دولتِ متشتت و نیاز به بسیج مردمی

گزارشگر:یحیی مسـعود/ چهارشنبه 21 دلو 1394 - ۲۰ دلو ۱۳۹۴

ناامنی‌های ناشی از حملات گروهی و عملیات‌های هراس‌افکنانۀ گروه‌های تروریستی مخصوصآ گروه طالبان از یک‌سال به این طرف در نقاط مختلفِ کشور در ولایات شمال، هلمند، ننگرها و شهر کابل تشدید یافته است. هرچند که سربازان اردو و پولیس ملیِ کشور شجاعانه در دفاع از میهن رزمیدند و قربانی دادند، اما نظر به گزارش‌ها متأسفانه هنوز هم نقاط فراوانی در کنترولِ دشمن قرار دارد. عدم تصفیۀ این مناطق از وجود طالبان باعث شده که mandegar-3مراکز ولایات نیز در تیررسِ این گروه قرار بگیرد.
منابع محلی طالبان می‌گویند که در این مناطق در حال گرفتن آماده‌گی حمله به مراکز ولایات هستند. همچنان پیش‌بینی‌ها از منابع مختلف حاکی از آن است که با رسیدن فصل گرما، طالبان حملات‌شان را شدت خواهند داد و مردم افغانستان در سال آینده شاهد جنگ‌های خونینی خواهند بود. خبر تشدید جنگ‌ها در سال آینده واقعاً مردم را نگران ساخته است و از این جهت، آن‌ها از دولت وحدت ملی توقع دارند تا جهت خنثا ساختنِ پلان‌های دشمن و رفع نگرانی‌های فزاینده، تا قبل از شروعِ فصل گرما این مناطق را از وجود طالبان تصفیه کنند.
اما تا جایی که دیده می‌شود، متأسفانه حکومت وحدت ملی با وجود هشدارها از حملات طالبان در این راستا اقدام موثری نکرده است. دلیل آن را تحلیل‌گران و آگاهان امور سیاسی و نظامی، در چند مورد ذیل می‌بینند:
اول: کمبود افراد و تجهیزات در سکتورهای امنیتی به‌خصوض ضعف قوای هوایی. آن‌ها می‌گویند که نیروهای دفاعی و امنیتیِ دولت وحدت ملی به همین دلیل، قادر به گرفتنِ دوبارۀ مناطقِ از دست رفته نیستند.
دوم: برخی‌ها خروج سربازانِ خارجی را در پایان سال ۲۰۱۴، دلیل ضعف سکتورهای امنیتی در تأمین امنیت و مبارزه با تروریسم می‌دانند. به باور آن‌ها، انتقال مسولیت‌های امنیتی از نیروهای بین‌المللی به نیروهای داخلی، آن‌طوری که در کنفرانس لیسبن در سال ۲۰۱۰ فیصله شده بود، انجام نیافت که در نتیجه افغانستان با خلای امنیتی مواجه گردید. کنفرانس لیسبن شرط عمدۀ پروسه انتقال را توان‌مندی دولت افغانستان در گرفتن رهبریِ مسولیت‌های امنیتی خوانده بود؛ اما این شرط به‌دلیلِ فساد گسترده در ادارۀ کرزی و عدم همکاری کشورهای منطقه که اثرات منفیِ آن تروریسم را تغذیه می‌کند، هرگز عملی نشد.
سوم: اما تعدادی دیگر، ضعف مدیریت در سکتورهای امنیتی را عامل اصلیِ ناتوانیِ سکتورهای امنیتی در جنگ علیه گروه‌های تروریستی عنوان می‌کنند؛ چنان‌که در این اواخر وزیر داخلۀ کشور آلمان، عامل سقوط ولایت کندز را «ضعفِ مدیریت» خواند. ضعف مدیریت ناشی می‌شود از فقدان تجربۀ کافی، عدم اعتماد لازم و عدم تخصصِ آن اشخاص و افرادی که رهبری سکتورهای دفاعی و امنیتی به آن‌ها سپرده شده است.
چهارم: ولی اکثریت آکاهان و تحلیل‌گران سیاسی، عدم ارادۀ سیاسیِ آن حلقاتِ خاص در درون دولت وحدت ملی که مسوولیت رهبریِ جنگ با گروه‌های تروریستی را در انحصار خود گرفته‌اند، عامل اصلی نفوذ و گسترش طالبان در افغانستان می‌دانند. به باور آن‌ها، این حلقۀ خاص بنا بر تعلقات قومی و یا نفوذ و حضور ستون پنجم در دستگاه دولت، ارادۀ از بین بردن طالبان را ندارد؛ ورنه سکتورهای امنیتی در مقایسه با طالبان، هم از لحاظ تعداد افراد و تجهیزات و هم از لحاظِ حمایتِ مردم که نقش اساسی را در مبارزه با تروریسم داردـ به مراتب نیرومندتر است.
این‌که کدام‌یک از عوامل فوق‌الذکر، سکتورهای امنیتیِ ما را در جلوگیری از نفوذ و گسترشِ طالبان ناتوان ساخته است، سوالی‌ست که باید آن را سرقوماندان اعلی قوای مسلحِ افغانستان آقای اشرف‌غنی جواب بدهد. اما از آن‌جایی که حکومت وحدت ملی فاقد استراتژی مبارزه با تروریسم است، برایش بسیار مشکل است که پاسخ روشن و شفاف در این زمینه به مردم ارایه کند. متأسفانه جنگ‌های مقطعی نه در دوران دولت‌داریِ آقای کرزی و نه در دو سال اخیرِ حاکمیت دولت و حدت ملی، موثریت در مهارِ طالبان نداشته است. جنگ با طالبان در شرایط فعلی، نیاز به استراتژیِ موثر و عملی دارد؛ استراتژی‌یی که ابتکار را در جنگ از دستِ طالبان بگیرد و سکتورهای امنیتی از حالتِ دفاعی برآمده و به تعرض اقدام کنند. مسلماً از آن‌جایی که سیاست‌های حکومت وحدت ملی در جنگ با طالبان، متأثر از حضور ستون پنجم در دستگاه دولت و قوم‌محوری است، نمی‌توان امید بست که حکومت وحدت ملی بتواند جنگ با طالبان را به مسیر اصلی‌اش رهبری کند. در چنین شرایط، مردم افغانستان چارۀ دیگری نخواهند داشت جز این‌که در دفاع از جان، مال، ناموس و هویت‌شان در برابرِ حملاتِ طالبان خود تصمیم بگیرند. من به عنوان یک شهروند از تمام اقوام، شخصیت‌های جهادی، احزاب سیاسی و باقیِ اقشار جامعه خواهانم تا اختلافات‌شان را کنار گذاشته و در دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و هویت‌شان که بار دیگر در معرض هجوم قرار گرفته است، در برابر دشمن بسیج شوند. بسیج مردم در برابر دشمن در همکاری با سکتورهای امنیتی همان‌طور که رژیم طالبان را در سال ۲۰۰۱ سقوط داد، این‌بار هم به کمک خداوند متعال خواهد توانست کشور را از تجاوز تروریسم و پاکستان نجات دهد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.