احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 13 ثور 1395 - ۱۲ ثور ۱۳۹۵
رییسجمهوری قرار است حکم محکومان به اعدامِ افراد گروه طالبان را امضا کند. این مسأله بلافاصله پس از سخنرانی او در شورای ملی بهوسیلۀ سخنگویانِ او وارد فضای رسانهها شد و گویا تلاشی صورت گرفت تا مواضعِ او در جنگ با تروریسم هرچه بیشتر تقویت گردد.
یکی از انتقادهایی که همواره متوجه دولت افغانستان بوده، رهایی طالبانِ محکوم به مرگ بوده است. در بسیاری از حوادثِ انتحاری مشخص شده که افرادِ رها شده با اقدامِ دوباره موفق به خلقِ جنایت شدهاند. در حملۀ روز سهشنبۀ کابل نیز کسانی دست به چنان جنایتِ هولناکی زدند که با قلم عفو رییسجمهوریِ پیشین از زندان رها شده بودند. به همین دلیل، بسیاری این پرسش را مطرح کردند که: چرا نسبت به عملکرد رییسجمهوری پیشین از سوی نهادهای عدلی و قضایی کشور خاموشی اختیار شده است؟ آیا نباید او را به دلیلِ همین تصمیمها مورد پیگرد قضایی قرار داد؟
افغانستان تا رسیدن به چنین مرحلهیی، شاید نیاز داشته باشد که مسیرِ طولانییی را بپیماید اما در شرایط فعلی، مهمترین تصمیمِ دولت میتواند در برخورد با کسانی باشد که از سوی محاکمِ کشور محکوم شناخته شدهاند. شواهد و قراین نشان میدهند که این تصمیمِ دولت اثراتِ خود را از همین حالا بهجا گذاشته و حداقل طالبان را عصبانی کرده است. این گروه در تازهترین واکنشِ خود نسبت به سرنوشتِ زندانیانش گفته که در این مورد خاموش نخواهد بود.
معنای خاموش نبودنِ گروه طالبان در برابر زندانیانش مشخص است و در این واکنش، عملاً تهدید این گروه علیه دولت را میتوان دید. در همین حال، بُعد دیگر قضیه، تصمیم در مورد پاکستان به عنوان کشور حامی تروریسم و طالبان است که باید درسیاستهای دولت بهصورت روشن به آن پرداخته شود.
دولت افغانستان پیش از این اعلام کرده بود که موقفِ خود را در برابر پاکستان در جلسۀ امنیتی مشخص خواهد کرد. ظاهراً این جلسه یک شب پیش در ارگ ریاستجمهوری با حضور رییسجمهور برگزار شده است، اما نتایج آن تا هنوز معلوم نیست. تأمین امنیت کشور، از وظایف اصلی دولت افغانستان است و هر اقدامِ موثر در این راستا میتواند با حمایتِ گستردۀ مردمی روبهرو شود. امنیت تنها با شعار و دیپلماسی تأمین نمیشود، برای آن باید از گزینههای مختلف استفاده کرد. وقتی نیاز باشد که در صحنۀ نبرد برای آن کاری کرد، نباید تغافل صورت گیرد و وقتی نیاز به دیپلماسی دارد هم باید بهصورتِ فعال شرکت جست. ولی در این میان، اولویتهایی نیز باید مد نظر دولتمردان کشور قرار داشته باشد.
مشکل ما در طول پانزده سال گذشته که نتوانسیتم در عرصۀ تأمین امنیتِ کشور دستاورد قابل توجهی داشته باشیم، همین فرو گذار کردنِ اولویتها بود. در جایی که ما باید با تفنگ پاسخ میدادیم، به مهمانی رفتیم و در جایی که باید از دیپلماسی فعال بهره میبردیم، به کنایهگویی و متلکپرانی دست زدیم. حالا اما زمانِ آن فرا رسیده که به چنین سیاستهایی در عرصۀ تأمین امنیتِ کشور پایان داده شود و دولت با اتخاذ سیاستهای معقول، حرکتِ خود را بهصورتِ موزون آغاز کند. هر اقدامی که برای تأمین امنیت و مبارزه با تروریسم صورت میگیرد و نسبت به نقش پاکستان در آن بیتوجهی و یا کمتوجهی صورت گیرد، به نتیجه نمیرسد. پاکستان عامل اصلی مشکلات فعلیِ افغانستان است و این کشور بهصورت سیستماتیک و حسابشده جنگ با افغانستان را رهبری و سازماندهی کرده است. پاکستان در مبارزه با تروریسم نهتنها سیاستِ مشخصی نداشته، بل تلاش کرده که از آن در راستای منافع خود استفاده کند. جامعۀ جهانی و بهخصوص امریکا هنوز درگیر سیاستِ مماشات با این کشور است و با دادن امکانات میلیارد دالری تلاش دارد که سیاستهای آن را در راستای منافعِ خود دگرگون کند. اما تجربه نشان داده که پاکستان حتا با امتیازگیری نیز نمیخواهد دست از دنبال کردن هدفهای بلندپروازانۀ خود در منطقه بردارد.
از سوی دیگر، نگاه جامعۀ جهانی و بهصورت مشخص، امریکا به پاکستان، از منظر متفاوت با منافع افغانستان صورت میگیرد و نباید در این مورد انتظاری بیش از آن را داشت. افغانستان با درنظرداشت منافع ملی خود، باید چهارچوبِ مناسباتش را با همسایهگان و بهویژه آنانی که در امور داخلیاش دستاندازی میکنند، مشخص کند. به نظر میرسد که حالا این فرصت بهدست آمده و فقط به تهور سیاسیِ دولتمردان کشور نیاز است. اگر دولت افغانستان موفق شود که سیاستِ روشن و قاطعی از منظر منافع ملیِ خود در برابر پاکستان اعمال کند، بدون شک در دیگر عرصههای مبارزه با تروریسم و افراطگرایی نیز به موفقیتهای قابل توجهی دست پیدا خواهد کرد.
Comments are closed.