احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 4 حوت 1394 - ۰۳ حوت ۱۳۹۴
سرانجام پس از مدتهای طولانی، رییس و معاونان و دبیر شورای عالیِ صلح تعیین شدند. این تغییرات بعد از کشمکشهای فراوان، زمانی صورت گرفت که این شورا مورد انتقاداتِ شدید قرار گرفت، کارآیی آن زیر سوال رفت و حتا کشورهای حامیِ این شورا نیز کمکهایشان را به این اداره قطع کردند.
تا جایی که از کارکرد شورای عالی صلح در گذشته برمیآید، این شورا کاراییِ چندانی برای مردم نداشته و بعد از شهادتِ نخستین رییس شورای عالی صلح، این شورا بهکلی فاقدِ کارایی شده است. شاید نخستین قدمِ کلانِ این شورا، همان اقدامی بود که سبب شهادت استاد ربانی شد و بس! اما حالا که شورای عالی صلح، با حضورِ افرادِ جدید عرضِ اندام کرده است نیز، بعید است که بتواند کاری از پیش ببرد.
اعلان شخصیتهای جدید در رأس شورای عالی صلح، در شرایطی که گفتوگوهای چهارجانبه از هر طرف روان است، واقعیتِ این شورا را اندکی دستخوش تحول میکند؛ یعنی ریاستجمهوری میخواهد این شورا در چنین شرایطی احیا شود تا مشروعیتِ یکسلسله گفتوگوها و بازیهایی که جریان دارد را تأمین کند. اما از طرف دیگر، حقیقتِ برجستۀ ایجاد تغییرات در شورای عالی صلح، این است که میلیونها دالری که به این شورا تعلق میگرفت، ادامه یابد و حالا با تغییراتی که در شورای عالی صلح صورت گرفته است، احتمال دارد که کمکهای تعلیق یافته به این شورا از سر گرفته شود.
از طرف دیگر، پیشینۀ شورای عالی صلح و آنچه در این روزها افشا شده است، نشان میدهد که شورای عالی صلح، هرگز یک منبع خیر به مردمِ افغانستان نبوده است؛ زیرا از طریق همین شورا و به واسطۀ کارِ همین شورا، استاد ربانی از بین رفت و نیز برخی جریانهای مخالف مثل حزب آقای حکمتیار، از طریق قطبالدین هلال، ماهانه پنحاههزار دالر بهدست آورد و نیز شاخهیی از طالبان هم از طریق برخی از اعضای طالبان، از بودجۀ این شورا حمایت شدند و کسانِ دیگری هم از آدرسِ این شورا به گونۀ مفت پول بهدست آوردند.
حالا هم با آمدنِ افراد جدید، این شورا نمیتواند منبعِ خیری برای مردم افغانستان باشد؛ زیرا بیشتر کسانی که تازه به این سمتها تعیین شدهاند، کسانی هسـتند که فاقد توانایی برای مذاکرهاند و فقط یکی از آنان، تجربۀ مذاکره را در گذشته داشته است. از طرف دیگر، چون این شورا در بحثِ گفتوگوهای صلح جایگاهی ندارد و نیز یک استراتژی منظم برای صلح از طریقِ این شورا ترتیب نشده است و نیز ارادهیی برای ایجاد صلح در ذهنِ رهبران بهخصوص رییسجمهوری نیست و واقعیتهای موجود سیاسی هم نشاندهندۀ دست یافتن به صلح نیستند، این شورا بازهم ناکاره و بیکاره میماند و فقط از همان جایگاهِ سمبولیکِ گذشته برخوردار میشود و بس.
اما خطرناکتر از همه این است که زیر نامِ شورای عالی صلح و این سامان، حرکتهای مشکوکی انجام شود. مشروعیت بخشیدن به بازیهای استخباراتی و تمامیتخواهانه زیر نام شورای عالی صلح، بزرگترین خطریست که میتواند از آدرسِ این شورا بر مردم افغانستان وارد شود.
اعضای جدیدی شورای عالی صلح، هر کدام با توجه به گذشته و ارتباطاتشان، قابل محاسبه و نیز قابل اندازهگیریاند و میزان دوستیشان به کشور هم قابل توجه است؛ اما با این حال از همۀ آنان میتوان انتظار داشت که منافع افغانستان را نسبت به بازیهایی که برخی از چهرهها در نظام کنونی بهراه انداختهاند، ترجیح دهند و اجازه ندهند که زیر نام شورای عالی صلح، اقدامهای خلاف منافعِ مردم افغانستان صورت گیرد. این بزرگترین کاری است که مسوولانِ این شورا میتوانند در حقِ مردم افغانستان انجام دهند.
Comments are closed.