احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 11 ثور 1395 - ۱۰ ثور ۱۳۹۵
به فاصلۀ یک روز پس از سخنرانی رییس جمهور غنی در شورای ملی که ظاهراً خطوط اساسیِ دولت وحدت ملی را در رابطه با جنگ و صلح روشن کرد، جنرال عبدالرشید دوستم معاون اولِ ریاست جمهوری که در نبرد با طالبان در شمال کشور بهسر میبرد، به شدت شورای امنیت ملی را به دلیلِ عدم اجازۀ نبرد با هراسافکنان به افراد تحت امر او، مورد انتقاد قرار داد. این مسأله نشان داد که شکافها و اختلافاتِ موجود در بدنۀ دولت چنان عمیق و گستردهاند که حتا در حساسترین شرایط نیز دست از سرِ این دولت برنمیدارند. سران دولت وحدت ملی انتظار داشتند که با مانور سیاسی- نظامی در شورای ملی، انسجام ازدسترفتۀ دولت را دوباره به آن برگردانند و حداقل بتوانند جلو نارضایتیهای رو به گسترش در میان شهروندانِ کشور را از کارکردهای ضعیف و بدون نتیجۀ این دولت بگیرند. اما ظاهراً دیدگاههای متفاوت و گاه متناقض که از پایگاههای مختلفِ قدرت آشکار میشوند، مانع چنین امری شدهاند. در اینجا به چند نکتۀ اساسی و کلیدی باید توجه نشان داد:
سخنرانی رییسجمهوری: سخنرانی آقای غنی که گمان برده میشد با دقتِ تمام از سوی کارشناسان، مشاوران و اعضای تیمِ او تهیه شده است، آشِ دهنسوزی نبود که بتواند جوّسازی کند. انتظار میرفت که آقای غنی برای یک بار هم که شده، در طول دوران ریاست جمهوری خود، سخنرانی منظمتر و بیعیبونقصتری انجام دهد که بتواند در میان افکار عمومی اثراتِ بالقوه و بالفعل بگذارد. اما سخنرانی آقای غنی که بسیار هم برای شنیدن و استقبال از آن لحظهشماری میشد، حاوی آنگونه از طرز فکر و ارادۀ دولت نبود که بتواند به اقناع افکار عمومی موفق شود.
آقای غنی در بهترین و خوشبینانهترین نگاه، سخنانی گفت که در طول پانزده سال گذشته به صورت پراکنده از زبانِ افراد زیادی در داخل نظام شنیده شده است. آقای غنی بازهم موفق نشد که تعریفِ دقیق و منسجمی از دوست و دشمن و در واقع از طالبان ارایه کند و مشکل خود را بهیکباره با این گروه و گروههای مرتبط با آن یکطرفه سازد. موضع آقای غنی در رابطه به پاکستان و گفتوگوهای صلح نیز همان حرفهای تکراری گذشته بودند که بارها از سوی او در مجامع مختلف تکرار شده اند. آقای غنی همچنان طالبان را – خلاف طرح اولیۀ خودش که تروریستها را نباید به خوب و بد تقسیم کرد – به دو گروهِ خوب و بد تفکیک کرد که با یکی دروازۀ گفتوگو باز گذاشته شده و با دیگری فقط میتوان با جنگ مسایل را فیصله کرد. اما مشکل اینجاست که چگونه میتوان میان افرادی که عملاً مشغول نبرد با دولت و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان اند، چنین تفکیکی را قایل شد؟
آقای غنی گروههای مخالف را زیر نامهای مختلف شبکۀ حقانی، القاعده، داعش و طالبان دستهبندی کرد و در این میان به وضاحت معلوم میشد که نگاه مهرورزانهتری در مورد طالبان در سخنانِ او وجود دارد. در حالی که گروههای مسلح مخالف هیچ کدام نسبت به دیگری ـ چه خارجی و چه داخلی ـ امتیازی ندارند و همۀ آنها فقط به یک شبکۀ کلان و متحد منطقهیی و بینالمللی مربوط میشوند که در حال حاضر به نام تروریست شناخته شدهاند.
اختلافات درونی: دولت وحدت ملی برآیند یک اختلافِ کلان در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته است و اگر حالا ظاهراً رهبران این دولت چنین اختلافاتی را انکار میکنند، به معنای نبود آنها نباید تلقی شود. اگر اختلافی میان رهبران دو تیم موجود نمیبود، چرا آنها تن به ایجاد دولت وحدت ملی دادند و عملاً باعث شدند که مشروعیت نظام از درون صندوقهای رای بیرون نشود. پس نبود اختلاف را نباید باور کرد، ولی احتمال دارد که رهبران دولت وحدت ملی به دلیل مصالح کلانِ ملی از اختلافات درونیشان ظاهراً عبور کرده باشند و یا نخواهند که به صورت رسمی چیزی در مورد آنها بگویند. این اختلافات حتا در میان تیمهای موجود در قدرت سیاسی نیز به خوبی قابل لمس است و هر روز خود را به بهانههای متفاوت نشان میدهد. وقتی جنرال دوستم به عنوان معاون اول ریاست جمهوری، شورای امنیت ملی را آماج انتقادهای تندش قرار میدهد، دیگر نمیتوان از اختلافاتِ خُرد و کوچک بر سرِ مسایل عادی سخن گفت. یکی از هدفهای اصلی سخنرانیِ به ظاهر تاریخیِ آقای غنی در شورای ملی، ایجاد انسجام در درون دستگاه دولت بود که متأسفانه این خواسته نیز به دلیل نوع مدیریتِ غیرمعیاری و حسابناشدۀ رییس جمهوری برآورده نشد.
نتیجههای بهدست آمده: آقای غنی انتظار داشت که از سخنرانی خود در شورای ملی حداکثر استفاده را ببرد و در میان طیفهای مختلفِ جامعه که بهشدت نسبت به انفعال دولت در برابر تجاوزگران و خشونتطلبان ناراحت بودند، حمایت بهدست آورد. عموم مردم افغانستان نیز چنین انتظاری داشتند و گمان میبردند که سخنرانی آقای غنی به سیاستهای ابهامآمیز پایان خواهد داد، ولی در عمل چنین نشد و حالا پس از گذشت نزدیک به یک هفته مشخص میشود که چنین نتیجههای از این سخنرانی بهدست نیامده است. وقتی دولت در پراکندهگی سیاسی دستوپا بزند، بدون شک نمیتواند در برابر مخالفانِ خود تبارزِ چندانی نشان دهد و آقای غنی پیش از پرداختن به چنین سخنرانییی، باید به این گونه اختلافات که میتوانند پایههای دولت را ویران کنند، پایان میداد.
Comments are closed.