احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران - ۱۰ عقرب ۱۳۹۱
به دنبال حادثه جانگداز و خونین ولایت فاریاب در نخستین روز عید قربان که به کشته و زخمی شدن دهها هموطن بیگناه و مسلمان ما منجر شد، واکنشهای گوناگون و متعددی را نسبت به این جنایت هولناک و ضد بشری و اسلامی در سراسر کشور و بیرون از آن شاهد بودیم. سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری این حادثه را جنایت علیه بشریت خواندند و خواهان مجازات عاملان آن شدند. خانواده های قربانیان این حادثه از دولت خواستند که با تروریستها معامله نکند. این درخواست دقیقا در برابر حامد کرزی رییس جمهوری کشور مطرح شد. خانوادههای قربانیان حادثه المناک فاریاب، بهجای اینکه برای خود از رییسجمهوری چیزی بخواهند، خواست خود را چنان فرمول بندی کردند که به خواستی جمعی تبدیل شد. این خانوادهها در روزی که با رییسجمهوری دیدار کردند، روند صلح دولت را با درخواست خود عملا زیر سوال بردند و با زبان بی زبانی به آقای کرزی گفتند که « برادران ناراضی» او چه بر سرآنها و این کشور بلا کشیده آورده اند. درخواست خانوادههای قربانیان حادثه فاریاب، چنان عمیق و سنجیده شده مطرح شد که هر قدر در باره آن بنویسند بازهم دین آن ادا نمیشود. بازماندهگان چنین حادثه بزرگ و وحشتناکی نشان دادند که چقدر بزرگوار و بخشنده اند. آنها به رییس جمهوری تفهیم کردند که علیرغم تلاشهای فراوان و به خصوص از جانب حلقاتی در درون ارگ برای ایجاد افتراق و دوری افکندن میان ملیتها و اقوام باهم برادر این کشور صورت میگیرد، ولی مردم افغانستان خود را یک خانواده واحد و مشترک میدانند. خانوادهیی که در غمها و شادیها در کنار هم قرار دارند و اگر مشکلی جنوب را میآزارد، شمال درد آن را حس میکند و اگر فردی در غرب کشور زخم میخورد شرق کشور از درد آن آه میکشد. این مردم بزرگوار همواره در تاریخ امروز و گذشته کشور نشان داده اند که با هیچ حیله و ترفندی کسی نمیتواند آن ها را از هم جدا کند. در طول بیشتر از دو دهه جهاد و مقاومت مردم افغانستان به عنوان یک پیکر واحد همواره در کنارهم بوده اند و نان خود را با یک دیگر قسمت کرده اند. حالا هم این مردم همچون گذشته خود را یک تن واحد میدانند و « درد مشترک» خود را با هم فریاد میکنند. آنها در لحظات مصیبت و غم نیز از درد دیگر هم وطنان خود غافل نیستند و اگر چیزی میخواهند برای نجات و رهایی همه است. آن گونه که بازماندگان و خانوادههای حادثه فاریاب نشان دادند. آنها از رییسجمهوری خواستند که اگر قرار است کاری برای این کشور صورت گیرد، باید برای همه باشد، صلح برای همه و امنیت برای همه. درد آن ها تنها درد ازدست دادن نزدیکانشان نیست. آنها از درد دیگر هموطنان خود در جنوب، شرق و غرب به همان میزان دردی که بر آنها وارد شده رنج میکشند و در عذاب اند. دل آنها برای افغانستان میتپد و کودکان این سرزمین را کودکان خود میدانند. این مردم بزرگوار در عین مصیبت و درد از رییسجمهوری تقاضا کردند که تروریستان را که خون هموطنان ما را در اقصانقاط کشور میریزانند، نبخشد. اما در عوض ارگ ریاست جمهوری و به ویژه آقای کرزی پاسخ این همه بزرگواری و سعه صدر را چگونه داده است. در همان روزی که دشمنان مردم در فاریاب نقشه وحشیانه خود را اجرا کردند، آقای کرزی از تریبون ارگ ریاستجمهوری با لحنی دوستانه از « برادران ناراضی» خود خواست که وارد فضای سیاسی کشور شوند و در انتخابات ۱۳۹۳ کشور شرکت کنند. این درخواست زمانی مطرح میشود که از مدتی ریاستجمهوری کشور تلاشهای بی وقفهیی را برای هویت بخشیدن سیاسی برای طالبان آغاز کرده است. همین چندی پیش بود که وزارت خارجه کشور اعلام کرد که در یک رشته گفتوگوهای سه جانبه میان امریکا، پاکستان و افغانستان میخواهد زمینه مصونیت سفر سران طالبان را به هدف آغاز گفتگوهای صلح فراهم کند؛ حرکتی که بدون شک تبعات خطرناک آن را در حادثه المناک فاریاب با تمام گوشت و پوست خود احساس کردیم. حادثه خونین فاریاب عملا برآیند حرکت ارگ ریاست جمهوری برای هویت بخشیدن به گروههای جنایتکار و خشونتطلب است. اگر آقای کرزی ریگی در کفش نداشته باشد، چرا این همه تلاش به خرچ داده میشود که طالبان برخلاف اعتقاد و باور شان به انتخابات، به روند سیاسی بپیوندد؟ این تلاشها بیانگر این میتواند باشد که آقای کرزی و اطرافیان او در ارگ میخواهند با هویت بخشیدن به گروه طالبان عملا جنایات این گروه را کتمان کنند.جنایاتی که حتا با پذیریش قانون اساسی و پیوستن به روند گفتوگوهای صلح از جانب این گروه به هیچ صورت قابل بخشیدن نیست. طالبان حتا در صورت پذیریش روند صلح باید پاسخگوی عملکرد خود در کشور در ده سال گذشته باشد. اگر مساله عدالت با حاتم بخشیهای این و آن به فراموشی سپرده شود، تبعات آن را نسلهای بعدی خواهند پرداخت. همانگونه که نسل امروز کشور بهای بی تفاوتی حاکمان گذشته را میپردازند. افغانستان همواره بهای گذشتههایی را پراخته که به وسیله حاکمان آن با اهداف سیاسی انجام شده است. در حال حاضر هم آقای کرزی همان راه را ادامه میدهد. وقتی خشونت طالبان، دست به کشتار و جنایت میزنند، هیچ قانونی نمیتواند آنها را ببخشد. آقای کرزی در دیدار با خانوادههای قربانیان حادثه خونین فاریاب، صدای مردم افغانستان را شنید. این صدا و این درخواست از گلو و قلب هر باشنده این سرزمین بیرون میآید که «تروریستها باید بهای اعمالی را که انجام میدهند بپردازند.» معافیت از قانون و حمایتهای ارگ از گروههای خشونتطالب سبب شده که این گروهها فشار بیشتری را بر جامعه اعمال کنند. فشاری که با خونریزی و کودک کشی صورت میگیرد. اگر این گروهها پاسخ در خور میدیدند بدون شک امروز این قدر با قساوت دست به کشتار انسان های بیگناه و بی دفاع آن هم در جریان ادای نماز عید و در داخل مسجد نمیزدند.
Comments are closed.