند. بنابراین، این پروژه با داشتن منافع اقتصادی و سیاسی، برای ترکمنستان از اهمیتِ بالایی برخوردار است.
۲- افغانستان: پروژۀ تاپی از نگاه اقتصادی برای افغانستان بهرۀ اندکی خواهد داشت، اما از نگاه سیاسی اهمیتِ ویژه‌یی دارد. به این معنا که در صورت به ثمر رسیدن این پروژه، افغانستان بیشترین نفع سیاسی را از این پروژه خواهد برد.
الف: منافع اقتصادی: منافع اقتصادی مستقیمِ این پروژه برای افغانستان با توجه به آن‌چه تا حال بیان شده است، استفادۀ ۱۶ درصدی از این گاز در بدل پرداختِ پول و دریافت سالانه ۴۰۰ میلون دالر به عنوان حق ترانزیت است. از دیگر منافع اقتصادی این پروژه برای افغانستان، می‌توان از ایجاد شغل برای شهروندان این کشور در جریان کارهای عملی پروژه در داخل این کشور نام برد. اما نباید فراموش کرد که با توجه به وضعیت نابسامان امنیتی در افغانستان، در صورت عدم توجه به منافع سیاسی این کشور توسط کشورهای سهیم در پروژه، این منافع اقتصادی بی‌اهمیت خواهند بود.
ب- منافع سیاسی: چیزی که در افغانستان کمتر به آن توجه شده، منافع سیاسی متصور از این پروژه برای افغانستان است. اجرایی شدنِ این پروژه مستلزم سیاست و عملکرد صادقانۀ پاکستان است. تا زمانی که امنیت در افغانستان تأمین نشود، اجرایی شدن این پروژه غیرممکن است. پس اگر پاکستان بخواهد که از این گاز استفاده کند، باید دست از حمایت طالبان و دیگر شورشیان در افغانستان بردارد. بنابراین، استفادۀ پاکستان از این پروژه موجب تأمین امنیت در افغانستان خواهد شد و این می‌تواند بزرگ‌ترین نفع باشد که دولت افغانستان می‌تواند از آن بهره‌مند شود.

۳- پاکستان: پاکستانی از جمله کشورهایی‌ست که شدیداً به انرژی گاز نیاز دارد و در آینده با توجه به رشد جمعیت در این کشور، پاکستان با مشکلاتِ بیشتری در عرصۀ کمبود انرژی گاز مواجه خواهد شد. بنابراین، بزرگ‌ترین نفع پاکستان از این پروژه، استفادۀ ۴۲ درصدی گاز خواهد بود که می‌تواند بخشی از نیاز پاکستان در عرصۀ انرژی گاز را مرفوع سازد و در آینده هم زمینۀ همکاری بیشتر میان پاکستان و ترکمنستان در این عرصه را فراهم خواهد کرد.
۴- هندوستان: هندوستان، کشوری با نفوسی در حدود ۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون، در حال حاضر از انرژی گاز به گونۀ جیره‌‌بندی استفاده می‌کند. حتا شمار زیادی از شهروندان این کشور، ناتوان از استفادۀ گاز برای سوخت‌اند. بنابراین، هند کشوری است که سخت به انرژی گاز نیاز دارد و احتمال می‌رود که در آینده این نیازمندی به گونۀ جدی‌تری جلوه‌گر شود. با این همه، نفع هند از این پروژه استفادۀ ۴۲ درصدی از این گاز خواهد بود که می‌تواند بخش کوچکی از نیازمندی هند به انرژی گاز را مرفوع سازد.

همگرایی منطقه‌یی
آن‌چه که از نگاه سیاسی می‌تواند برای کشورهای سهیم در این پروژه بااهمیت باشد، همگرایی منطقه‌یی است. افغانستان که از آن به عنوانِ پل وصل‌کنندۀ آسیای میانه به آسیای جنوبی یاد می‌شود، نه‌تنها که در طول تاریخ نتوانسته است از این موقعیت جغرافیای سیاسی خود استفادۀ موثر کند که این موقعیت بیشتر برای این کشور مشکل آفریده است. حالا برای نخستین‌بار فرصتی فراهم شده است تا افغانستان بتواند از این موقعیت خود استفادۀ بهینه کند. افغانستان به عنوان پل انرژی – وصل‌کنندۀ کشورهای غنی انرژی به کشورهای نیازمند انرژی – می‌تواند نقش موثری برای جلب همکاری کشورهای منطقه جهت تأمین امنیت در افغانستان و همگرایی منطقه‌یی بازی کند. از آن‌جا که برای اولین‌بار کشورهای افغانستان، پاکستان و هندوستان در وضعیت اشتراک منافع قرار می‌گیرند، اجرایی شدن این پروژه نیازمند گذشتنِ هر سه کشور از یک سری منافع کشوری است. بهره‌برداری از این پروژه، چهار کشور سهیم در این پروژه را برای درازمدت نیازمند همکاری با یگدیگر خواهد کرد و این می‌تواند در درازمدت موجب ثبات منطقه‌یی و رشد همگرایی منطقه‌یی شود.

چالش‌های فراروی پروژه
امنیت: امنیت بزرگ‌ترین چالش فراروی این پروژه است. پایپ‌لاین تاپی هم در افغانستان و هم در پاکستان از مناطقی می‌گذرد که سال‌هاست ناامن‌اند. هرچند دولت‌های افغانستان و پاکستان حمایتِ خود را برای تأمین امنیت این پرژوه اعلان کردند؛ اما بازهم پرسش‌های بنیادی در این زمینه وجود دارند. از جمله این‌که کشورهای امضاکنندۀ تاپی هیچ بودجه‌یی را برای تأمین امنیت این پروژه در نظر نگرفتند. دولت افغانستان گفته ۷۰۰۰ نیروی نظامی برای تأمین امنیت این پروژه در مناطقی که پایپ‌لاین از آن‌ها می‌گذرد خواهد گماشت؛ اما باید در نظرداشت که با توجه به وضعیت نابسامان امنیتی در افغانستان، مصارف این تعداد نیرو به بیشتر از ۱ میلیارد دالر در سال خواهد رسید. درحالی که افغانستان تا زمان بهره‌برداری از این پروژه هیچ نفع اقتصادی‌یی به‌دست نخواهد آورد و هرچه زمان کارِ این پروژه به درازا بکشد، مصارف دولت افغانستان بیشتر خواهد شد و اگر این پروژه به بهره‌برداری سپرده نشود، افغانستان کشوری خواهد بود که بیشترین ضرر را از این ناحیه متحمل می‌شود. در همین حال، مشکل امنیت بزرگ‌ترین نگرانی ترکمنستان در زمینۀ اجرایی شدن این پروژه را نیز تشکیل می‌دهد. چون در صورت نبود تضمین قوی برای تأمین امنیت در افغانستان، هیچ شرکتی حاضر نخواهد شد اجرای این پروژه در داخل خاک افغانستان را به عهده گیرد.
روابط پُرتنش افغانستان و پاکستان: روابط افغانستان و پاکستان همواره پُرتنش بوده است و می‌توان گفت در طی یک سال گذشته، دو کشور پُرتنش‌ترین و سردترین روابط را تجربه کردند. این در حالی‌ست که اجرایی شدن پروژۀ خط انتقال گاز (تاپی)، نیازمند همکاری قوی و صادقانۀ این دو کشور است. اگر افغانستان و پاکستان نتوانند در روابط‌شان بهبودی به‌وجود آورند، هیچ امیدی به بهره‌برداری این پروژه وجود ندارد.
بودجه: یکی از دیگر نگرانی‌هایی که در زمینۀ اجرایی شدن این پروژه وجود دارد، عدم توانایی اقتصادی شرکت‌های اجراکنندۀ این پروژه است. گفته می‌شود هیچ یک از کمپنی‌های قراردادکننده برای اجرا این پروژه، بودجۀ لازم برای پروژه‌یی به این بزرگی را ندارند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که این پروژه یک بارِ دیگر به علت تنش میان کمپنی‌های اجرا کنندۀ این پروژه، همچو سال‌های دهۀ اخیر قرن بیست، از اجرا باز ماند.

آن‌چه دولت افغانستان می‌تواند انجام دهد
جدا از چالش‌های بیان شده، اجرایی شدن این پروژه نیازمند عملکرد فعالِ حکومت افغانستان و همچنان تغییر در سیاست افغانستان در رابطه با پاکستان و هند است. افغانستان می‌تواند با درنظر گفتن چند موضوع پایین، نقش خود را برای اجرایی شدنِ این پرژه به‌درستی اجرا کند:
حکومت‌داری خوب در افغانستان: اجرایی شدن این پروژه نیازمند به اجرا گذاشتنِ حکومت‌داری خوب در افغانستان است. اگر حکومت افغانستان بتواند در این امر موفق شود، می‌توان به اجرایی شدن پروژۀ تاپی امیدوار بود؛ در غیر این صورت با اطمینان می‌توان گفت بخشی از این پایپ‌لاین که از داخل افغانستان می‌گذرد، به سال‌ها هم تکمیل نمی‌شود.
کاهش تنش میان افغانستان و پاکستان: در حال حاضر به جرأت می‌توان گفت که حکومت وحدت ملی در کوتاه‌مدت ناتوان از حل مشکل افغانستان و پاکستان به‌ویژه در مورد خط دیورند است. اما حکومت افغانستان می‌تواند برای کوتاه‌مدت از تنش‌ها میان افغانستان و پاکستان بکاهد. برای برآورده شدن این هدف، دولت افغانستان باید برای مدتی – اگر نه برای همیشه – موضوع خط دیورند را به فراموشی بسپرد و از هرگونه تلاش برای تازه ساختن این موضوع جلوگیری کند. این سیاست می‌تواند پاکستان را برای اجرای قرارداد تاپی تشویق و سبب کاهش حمایت این کشور از طالبان و دیگر شورشیان در افغانستان شود.
ایجاد تعادل در روابط با پاکستان و هند: یکی دیگر از مواردی که می‌تواند عوامل اجرایی شدن پروژۀ تاپی را فراهم کند، ایجاد تعادل نسبی در روابط افغانستان با پاکستان و هند است. دولت افغانستان در عین حال که از تنش‌های خود با پاکستان می‌کاهد، باید تلاش کند در رابطه‌اش با هند به افراط نگراید تا از این طریق بتواند به پاکستان نشان دهد که افغانستان به همان‌قدر که به روابطش با هند اهمیت می‌دهد، روابطش با پاکستان را نیز بااهمیت می‌داند.

نتیـجه
اجرایی شدن پروژۀ تاپی، از یک‌سو نیازمند همکاری صادقانه و ارادۀ سیاسی کشورهای سهیم در این پروژه است و از سوی دیگر، افغانستان باید یک سری تغییرات در سیاست داخلی و خارجیِ خود بیاورد تا از یک‌سو تضاد و تقابل با پاکستان را تبدیل به تعامل و تفاهم کند و از سوی دیگر، با به اجرا گذاشتن حکومت‌داری خوب در افغانستان، خوش‌بینی‌هایی را که در داخل کشور نسبت به پروژۀ تاپی آفریده است، به واقعیت تبدیل کند. در غیر این صورت، عدم به واقعیت تبدیل شدنِ خوش‌بینی‌هایی که حکومت افغانستان در یک ماه گذشته نسبت به پروژۀ تاپی در میان شهروندان آفریده است، سبب خواهد شد که در آینده مشکلاتِ جدی‌یی فراروی دولت افغانستان قرار گیرد. در صورت به ثمر رسیدن پروژۀ تاپی، ترکمنستان منافع اقتصادی بزرگی به‌دست خواهد آورد، بخشی از نیازهای پاکستان و هند در عرصۀ انرژی برآورده خواهد شد و زمینۀ همکارهای بیشتر میان این دو کشور را فراهم خواهد کرد و افغانستان در کنار به‌دست آوردن منافع اندک اقتصادی، از امنیت نسبی برخوردار خواهد شد و زمینه‌های همکاری بیشتر این کشور با کشورهای منطقه فراهم خواهد گردید. اما اجرایی نشدن این پروژه، بزرگ‌ترین ناکامی کشورهای سهیم در پروژه را به نمایش خواهد گذاشت و سبب کشمکش‌های بیشتر میان افغانستان و پاکستان از یک‌سو و پاکستان و هند از سوی دیگر خواهد شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.