دردهای مزمن پزشک و روان‌شناس در کنار هم

گزارشگر:چهارشنبه 25 حمل 1395 - ۲۴ حمل ۱۳۹۵

بخش نخست/

Evelyn Cole
مترجم: آذین صحابی /
mandegar-3حتماً افرادی را دیده‌اید که همیشه از یک یا چند دردِ جسمی شاکی‌اند. عده‌یی مدام از کمردرد و پادرد نالان‌اند. برخی از سردردهایی می‌گویند که به هیچ مسکّن و آرام‌بخشی پاسخ نمی‌دهد و زنده‌گی را بر آنان تلخ کرده است،‌ بعضی هم از گردن‌درد و سوزشِ معده و حتا از درد قفسۀ سینه رنج می‌برند. همۀ این‌ها به پزشک مراجعه می‌کنند و باید گفت که قطعاً بیش از یک پزشک آن‌ها را ویزیت کرده و سرانجام پس از امتحانِ داروهای گوناگون و نتیجه نگرفتن،‌ از اتاق مشاورۀ یک روان‌پزشک سردر می‌آورند. علت این است که این دردها سرچشمه‌یی در بدن و اعضای دردناکش ندارند. آن‌چه زخم خورده و رنجور است، روان و روحِ این بیماران است. در این میان اما مسأله‌یی هست که بسیار رخ می‌دهد و این دسته بیمارانِ مزمن هم از آن رنج می‌برند. در ابتدای کار، نزدیکانِ فرد او را نزد پزشکانِ گوناگون می‌برند و همه‌گی آن‌ها با دیدن این‌که نمی‌توانند علامتی ظاهری بیابند که ناراحتی بیمارشان را توجیه کند، دستور انجام آزمایش‌های گوناگون می‌دهند. تمامی تصاویر رادیوگرافی، سی‌تی‌اسکن و حتا MRI بررسی‌های آزمایشگاهی همه و همه سالم هستند و هیچ مشکل ارگانیک وجود ندارد. با این حال، بیمار بازهم درد می‌کشد! افراد خانواده کم‌‌کم شک می‌کنند که شاید این عضو بیمارِ خانواده دارد تظاهر به بیماری و درد کشیدن می‌کند.
جالب این است که دردهای «روان‌تنی» یا «سایکوسوماتیک» پس از بروز یک حادثه یا حوادثِ تنش‌زا یا پیش‌ از وقوع آن‌ها روی می‌دهند. دانش‌آموزانی که می‌‌خواهند کنکور دهند، افرادی که می‌خواهند برای زنده‌گی به کشوری خارجی بروند و یا کسی که از یک حادثۀ ناگوار جان سالم به در برده و افرادی از این دست، همه‌گی مستعد ابتلای به دردهای مزمنی هستند که چارۀ درمان آن‌ها، در دستان یک روان‌پزشک یا روان‌شناس است.
موارد بالا شرح و برشمردنِ یک نوع از دردهای مزمن بود. موردی که اکنون به آن می‌پردازیم هم بی‌ارتباط با گفته‌های بالا نیست. عصب‌شناسان دریافته‌اند که مسیر اصلیِ انتقال پیامِ درد از گیرنده‌های درد نزدیک آن محرکِ دردناک آغاز می‌شود و به تالاموس ختم می‌گردد. در این‌جا این پیامِ اولیه به دو سو می‌رود. اولی به قشر مغز می‌رسد که به شخص می‌‌گوید درد کجاست و به شکل است (فشار، سوزش، تیر کشیدن و…). قسمت دوم به منطقۀ جلوی مغز که لوب فرونتال یا لوب پیشانی نام دارد، می‌رسد. تحریک این قسمت احساس عاطفیِ درد را در انسان ایجاد می‌کند: «سرم دارد می‌کفد، دارم می‌میرم، گردنم گرفته است.»
پژوهش‌ها نشان داده‌اند که حتا افرادی که لوب پیشانی‌شان جراحی و برداشته شده، بازهم درد را حس می‌کنند. این را دیگر نمی‌توان با علم پزشکی صرف توضیح داد، بلکه روان‌شناسی بهتر می‌تواند آن را تجزیه و تحلیل کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.