احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ چهارشنبه 26 حوت 1394 - ۲۵ حوت ۱۳۹۴
خشونتورزی از هر نوع و جنسِ آن و از سوی هر کسی که انجام شود، قابل پیگیری است. فکر نمیکنم که قانونی در جهان وجود داشته باشد که از خشونت حمایت کند. حتا گروهها و نظامهایی هم که دست به خشونت میزنند، رفتار خشونتگرایانۀشان را بهنحوی توجیه میکنند و آن را در ردیفِ خشونت نمیدانند.
خشونت، شکلها و انواعِ گوناگون دارد. گاهی چنان پنهان هست که بهمشکل میتوان آن را تشخیص داد؛ اما گاهی چنان چهرۀ عریان به خود میگیرد که برای همهگان مشمئزکننده تمام میشود. برخی اندیشمندان میگویند: خشونت، یک امر تاریخی است و در برهههای مختلف، معناهای متفاوتی داشته است. چیزی که در زمانی خشونت پنداشته نمیشده، شاید در وضعیتی دیگر، خشونت خوانده شود.
انسانها – به گفتۀ این اندیشمندان – معنای خشونت را گسترش دادهاند تا در وضعیتِ بهتری زندهگی کنند؛ اما با همۀ این گفتهها، چهرۀ عریان خشونت هرگز پسندیده نبوده است. اگر ببینیم که فردی از سوی عدهیی مورد لتوکوب قرار میگیرد، باعث برانگیختهگیِ ما میشود و نسبت به آن واکنش نشان میدهیم. اگر در چنین وضعیتی، حتا حق با کسانی باشد که به آن فرد حمله کردهاند، بازهم میتوان استدلال کرد که این مسأله به هیچ صورت به آنها این حق را نمیداده که دست به خشونتورزی بزنند.
اما وقتی خشونت از سوی کسانی انجام شود که قانونگذار و نمایندۀ مردم اند، در مورد آنها چه باید گفت؟ خشونتورزیِ آنها را چگونه باید توجیه کرد؟ وقتی یک عضو پارلمان به فرد دیگری حمله میکند، به چه معناست؟ آیا معنایی غیر از بیبندوباری میتواند داشته باشد؟
روز دوشنبه در شهر کابل در نزدیکی وزارت خارجه چنین اتفاقی رخ داد. محافظان یک عضو مجلس نمایندهگان یک پولیس را مورد ضرب و شتم قرار دادند. حالا اینکه واقعاً در آن رویداد چه کسی مقصر بوده و واقعاً چه اتفاقی باعثِ این زد و خورد شده است، بحثِ دیگری است؛ ولی تصویرهایی که از این حادثه در رسانهها به نشر رسیدند، واقعاً فاجعهبار بودند. در تصویرها بهخوبی مشخص بود که محافظانِ جناب وکیل، سرباز بیچاره را خشمگینانه زیر مشت و لگد قرار دادهاند. این حادثه به چه معناست؟ آیا معنایی غیر از «اوباشیگیری» میتواند داشته باشد؟
از بُعد جامعهشناسی، اوباشیگری قابلِ بررسی و تأمل است. برخی جامعهشناسان به این مسأله عطف توجه کرده و دیدگاههای تأملانگیزی را مطرح کردهاند. برای نخستینبار جامعهشناسان اوباشیگری را در بازی فوتبال مورد توجه قرار دادند و به مرور زمان، آن را به دیگر عرصههای زندهگی اجتماعی نیز گسترش دادند. اوباشیگری، نوعی خودنمایی و بزرگنمایی اجتماعی است. از دید این جامعهشناسان، افراد تحقیرشده عمدتاً میل به اوباشیگری دارند. آنانی که در برهههایی از حیاتِ خود مورد اهانت و تحقیر قرار گرفتهاند، به محض اینکه فرصتِ خودنمایی پیدا کنند، دست به اوباشیگری میزنند.
آنچه که در روز دوشنبه در کنار وزارت خارجۀ افغانستان اتفاق افتاد، از جلوههای اوباشیگری میتواند باشد. این نوع اوباشیگری که ریشه در همان خودکمتربینیهای اجتماعی و سیاسی دارد، در روز دوشنبه خود را به عریانترین شکلِ ممکن بروز داد.
وکیل پارلمان میداند که مصونیت دارد و برایِ خود حقوقی فراتر از دیگران قایل است. هرگاه من، با بسیاری از وکلای مجلس همصحبت شدهام، این نوع خودبزرگبینی را در رفتار و سخنانشان بهخوبی دیدهام.
میگویم «بسیاری» و نه همه؛ زیرا حسابِ شماری از اعضای مجلس، از این سنخ نمایندهها جداست. اما این «بسیاری»، متأسفانه به این نوع خودبزرگبینی بهشدت دچارند و خود را تافتههای جدا بافته از دیگر اعضای جامعه میدانند.
در واقعۀ نزدیک وزارت خارجه، روشِ انسانی این بود که وکیل پارلمان بهآسانی از کنارِ واقعه میگذشت و چنان غوغایِ بزرگی را رقم نمیزد، حتا اگر در همین مورد خاص حق با او بوده است. مشکل اساسی برای چنین افرادی، این است که خود را فراقانونی میدانند. آنان از چیزی به نام مصونیت پارلمانی نام میبرند که به نظر برخیهایشان، چنان دامنِ گسترده و فراخ دارد که هر نوع قانونشکنی را میتواند شامل شود. این مسأله میتواند خطرهای بزرگی را برای جامعه رقم زند. وقتی نمایندۀ مجلس خود به قانونشکن تبدیل میشود، دیگر هیچ اصل و ارزشی پایدار باقی نمیماند.
انتظار برده میشود که اعضای مجلس نمایندهگان بیش از دیگران، خود را پایبند قانون و مقررات بدانند، ولی کمتر دیده شده که این افراد الزامهای قانونی را رعایت کنند. این اولین و آخرین مورد از چنین برخوردهای خشونتآمیز از سوی اعضای مجلس نبوده و نخواهد بود. تا زمانی که اصل مصونیت با چنان گستردهگی مطرح باشد، نمایندهگان پارلمان نیز به خشونتورزی ادامه خواهند داد.
Comments are closed.