تنظیم دولت اسلامی داعش پیدایش، پیامد، آینده

گزارشگر:شنبه 22 حوت 1394 - ۲۱ حوت ۱۳۹۴

بنیاد تحقیقات الجزیره
دکتور فاطمه‌الصمادی

برگردان و اختصار: سید اسلام ده‌نمکی/

mandegar-3از زمان ظهور تنظیم دولت اسلامی داعش و گسترش آن، کوشش‌های سطحی‌بینانۀ تفسیر و شناختِ این پدیده، بدون بررسیِ دقیق بلاوقفه ادامه دارد. پسینۀ تاریخی و بستری که در پیدایش این پدیده سهم داشته‌، به شکل درست و عمیق بررسی نشده است. تنظیم «دولت اسلامی عراق و شام» که خلافت اسلامی اعلان نموده، بر چشم‌انداز سیاسی و نظامی در سوریه و عراق تسلط یافته است و تا امروز مورد تحقیق علمی‌یی که تصویر درست از عوامل ظهور و آیندۀ آن بدهد، قرار نگرفته است.
در بحث پیشِ رو زیر عنوان «تنظیم دولت اسلامی داعش؛ پیدایش، پیامد، آینده‌« که «مرکز الجزیره للدراسات» نشر می‌کند، افسانه‌ها و اساطیری که تا کنون دربارۀ داعش گفته و تراشیده شده است، تفکیک و رمزگشایی می‌شوند. این تحقیق قطعاً هدف اتهام، شیطنت و یا معافیت کسانی را که مسوولیت وضعِ اسف‌بار منطقۀ عربی را ـ با شانه خالی نمودن از بار مسوولیت، به بن‌بست کشیدن انقلاب‌های عربی، کمک به انقلاب‌های متضاد، کندسازی روند تغییر در جهان عرب و رهبری کودتاه‌های نظامی ـ به دوش دارند، ندارد.
این بررسی، تفسیر تحلیلی از پدیدۀ داعش را بدون اتهام و برچسپ که همواره به فکر و طرفی وارد می‌کنند، در تحلیل بنیۀ فکری‌ِ تنظیم دولت اسلامی داعش (ریشه‌ها، مراحل پیشرفت، اصول، و فروع ) از یک طرف، و از سوی دیگر، تحلیل وضعیت پیچیده‌یی که به ظهور تفکر داعش کمک نمود، پیش‌کش می‌نماید.
اشتباه مصیبت‌بار در این نهفته است که صعود تنظیم دولت اسلامی داعش را دور از دنبالۀ سیاست حاکم بر عموم منطقه بدانیم. خشونت تنظیم دولت اسلامی داعش و سلوک تند او، ناهنجاری منحصر به این گروه نیست، بلکه در اوضاع و احوال فعلی، بخشی از خشونتی‌ست که بسیاری از دولت‌های عربی را در خود فرو برده است. لازم است که بررسی و قرائت این فعالِ سیاسی جدید در قالب خشونت اقتدارگرایانۀ فرقه‌یی در سوریه و عراق، یا استبدادی در مصر، جزایر و دیگر کشورهای عربی و در چوکات بحران ساختاریِ مجتمع‌های عربی که احساس سرکش منزوی ساختن و از صحنه خارج کردن را در شرایط ناهنجار و شکنندۀ اقتصادی و اجتماعیی در میان مردم خلق کرده است‌ـ صورت گیرد.
مادامی که مسیرهای بدیل تغییر بسته باشند، این‌گونه مناخ‌ها جاذبیتِ الگوبرداری از تنظیم دولت اسلامی داعش و تطبیق آن را در بسیاری از جامعه‌ها خلق می‌کنند. در حال حاضر خطر این نیست که داعش توانسته است مرزها را شکسته و با عبور از مخروبه‌های آن، جغرافیای وحشت‌آفرین برای دشمنانِ خود شکل دهد، بلکه خطر واقعی این است که داعش به الگوی خرد گمراه‌کننده و منفیِ وضعیت بد اجتماعی جامعه‌های عربی و اسلامی تبدیل شده است.
نظر به توجهی که تنظیم دولت اسلامی «داعش» در سطح بین‌المللی از آن برخوردار است و اهمیتی که محققین بینادهای مختلفِ تحقیقی و پژوهشی از آن جمله «مرکز الجزیره للدارسات» به شناسایی این پدیده قایل است، پیداست که پرداختن به این موضوع در یک و یا دو صفحه برای رونمایی کاملِ معلومات موجود جهتِ ارایۀ تفسیر عمیق از داعش، کافی نمی‌باشد. بنابرین این پژوهش بلند، در تلاش واقعیت بخشیدن به اهداف متعددی در این زمینه می‌باشد.
این تحقیق محورهای مختلفی را که توسط کارشناسان امور داعش به بحث گرفته شده است، به شکل زیر در بر می‌گیرد:
اول: ریشه‌های ایدیولوژی و فکریِ تنظیم دولت اسلامی داعش
ریشه‌های ایدیولوژی تنظیم دولت اسلامی چیست؟
تنظیم دولت اسلامی و القاعده چگونه و در کجا به‌هم وصل و در کجا از هم جدا می‌شوند؟
رابطه میان سلفی‌گری جهادی و تنظیم دولت اسلامی چگونه است؟ و آیا داعش فرزند اصلی آن است؟
رابطه میان تنظیم دولت اسلامی و منظومۀ جهاد جهانی چگونه است؟
بحث‌های تحلیلی‌یی که به این قضیه پرداخته است، کدام اند؟

به محورهای بالا در دو بحث جداگانه پرداخته شده است:
۱ـ تنظیم دولت اسلامی، ساختار فکری و پیچیده‌گی‌ها
۲ـ ریشه‌های ایدیولوژی تنظیم دولت اسلامی

دوم: ساختار تنظیمیِ «تنظیم دولت اسلامی» داعش و «حضور منطقه‌یی و بین‌المللی»
ساختار تنظیمیی داعش از چه خصوصیاتی برخوردار است؟
عدد جنگ‌جویان تنظیم دولت اسلامی داعش چقدر است؟
رهبران تنظیم دولت اسلامی داعش کی‌ها هستند؟ سوابق آن‌ها (مدت زندان، قومیت، وظیفه، سطح بینش اسلامی…) چیست؟

سوم: «تنظیم دولت اسلامی»، تبعات زیان‌بار و اثرات
چه تأثیری فکر تنظیم دولت اسلامی در جامعه‌هایی که ظهور کرد، گذاشته است؟
از چه نوع حمایت مردمی، تنظیم دولت اسلامی برخوردار است؟
از دلِ جامعه‌هایی که در آن حضور دارد، برخاسته است یا یک جریان وارداتی می‌باشد؟

حضور جهانی تنظیم دولت اسلامی
آیا حضور تنظیم دولت اسلامی در منطقۀ قفقاز و آسیای میانه گسترش می‌یابد؟
احتمال و دور از ذهن‌هایِ حضور تنظیم دولت اسلامی «داعش» در منطقۀ قفقاز و آسیای میانه چه می‌تواند باشد؟
دولت‌هایی که ممکن است در آینده مورد هدف قرار گیرند، کدام‌ها اند؟
تهدیدهایی که منطقۀ قفقاز و آسیای میانه با آن‌ها مواجه است، کدام اند؟
روسیه و ایران در برابر خطرهای احتمالی چگونه عمل می‌کنند؟

چهارم: ائتلاف بین‌المللی و آیندۀ تنظیم دولت اسلامی داعش
جنگ علیه تنظیم دولت اسلامی داعش، چه عواقبی در پی دارد؟
آیندۀ تنطیم دولت اسلامی داعش چگونه رقم می‌خورد؟
***

تنظیم دولت اسلامی، ساختار فکری و پیچیده‌گی‌ها
بنیاد تحقیقات الجزیره

معتز الخطیب
تنظیم دولت اسلامی داعش تا کنون زیر پژوهش‌های تحقیقیِ مختلفی رفته است که می‌توان آن‌ها در چهار مورد منحصر نمود:
اول، عوامل و اسبابی که بر فهم و شناسایی تنظیم دولت اسلامی کمک نموده، ابعاد گوناگونی را در بر می‌گیرد: در بُعد اجتماعی انفجار دموگرافی، بی‌کاری، سطح پایین دانایی و غیره؛ و در بُعد سیاسی استبداد، ناکامی دولت در امر توسعۀ اقتصادی، مردم‌سالاری و مدیریت روابط میان اقلیت‌ها و قومیت‌ها؛ و از دید تاریخی کشتار مردم، شرایط بد زندان، شکنجه و جنگ‌های داخلی. دنباله‌یی که به تاریچ چندین‌سالۀ منطقه که انباشته از تغیرات و حوادث می‌باشد، حواله می‌شود، و چنین ذهنیت می‌دهد که اصول‌گرایان از شرایط حاکم بر جامعه تأثیر پذیرفته‌اند و عامل اصلی به وجود آمدن آن نیستند؛ تحلیلی که در شرح روند پیچیده‌یی که از رحم آن پدیده‌یی مثل داعش تولد می‌شود، کوتاه می‌آید.
دوم، تحلیلی که به نصوص دینی و فقهی می‌چسپد تا نشان دهد که متون دینی مولد پدیده داعش است، به‌رغم این‌که نصوص دینی قدیمی است. این تحلیل شرح نمی‌دهد که «چرا داعش پدیده نوظهور است، چرا نصوص دینی و فقهی در گذشته‌ها چنین تفکری را به وجود نیاورد؟»
سوم، بحث اجتماعی و روانیِ افراد وابسته به داعش که به شرایط اجتماعی، محیط، تجارب و ساختار روانی آن‌ها می‌پردازد. این تحلیل ممکن است به شرح پیچیده‌گی‌های فعل و انفعال ـ به این معنی که آیا این افراد تأثیرپذیرفته از شرایط حاکم بر محیط هستند و یا تأثیرگذار بر محیط ـ کمک کند.
دیدگاه چهارم تلاش دارد که از چارچوب بحث منطقی و رایج خارج شده، داعش را دگرگونی‌یی سریع در تاریخ تجمع‌های جهاد جهانی بداند که معیارهای پژوهشی عاجز از درک آن‌اند.
بررسی و پژوهشی‌ که در بحث داعش‌شناسی مناسب می‌دانیم، بهتر است با رعایت دو اصل شروع شود: عبور از این برداشت که تنظیم دولت اسلامی داعش ماهیتی جدا از حرکت‌های جهاد جهانی دارد، و این اصل در تحلیل ساختار فکریِ تنظیم دولت اسلامی داعش (ریشه‌ها، پیشرفت، اصول و فروع) از یک‌طرف و از سوی دیگر، در تحلیلی واقعیت‌های پیچیده‌یی که موجب ظهور چنین افکار گردیده است، رعایت می‌شود. این بررسی مبنی بر این است که افکار بدون در نظرداشت این‌که در ذهن اصول‌گرایان کدام‌یک سابقه دارد متون و یا واقعیت‌ها، در یک عملیه دادوستد تأثیر پذیرفتن و تأثیرگذاشتن که نصوص دینی از واقعیت‌ها تفکیک نمی‌شوند، شکل می‌گیرد.

تنظیم دولت اسلامی داعش و برنامه جهاد جهانی
تنظیم دولت اسلامی داعش، از مدار منظومه فکریِ جهاد جهانی که بر اصول و فروعات استوار است، اصل اجماع همۀ جریان‌های آن مبنی بر حاکمیت شرع خدا و اقامت حکومت اسلامی در قالب خلافت و یا دولت اسلامی که بدون جهاد ممکن نیست‌ـ خارج نمی‌باشد، و از همین اصل کلیه مفاهیم، تفاصیل، اجراآت و فروعات که مورد خلاف است، نسل‌گیری می‌شوند.
جدا‌ل‌های شفوی و مکتوبی میان تنظیم دولت اسلامی داعش و سازمان القاعده که ماده تحلیلی خوبی را در اختیار قرار می‌دهد، بازگوکننده اتفاق بیشتر میان دو گروه می‌باشد تا اختلاف. اظهار نظر تنظیم دولت اسلامی داعش و سازمان القاعده، اتفاق هر دو گروه را درباره اعلان دولت اسلامی در شام (سوریه) و سپس اعلان خلافت آن‌طور که ایمن ظواهری رهبری القاعده اظهار داشت، نشان ‌می‌دهد.
نوارهای صوتی رد و بدل شده میان عدنانی و ایمن ظواهری، شکل روابط میان تنظیم دولت اسلامی داعش و سازمان القاعده را نمایان نموده و بر وجود ادامه مکاتبه میان دو گروه تا سال ۲۰۱۴، بیعت تنظیم دولت اسلامی داعش با القاعده و پیروی از آن را در امور جهاد طبق اظهار نظر ایمن ظواهری تأکید می‌کند. عدنانی اختلاف میان تنظیم دولت اسلامی داعش و القاعده را تفاوت در برنامه‌های دو جریان می‌داند.
عدنانی کوشش نمود تا اختلاف موجود میان تنظیم دولت اسلامی داعش و القاعده را در تفاوت دیدگاه و برنامه گره بزند. آن‌چه که از خلال جدال داعش و القاعده استنباط می‌شود این است که دو تنظیم در تصور و اصول اختلاف ندارند؛ اختلاف در واقع از مسایل تنظیمی و اجرایی ناشی می‌شود. تنظیم دولت اسلامی داعش نارضایتی خود را از غیاب ایمن ظواهری در میدان‌های جنگ پنهان نمی‌کند، و اختلاف اساسی میان دو گروه، به مدار اعلان دولت عراق و شام از سوی داعش می‌چرخد که به گونۀ واضح جایگاه رهبریِ ایمن ظواهری را در منظومۀ جهاد جهانی زیر سؤال برده است.
ابو قتادۀ فلسطینی، یکی از تیوری‌پردازان القاعده، به این عقیده است که اعلان خلافت توسط تنظیم دولت اسلامی داعش، به معنای ادامۀ اختلافِ این گروه با مخالفان خویش بر سرِ موضوع رهبری جهاد می‌باشد که به زعم داعش می‌تواند اعلان خلافت، مشروعیت دینی برای تنظیم دولت اسلامی را فراهم سازد. ابو قتاده باور دارد که در اصلِ مسالۀ خلافت، دو گروه دیدگاهی موافق دارند و اختلاف ناشی از جزییات اجرایی و چگونه‌گی رسیدن به خلافت می‌شود. ابو قتاده عامل‌های افراز هواداران اعلان خلافت و پیوستن بقایای گروه‌های تکفیری را به داعش، سبب انحراف تنظیم دولت اسلامی می‌داند.
انحرافی که ابو قتاده از آن یادآور شده است، از زمان مرشد روحیِ تنظیم دولت اسلامی داعش، ابی‌مصعب زرقاوی و تا عهد رهبر فعلی تنظیم دولت اسلامی داعش، ابوبکر بغدادی استوار بر دو اصل می‌باشد:
اول: رهایی عمل جهادی از قیدهایی که فقهای سازمان القاعده وضع کرده‌اند، مثل پرهیز از گسترش دایرۀ تکفیر مسلمان‌ها، و مراعات فرق‌های دارالکفر واقعی که اکثریت مردم در آن غیرمسلمان می‌باشند با دارالکفرهای اصطلاحی وفق تعبیر جدید القاعده که اغلب مردم در آن مسلمان‌ها هستند و مسایل دیگر.
دوم: طبیعت خشن رهبران تنظیم دولت اسلامی داعش و عدم انعطاف‌پذیری ابی مصعب زرقاوی که تمایل ادغام به القاعده و رفتن زیر فرمان اسامه بن‌لادن را از خود نشان نمی‌داد.
ابا محمد مقدسی می‌نویسد: عدم پابندی ابی‌مصعب زرقاوی به ضوابط جهاد که مرجعیت‌ها وضع می‌کنند، «باعث بروز گروهی می‌شود که بدون رعایت مصالح و مفاسد امت اسلامی و بدون فرق میان گناه‌کار و بی‌گناه به جنگ می‌پردازد». ابو قتاده نیز به این عقیده است که زرقاوی به طرح جهادی در دو نقطه:«تقسیم کردن طرح جهاد و ایجاد اختلاف درونی، آسیب زده است.»
ساختار فکریِ جهاد جهانی و نظام فقهی
حکومت بر مبنای آن‌چه که خداوند نازل نموده است، جوهر ساختار فکریِ جهاد جهانی را شکل می‌دهد و در راستای تحقق این امر، مشروعیت اعمال و تصور خود را به نام شریعت شکل می‌دهد که نزد آن مرادف به فقه است. بنابرین زمانی که بعضی از نویسنده‌گان بار ملامتی را به دوش فقه اسلامی می‌گذارند که چنین فهم نابودکننده‌‍یی از آن تراویده است، در واقع خود شکار تصور جهاد جهانی می‌شوند. اندیشۀ اخوان‌المسلمین که تراویده از فقه اسلامی می‌باشد، در تضاد با تفکر جهاد جهانی قرار دارد، و نص فقهی که قدیمی است، نمی‌تواند ظهور تفکر تازۀ جهاد جهانی را تفسیر نماید.
نقش اخوان‌المسلمین را منحیث جریانی که آغازگر سیاست مذهبیِ دینی شناخته می‌شود، نمی‌توان نادیده گرفت، به‌خصوص زمانی که اخوان‌المسلمین تلاش نمود اندیشۀ تأسیس دولت اسلامی را که تطبیق شریعت اسلامی را در اولویت کاری خود قرار داده، بدیل غیاب خلافت مطرح کنـد. اما این افکار زمانی که سید قطب یکی از تیوری‌پرادازان اخوان‌المسلمین، نظریۀ افکار جاهلی و تکفیر جامعه‌ها را ـ به دلیل غیاب واقعی معنی کلمۀ توحید در قوانین و تشریع ـ مطرح نمود، با توسل به اسلوب و ابزارهای مناقض، به سمت پروژۀ جهاد جهانی لغزید. طرح افکار جاهلی و تکفیر جامعه‌ها توسط سید قطب، پشتوانه‌یی برای متفکران جهادی از عبدالله عزام و ایمن ظواهری شروع تا جبهۀ نصره و فقهای تنظیم دولت اسلامی، شکل داد.
منظومۀ جهادی «حکومت بر مبنای آن‌چه که خداوند نازل نموده است»، از اصل مسالۀ تکفیر آغاز می‌شود و از آن، فروعات تکفیر حکام که بر اساس قانون وضعی حکومت می‌کنند، تکفیر کسانی که از آن راضی هستند و تکفیر کسی که همۀ آن‌ها را تکفیر نمی‌کند، جدا می‌شود. به عقیدۀ منظومۀ جهاد جهانی، کشورهایی که بر اساس قوانین وضعی ادراه می‌شوند و اسلام در آن بیگانه شده است، دارالکفر دانسته می‌شود مسأله‌یی که به باور منظومۀ جهاد جهانی سیرت جنگ‌های ردت (ارتداد) را برگردانده و جهاد یکی از ارکان‌های اسلام را واجب می‌سازد. در مرحلۀ دوم راهکار منظومۀ جهادی جهانی، واکنش مناسبِ طلیعه‌داران جهاد و جنگ علیه «حکام کافر» بدون در نظر گرفتن توازن قدرت نظامی توصیه شده است. در مرحلۀ سوم بازنگریِ همۀ فرامین حکام به صفت فرمان‌های باطل و غیرشرعی که مطابقت با اصول امامت در فقه اسلامی ندارد، مطرح می‌شود. بر این اساس، مشروعیت همۀ احکام «ذمه»، دار اسلام، معهادات، قوانین، و کل نظام سیاسی معاصر سقوط می‌کند. و در مرحلۀ چهارم اقامت حکومت اسلامی، تطبیق شریعت و نصب خلیفۀ شرعی در نظر گرفته شده است.
منظومۀ جهاد جهانی بدون وارد نمودن طعن به عموم علما، مؤسسات، مصادر علوم اسلامی و برداشت مسخ‌شدۀ سطحی از کتب دینی، قادر به ادامۀ حیات نمی‌باشد، از این‌جاست که دیده می‌شود فقهای خود را خارج از نظام فقهی معتبر میان مسلمانان انتخاب می‌کند، و از آن‌جایی که منظومۀ فقه اسلامی سازگار با ا فکار و تصورات آن نیست، همواره در پی تدوین فقه جهاد به صورت مختلف و به روش بسیار سطحی می‌باشد، به اندازه‌یی که به ابوعبدالله مهاجر جسارت داده است تا جهان را به دار اسلام و دار کفر تقسیم نموده و برچسپ کفر و اسلام صادر نماید. اما در مقابل آن، جمهور فقها به این باور هستند که مسالۀ تقسیم میان دار اسلام و دار کفر ساختۀ شرایط تاریخی می‌باشد که تغییر کرده است.
فقه اسلامی، مشروعیت حکام را اگر به سه روش به قدرت رسیده باشند، تأمین می‌کند؛ انتخاب، بیعت و غلبۀ امری که به واقعیت تبدیل شده و دفع آن ممکن نیست، و حاکم کافر دانسته نمی‌شود مگر این‌که از او کفر روشنی غیرقابل تأویل سر زند. و اما آن‌چه که از فرامین صادر می‌کند، وفق قاعدۀ امر و نهی در فقه اسلامی، اگر موافق شرع بود قابل اجراست و خلاف آن، اطاعت نمی‌شود.
قابل ذکر است بعضی مسایل که بر پایۀ آن جهادی‌ها منظومۀ خود را بنا نموده‌اند، استناد به بعضی فتواهای داعیان اهل نجد می‌کند، از جمله مسالۀ حکم بر اساس قوانین وضع شده. امامان دعوت نجد محمد بن عبدالوهاب حتا محمد بن ابراهیم مفتی پیشین عربستان کسانی را که قوانین وضع می‌کنند و یا بر اساس آن حکم می‌کنند، کافر می‌دانند. بنابر این دیده می‌شود که فقهای منظومۀ جهاد عالمی از چنین فتواها کمک می‌گیرند. ابو عبدالله مهاجر از محمد بن ابراهیم فتوای تکفیر کسی را که قانون وضع می‌کند و وجوب هجرت از کشوری را که در آن قانون وضعی معیار قرار داده می‌شود، نقل می‌کند.

منابع:
http://studies.aljazeera.net/ar/files/isil/2014/11/2014112355523312655.html
http://studies.aljazeera.net/ar/files/isil/2014/11/2014112353544335398.html

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.