احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۷ جدی ۱۳۹۸
در حالیکه طالبان و امریکاییها از توافقِ صلحِ قریبالوقوعِ خود خبر میدهند، خشونتها در افغانستان همانندِ گذشته ادامه دارد و در برخی نقاط بر شدتِ آن نیز افزوده شده است. روز گذشته منابع محلیِ ولایت هلمند گزارش دادند که طالبان در حمله به یک پاسگاه اردوی ملی، ۱۰ سرباز را به شهادت رسانده و ۴ سربازِ دیگر را زخمی کردهاند. این درحالی است که طالبان از کشتن ۲۶ سرباز اردوی ملی در این پاسگاه خبر داده و افزودهاند که تجهیزاتِ این نیروها را با خود بردهاند.
شمارِ حملاتِ مشابه با این رویداد در سایر ولایاتِ کشور و آنهم در جریان گفتوگوهای صلحِ امریکا- طالبان بسیار زیاد است؛ چنانکه طالبان اخیراً با حمله به یک پایگاه ارتش در ولسوالی بلخ ولایتِ بلخ، ۶ سرباز اردوی ملی را به شهادت رساندند. این وقایع در ۳۴ ولایتِ کشور در کنار درگیریهای نسبتاً بزرگی که در برخی از ولایات شمالی و جنوبی میان نیروهای دولتی و طالبان جریان دارند، حکایت از تشدید خشونتها در گرماگرمِ گفتوگوهای صلح دارد. پرسش اساسی اما این است که آیا صلح امریکا و طالبان میتواند به ختم این تلفات و درگیریها منتهی شود؟
روحیۀ طالبان از آغاز گفتوگوهای صلحِ آقای خلیلزاد تا به امروز، مبتنی بر یک نکتۀ کلیـدی بوده و آن اینکه: همانقدر که صلح با امریکا به عنوانِ یک ابرقدرت برای این گروه اهمیت دارد، صلح با دولتِ افغانستان به عنوان یک ادارۀ ضعیف و دستنشانده خالی از اهمیت است. چنانکه نمایندهگانِ طالبان در دورهای آغازینِ گفتوگوهایشان بهصراحت میگفتند که میباید مذاکرات و توافقِ صلح، بر خروج نیروهای امریکایی متمرکز باشد و حلِ مسالۀ طالبان و حکومت افغانستان به بعد از خروجِ کامل موکول شود؛ یعنی زمانیکه دولت افغانستان حمایت نظامیِ خارجی را کاملاً از دست داده است.
به نظر میرسد بهرغم تمام فشارهایی که از جانب امریکا بر هیأت صلحِ طالبان در این رابطه وارد شده، این روحیه همچنان به قوتِ خود باقی مانده و طالبان راضی به آتشبس و حتا کاهش خشونت در برابر دولت افغانستان نیستند. در باور گروه طالبان، صلح با دولت افغانستان در میز مذاکره، مغایرِ اهدافِ امارت اسلامیِ آنهاست و برای طالبان بهتر این است که تا شکل دادن به حکومتِ مورد نظرشان، به جنگ چنان ادامه دهند که ضرورتِ تشکیل حکومتی به رهبری طالبان، به یک واقعیتِ بینالمللی تبدیل شود؛ واقعیتی که طی آن جامعۀ بینالمللی خود هزینههای مادی و معنایی این گذارِ بزرگ را فراهم آورد.
اینکه امریکاییها در کنار توافق صلحِ خودشان و طالبان، از آتشبس این گروه با دولت افغانستان در آیندهیی نزدیک خبر میدهند، با واقعیتها و حقایقِ جنگِ طالبان همخوانیِ چندانی ندارد. زیرا طالبان با همۀ ادعاهای بزرگی که دارند، یک گروه نیابتی محسوب میشوند که کنترلِ آنها به دستِ استخبارات کشورهای منطقه بهویژه پاکستان است و برای این کشورها، خروج امریکا نقطهیی اگرچه بسیار مهم اما آغاز ابتکاریست که در افغانستان روی دست گرفتهاند و این ابتکار با صلح یا آتشبسِ عجولانۀ طالبان و دولت افغانستان در سایۀ تحمیل و نظارت امریکا، کاملاً برهم میخورد. این نکته را بیش از همه، استراتژیستهای امریکایی درک میکنند؛ اما اینکه چرا بازهم اظهار خوشبینی مینمایند، میتواند در چند نکته نهفته باشد.
نخست اینکه شاید امریکاییها امیدوارند که در برنامۀ صلح خود، حمایتگرانِ طالبان را دور بزنند و نتیجۀ صلح را خلافِ انتظاراتِ آنها بیرون سازند. دوم اینکه حکومت امریکا بهدلیل نزدیکی به زمان انتخابات، به دنبالِ یک توافقِ ولو ناقص و ناقض میان خود و طالبان است که دستکم تا برگزاری انتخابات ۲۰۲۰ قابلِ دفاع و توجیه باشد. سوم اینکه بهترین زمان تصمیمگیری در مورد جنگ افغانستان در نظر کاخ سفید، پس از برگزاری انتخابات است؛ در این زمان، ایالات متحدۀ امریکا یا طالبان را در گفتوگوهای بینالافغانی رام و مطیـع میسازد و یا هم اینکه برای جنگی بزرگتر با حامیان منطقهییِ آنها در زمینِ افغانستان آمادهگی میگیرد!
Comments are closed.